به گزارش تازهنیوز، عباس عبدی در روزنامه اعتماد در رابطه با وضعیت تیم اقتصاد ایران در دولت رئیسی نوشت:
یکی از مشکلات اصلی دولت سیزدهم فقدان نظریه مشخص اقتصادی است. دولت فعلی در عین نقدی که به دولت روحانی داشت، به غلط گمان میکرد که اگر بیشتر کار و کمتر فساد شود، مساله مملکت حل خواهد شد. ولی فراموش کرد که اگر نظریه اقتصادی نداشته باشد هر چه بیشتر کار کند، بهرهوری کمتر خواهد بود و چه بسا اتلاف بیشتری میشود که عوارض آن از فساد کمتر نیست.
- فقدان نظریه اقتصادی، یعنی اینکه هر روز یک چیز میگویند و روز یا هفته بعد آن را رد میکنند یا چیزی مخالف آن را میگویند.
- فقدان نظریه یعنی اینکه هیچ کدام حرف یکدیگر را نمیفهمند و هر کدام به صورت جزیرهای عمل میکنند، یعنی میکوشند که گلیم سازمان خود را از آب بیرون بکشند.
- فقدان نظریه یعنی اینکه سردرگم هستند حتی گفتوگوهای آنان متشنج میشود.
- فقدان نظریه یعنی اینکه نمیدانند چرا باید ارز ۴۲۰۰ را حذف یا تثبیت کنند؟ فقط منتظرند ببینند که وزن مخالفت یا موافقت با آن در چه حدی است به همان نسبت رفتار کنند.
- فقدان نظریه یعنی اینکه هیچ نهادی درصدد کمک به نهاد دیگر نیست و هیچ وحدت نظری وجود ندارد. اگر ارز ۴۲۰۰ یا قیمت انرژی را میخواهند تغییر دهند، سعی میکنند که بار آن را به دوش نهاد دیگر بیندازند.حتی درون دولت شکافهای فکری بیش از حدی است که منجر به یک توافق قابل قبول شود.
- فقدان نظریه یعنی اینکه فقط دنبال تامین منابع درآمدی باشی بدون اینکه فکر کنی این راه عوارض خاص خود را دارد. مگر میشود که ارزش صوری خودرو و ملک مردم به دلیل تورم ناشی از سیاست حکومت بالا برود، بعد از آنان به دلیل این بالا رفتن صوری و بیفایده از مردم مالیات بگیری؟ مثل آن است که دولت پول بیپشتوانه وارد بازار کند و از این طریق با خالی کردن جیب مردم سود ببرد بعد که رقم ظاهری قیمت اجناس و اموال بالا برود، از افزایش مزبور هم مالیات بگیرد!! در حالی که این افزایش ناشی از تورم است و باید خسارت آن را دولت بدهد، نه آنکه مالیات بر آن ببندد!
- بیشترر بخوانید: جایگزین ارز ترجیحی مشخص شد: با کوپن!