سه توصیه برای احیای توافق هسته‌ای ایران که تقریبا غیرممکن شده است

سیاست‌های ایران در منطقه تاکنون با برخی از اهداف استراتژیک واشنگتن در تناقض بوده است. اما پی بردن به موقعیت کنونی تهران در مذاکرات برای درک این‌که چرا در حال حاضر یک «توافق بزگ» یا یک «توافق سودمندتر» برای ایالات متحده امکان‌پذیر نیست، بسیار مهم است.

به گزارش تازه نیوز، در روزهای گذشته مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا اعلام کرد که متن پیشنهادی «نهایی» خود را پیرامون احیای توافق هسته ای با ایران به طرفین اصلی مذاکرات ارسال کرده و زمان برای ادامه گفت‌وگوها رو به پایان است. تاکنون ایران و آمریکا هر دو واکنش غیرجهت‌گیرانه‌ای را به چنین پیشنهادی داشته‌اند و روزهای آتی محمل تصمیمات مهمی در این زمینه خواهد بود. به همین بهانه کیمبرلی په، سول پارک تحلیل‌گران مسائل بین‌الملل با انتشار یادداشتی با عنوان «تهدیدات کمتر، تمرکز بیشتر: بایدن برای برنده شدن در توافق هسته ای ایران چه کاری باید انجام دهد» ضمن اشاره به سه مانع در پیش روی احیای برجام، توصیه‌های سیاست‌گذارانه‌ای را در زمینه داشته است.

پایان اولویت‌زدایی از خاورمیانه

بنا بر گزارش اقتصادنیوز، سفر جو بایدن، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به خاورمیانه در اوایل ماه جاری به اولویت‌زدایی دولتش از این منطقه خاتمه داد. با این حال، بایدن از جهت این‌که دولت خود را از قید و بند دل‌مشغولی منطقه رها سازد تا بر دیگر اولویت‌های استراتژیک تمرکز کند، باید از مخاطرات برنامه هسته‌ای ایران فارغ شود. علی‌رغم سه مانع عمده بر سر راه پیشرفت در مذاکرات، سه توصیه سیاست‌گذارانه برای پیشبرد گفتگوها وجود دارد.

موانع پیش رو

مخالفت با توافق: پس از توقف مجدد آخرین دور مذاکرات [غیرمستقیم] بین ایالات متحده و ایران در ماه ژوئن، مذاکرات برای نجات توافق هسته‌ای موسوم به برجام با بن‌بست و رکود مواجه شد. این‌که دو کشور و سایر طرف‌های مذاکره‌کننده بتوانند به زودی به توافق برسند، به دلایل متعددی بسیار مهم است. دست‌کم، ناکامی در دستیابی به توافق، امکان راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای به سرعت در حال پیشرفت تهران را از بین می‌برد -فقدان راستی‌آزمایی، هدف اصلی ایالات‌متحده در تحدید برنامه هسته‌ای را به خطر می‌اندازد.

این مطالب را هم بخوانید:

با این حال، برخی از کارشناسان و سیاستگذاران در ایالات متحده یا در پذیرش این توافق تردید دارند و یا صریحاً مخالف ایده احیای این توافق هستند. به عنوان مثال، اکثریت سناتورهای جمهوری خواه و برخی از سناتورهای دموکرات، راه‌حل سرسختانه‌تری با ایران را ترجیح می‌دهند که از برنامه هسته‌ای فراتر می‌رود و مسائل مخالفی از جمله فعالیت‌های منطقه‌ای این کشور را شامل شود. گروه دیگری متشکل از کارشناسانی است که پس از این‌که تهران برنامه هسته‌ای خود را پیش برد و با طرح مطالبات بیش‌تر مذاکرات به تعویق انداخت، می‌ترسند در مذاکره با ایران، دولت بایدن امتیازات بیش‌تری بدهد.

موقعیت تهران: سیاست‌های ایران در منطقه تاکنون با برخی از اهداف استراتژیک واشنگتن در تناقض بوده است. اما پی بردن به موقعیت کنونی تهران در مذاکرات برای درک این‌که چرا در حال حاضر یک «توافق بزگ» یا یک «توافق سودمندتر» برای ایالات متحده امان‌پذیر نیست، بسیار مهم است.

اولاً، در شرایط کنونی، ایران در موقعیت قوی‌تری نسبت به زمان آغاز مذاکرات برجام در سال ۲۰۱۳ قرار دارد و احتمال کمی وجود دارد که ایالات متحده همان سطح حمایت بین‌المللی را دریافت کند. در نتیجه، مبادی تهران در مذاکرات تغییر کرده است. در حالی که صرفا لغو تحریم‌ها کلید ایجاد انگیزه برای قبول محدویت‌های هسته‌ای در دهه ۲۰۱۰ بود، اما امروز موضع چانه‌زنی تهران متفاوت است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در خردادماه گفت: «آن‌چه برای ایران مهم است؛ انتفاع کامل اقتصادی از توافق است». علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی هم گفته: «اقدامات تلافی‌جویانه ایران در حوزه هسته‌ای صرفاً پاسخی مشروع و عقلانی به یک‌جانبه‌گرایی آمریکا و انفعال اروپاست».

برای تهران، مبنای پیشبرد مذاکرات دو بعد دارد: تضمین از سوی ایالات متحده نسبت به انجام تعهدات خود در چارچوب برجام -که با خروج یک‌جانبه از توافق در سال ۲۰۱۸ به حالت تعلیق درآمده بود- و لغو تحریم‌ها که متعاقباً افزایش یافته است. چنین مبادی‌ای دستیابی به یک توافق سودآورتر را تقریباً غیرممکن می‌کند، زیرا از آن‌چه منتقدان توافق آماده پذیرش آن هستند، فراتر رفته است.

هم‌چنین، ذخایر رو به رشد اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی تهران بسیار فراتر از ۲ تا ۳ درصد غنی‌سازی مصرح در برجام است و با ورود مجدد به مذاکرات با ایران، ایالات متحده به طور غیرقابل انکاری بر سر توقف برنامه هسته‌ای متفاوت و پیشرفته‌تر چانه‌زنی می‌کند. این تحول به خودی خود احتمال یک توافق بزرگ‌تر را که فراتر از برنامه هسته ای ایران باشد و سایر نگرانی‌های امنیتی آمریکا و متحدانش را در بر گیرد، کاهش می‌دهد.

ناکارآمدی سیاست «سخت» ایالات متحده: سیاست کنونی دولت بایدن در قبال ایران، ادامه تحریم های اقتصادی و در عین حال باز نگه داشتن گزینه نظامی است. سیاست‌گذاران عموماً رویه چماق و هویج را هنگام برخورد با دشمنان ترجیح می‌دهند. اما کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ تأثیر بسیار کمی بر رفتار ایران داشت.

با نزدیک‌تر شدن ایران به آستانه هسته‌ای، برخی استدلال می‌کنند که ایالات متحده باید با «پلن B» که شامل گزینه نظامی است، را پیش ببرد. اما با توجه به پیامدهای مرتبط با حملات نظامی و واکنش‌های سیاسی پس از آن، این نباید یک گزینه روی میز باشد و بهتر است ایالات متحده به مسیر مذاکرات متعهد بماند.

سه توصیه برای احیای توافق هسته‌ای ایران

به عنوان نقطه شروع، دولت بایدن باید تعهدی قوی برای انجام مذاکرات با ایران نشان دهد. زمانی که اوایل سال جاری معافیت از تحریم‌ها را در مورد فعالیت‌های هسته‌ای غیرنظامی تهران بازگرداند، دولت گامی در جهت درست برداشت. با این حال، دولت بایدن باید با لغو تحریم‌های جدید اعمال شده توسط دولت ترامپ، پس از سال ۲۰۱۸، گامی فراتر بگذارد.

این اقدام برای ایالات متحده هزینه‌ای برای چانه‌زنی خواهد داشت. اما با توجه به مشکلات اقتصادی در ایران، گشایش اقتصادی برای دولت ایران ضروری است. علاوه بر این، طبق گزارش‌ها، ایران در اواخر ژوئن درخواست خود برای حذف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی آمریکا را که دلیل اصلی بن‌بست مذاکرات بود، کنار گذاشت. اما بایدن در سفر خود به خاورمیانه در ماه ژوئیه گفت که سپاه ایران را در فهرست ایالات متحده نگه می دارد، «حتی اگر این مسئله به قیمت نابودی توافق هسته ای ۲۰۱۵ ایران تمام شود». پاسخ فوری دولت بایدن به چنین امتیازی از سوی ایران –در صورت صحت آن- باید نوعی کاهش جدی تحریم‌ها باشد که مذاکرات را تسریع کند نه این که موضع سختی از خود نشان دهد.

دولت بایدن هم‌چنین باید از تهدید نسبت به اعمال مجدد تحریم‌های اقتصادی و یا احتمال اقدام نظامی خودداری کند. پیشنهادها برای اعمال مجدد مجازات در بهترین حالت مانع از پیشرفت خواهد شد -اگر آن را معکوس نکند- زیرا دولت کنونی ایالات متحده را به عنوان یک طرف مذاکره غیرقابل اعتماد به نظر می‌رساند.

در نهایت، ایالات متحده باید مذاکرات را به محدود به برنامه هسته‌ای ایران کند –اگر هدفش واقعا برنامه هسته‌ای ایران است. تلاش برای دستیابی به یک توافق بزرگ که به دنبال مهار گسترده‌تر اقدامات ایران در منطقه است، تقریباً به طور قطع سازنده نیست و می‌تواند تهران را به تکیه بر شرکای دیگر مانند روسیه سوق دهد و رژیم‌های تحریمی بعدی را کم‌اثر کند -همانطور که اکنون در مورد کره شمالی در حال وقوع است.

اگر مذاکرات با ایران طولانی شود و برنامه هسته‌ای تهران پیشرفت کند، زمان برای هر شکلی از مذاکره به پایان خواهد رسید – و به همین ترتیب شانس دستیابی به یک توافق -هر گونه توافقی- با ایران تمام خواهد شد.

۱ نظر
  1. وحید

    چشم بهمش میگم.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.