برخورد وقیحانه دو بیمارستان تهران با مردم در ایام عید!

روایت تلخ یک بیمار از برخورد کادر درمان دو بیمارستان در ایام نوروز، با واکنش کاربران فضای مجازی همراه شد.

به گزارش تازه نیوز، مجید میرزایی، یک کاربر شناخته‌شده و فعال رسانه‌ای در رشته‌توئیتی درباره اوضاع بیمارستان‌ها در ایام عید، از مراکز درمانی و کادر درمان به شدت انتقاد کرد. روایت این کاربر توئیتر را می‌خوانید:

بشدت بیمار شدم. دوتا بیمارستان رفتم در تهران. این‌قدر اتفاقاتی که دیدم بد بود، یه لحظه ناامید شدم. به خودم گفتم ‏فردا روزی اگر زن و بچه‌دار بشم، چجوری با این حجم از بی‌نظمی (اگر بگم‌ وحشی‌گری بهتر توصیف کردم) بیارمشون بیمارستان! ‏آنچه دیدم رو در این توییت می‌نویسم تا بخونید:

بیمارستان اولی که سر زدم‌ بیمارستان بهارلو ‌بود. روز اول فروردین همه سیستم‌ها قطع بود.‌ هیچ‌کس رو با بیمه حساب نمی‌کردن. مردم بیچاره به امید این‌که بیمه هزینه‌شون رو بده میومدن و با داد و بیداد پذیرش و صندوق و منشی دکتر روبرو می‌شدن که سیستم قطعه و باید پول بدید!
تو این وانفسا یا دعوا می‌شد یا مثلا یه عده از مردم هزینه درمان بقیه رو حساب میکردن تا دعوا تموم بشه! قسمت‌های مختلف بیمارستان مثل سونوگرافی یا آزمایش خون یا… یا تعطیل بود (در واقع تعطیل نبود ولی حالشو نداشتن کار کنن) یا هم باید با التماس یه کاری می‌کردی که کارت رو راه بندازن.
من تو اون بیمارستان یه سرم‌ زدم‌ و یه سری دارو گرفتم‌ و اومدم بیرون. شب رفتم بیمارستان میلاد.

این مطالب را هم بخوانید:

‏وقتی وارد اورژانس شدم مرد میانسالی داشت بشدت گریه می‌کرد. گویا پدرش فوت شده بود. خب مردم هم می‌فهمیدند و با ناراحتی رد می‌شدن. درگیر کارهای پذیرش بودم‌ که دیدم دعوا شد! مثل این‌که یکی از پرسنل بیمارستان شروع کرده به اون مرد پدرمرده خندیدن و اون مرد هم فهمیده بود و ادامه‌ی ماجرا… این‌که پرسنل بیمارستان اینو‌‌ نفهمه که طرف داغداره خیلی بده. چطور مردم میفهمند ولی تویی که کارت تو بیمارستانه اینقدر وقیحی که به یه آدم عزیزازدست‌داده میخندی؟
اونجوری که متوجه شدم (طولانی میشه وگرنه دلایل رو مینوشتم) بنا داشتن کسی رو بستری نکنن! ولی دیگه حال من خیلی بد بود و در اورژانس بستری شدم.
‏اورژانس هم خلوت بود. از حدود ۳۰ تا تخت ۳ تا تخت پر بود. دکتر منو‌ دید و به همراهم گفت برو داروها رو بگیر.
من داشتم از درد به خودم می‌پیچیدم که یکی از پرسنل اورژانس که کارای بیمارها رو انجام میداد، داد زد میرزایی همراهت کجاست؟ گفتم الان میاد، رفته داروهام رو بگیره! یهو شروع کرد توهین کردن: یعنی چی الان میاد. اینکه جواب من نیست. تو عقل نداری. همراهت عقل نداره بیجا کرده رفته و…
اصلا مونده بودم چرا اینجوری حرف میزنه. برام عجیب بود. تو همون حال فقط گفتم خانم درست حرف بزن چرا توهین میکنی!
‏دو دقیقه نشده همراهم اومد. و کارام رو انجام داد ولی نمیدونم چرا اون خانم به خودش اجازه داد اینجوری بی‌هیچ دلیلی توهین کنه
بازهم تاکید می‌کنم اورژانس خالی بود اصلا سرشون هم شلوغ نبود که بگم بخاطر حجم بالای کار یا استرس اینجوری برخورد می‌کنه. و جالبه با همه همین برخورد رو داشت.

‏واقعا کی قراره رو ادب و نوع برخورد کادر درمان نظارت بشه؟ تا کی میخوان ادامه بدند؟ چرا هیچکس جلوشون رو نمیگیره؟
بیمه تامین اجتماعی تویی که بیشتر اوقات سیستمت خرابه خیلی غلط می‌کنی الکترونیکی می‌کنی! حداقل یک راه بذار که موقع خرابی مردم‌ به مشکل نخورند و…
‏خیلی از مردم تجربه‌های این‌چنینی دارند ولی انگار عزمی برای درست شدن این اوضاع نیست…

این مطالب را هم ببینید:

ویروس کرونا

2 نظر
  1. حمید کلباسی

    افراد زیادی مریضند ؛ خیلی ها مرض دارند ؛ عده ای هم مریضند هم مرض دارند

  2. حمید کلباسی

    خدا را شکر کن که از دست ویروسهای خطرناک جون سالم به در بردی

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.