
کیهان نوشت: دونالد ترامپ و مایک پمپئو که از ترس انتقام ایران تحت حفاظت شدید نیروهای امنیتی آمریکا زندگی میکنند، از ترور سلمان رشدی به شدت نگران خواهند شد.
به گزارش تازهنیوز، روزنامه کیهان با اشاره به ماجرای سلمان رشدی نوشت:
حمله به سلمان رشدی زنگ خطری بود به عاملان ترور سردار سلیمانی که حتی اگر تحت حفاظت گسترده نیروهای امنیتی هم باشند، چقدر انتقام به آنها نزدیک است.
رشدی که تقریبا به سختی در اماکن عمومی ظاهر میشد، روز جمعه هنگامی که قصد سخنرانی در شهر نیویورک را داشت مورد حمله واقع شد. فیلمها و تصاویر منتشر شده نشان میدهد که یک مرد با سرعت به سمت صحنه سخنرانی حمله برده و با چاقو یا مشت به سلمان رشدی ضربه وارد کرده که باعث شده او روی زمین بیفتد و بلافاصله رشدی را با بالگرد به بیمارستان منتقل کردند و ضارب نیز توسط پلیس بازداشت شده است.
رسانهها گزارش دادهاند که رشدی مورد اصابت ۱۰ یا ۱۵ ضربه چاقو قرار گرفته اما با این حال زنده مانده است. هر چند گفته شده است که حال او وخیم است و معلوم نیست که زنده خواهد ماند یا نه. برخی منابع نیز اعلام کردهاند که عصب بازویش قطع شده و کبدش آسیب دیده است و ممکن است او یک چشم خود را از دست بدهد. پلیس نیویورک در بیانیه خود تاکید کرد که سلمان رشدی دستکم یک بار از ناحیه گردن و یک بار از ناحیه شکم زیر ضرب چاقو قرار گرفته است.
به گفته پلیس نیویورک فردی که سلمان رشدی را زخمی کرد جوانی ۲۴ ساله به نام «هادی مطر» است که ساکن ایالت نیوجرسی آمریکا است.
مقامات محلی آمریکا گفتهاند که ورود به این برنامه برای عموم آزاد بوده و همگان میتوانستهاند با خرید بلیت در این مراسم شرکت کنند و همین مسئله، امنیت جانی رشدی را به خطرانداخته است و سرانجام به سزای توهینهایی که به مقدسات اسلامی کرده بود، رسید. هر چند بسیاری از مسلمانان انتظار به هلاکت رسیدنش را انتشار میکشیدند اما این اقدام نیز تا حدی خشم مسلمانان را پس از گذشت بیش از سه دهه فرو مینشاند. برای قتل سلمان رشدی، بین ۳ تا ۴ میلیون پاداش در نظر گرفته شده بود.
تفاوت اعدام فقهی سلمان رشدی با اقدامات تروریستی
از سوی دیگر جریان و جبهه استکبار در رویکردی مزورانه با تشبیه «اعدام فقهی» به «ترورِ» مرسوم، قصد دارد به نحوی از اجرای احکام الهی جلوگیری کرده و آن را تقبیح کند. از طرفی تعطیلی اجرای حدود الهی به معنای پیشبرد اهداف نامشروع این جریان است. در اسلام ترور ممنوع و غیرجایز است، اما در مورد اعدام فقهی وضع فرق میکند و با ترور وضعیتش متفاوت است.
آنچه که در فتوای امام با عنوان «اعدام» آمده، صرفاً مرتبط با موضوع «ارتداد» است. مرتد (چه فطری و چه ملّی) کسی است که از عقاید اسلامی خود برمیگردد و به آن اصول پشت میکند. کسی که از دین اسلام برگردد و به مقدسات آن توهین بکند اصطلاحاً مرتد فطری نام دارد، یعنی کسی مثل همین سلمان رشدی که فارغ از رد دین اسلام در پی توهین به آن برآمد. مرتد فطری، از لحاظ فقهی محکوم به اعدام و مهدورالدم است و تمام فقها تقریبا در این مورد متفقالرأی هستند.
یکی از جدیترین تمایزات اعدام فقهی این است که تشخیص مرتد فطری و صدور اعدام آن فقط از سوی «امامالمسلمین» و «حاکم جامعه اسلامی» صورت میگیرد و کسی اجازه ندارد در این باره تصمیم بگیرد یا اقدامی داشته باشد. از طرفی، این حکم با ادله فقهی و قانونی باید به ثبت برسد تا روشن شود علت صدور حکم چه بوده. همچنین علنی بودن صدور حکم نیز از دیگر تمایزاتی است که از لحاظ روانشناختی بیانگر این است، فقه اسلامی ترسی از بیان حکم خود ندارد.
ارائه هر گمانهزنی و تحلیلی تفاوتی در اصل ماجرا ایجاد نمیکند
هر تحلیلی درباره پشت پرده حمله به سلمان رشدی ارائه شود، تفاوتی در اصل خبر نمیکند و آن این که اول و آخر پادویی برای دشمنان امت اسلام، نکبت است. بازیگردانهای غربی ممکن است به مزدوران خود پول و شهرت و موقعیت بدهند، اما هزار برابر بیگاری میکشند. مزدورانی از این دست، در پیشانی جبهه تهاجم به امت اسلام و مقدسات و مصالح آنها جا گذاری میشوند و به هر حال عاقبت این جاگیری خائنانه، تلف شدن است.
برخی احتمال میدهند این ماجرا صحنه سازی (از طرف آمریکا یا اسرائیل) باشد. آنها به فضا سازی چند روز قبل اشاره میکنند که محافل آمریکایی ادعا کردند عوامل ایران در صدد ترور یا ربودن جان بولتون بودهاند. همچنین به این موضوع استناد شده که آمریکا در جریان مذاکرات وین، مخالف لغو برخی تحریمها با برچسب تروریسم بوده و با فضا سازیهای اخیر، دنبال فشار به ایران هستند.
همچنان که تاکید شد، هر تحلیلی درباره پشت پرده حمله به سلمان رشدی ارائه شود، تفاوتی در اصل ماجرا (سرانجام زندگی نکبت بار فرد هتاک به مقدسات ۱.۶ میلیارد مسلمان) ایجاد نمیکند. هر کس که بپذیرد در لشکر وحشی غرب نقش پیاده نظام را بازی کند، باید منتظر هزینههای آن باشد.
آمریکا و اسرائیل و غرب، هر قدر هم درباره اعدام رشدی هیاهو کنند، نمیتوانند غیرت به جوش آمده در رگ امت اسلام را بخشکانند و این درست، نقطه مقابل خط تسلیم و سازشی است که غربیها، به سران خائن برخی ممالک اسلامی دیکته میکنند.این معادله باید به هم بخورد که زورگویان غربی میتوانند هر نوع یاغیگری و جنایتی را که خواستند علیه مقدسات و موجودیت و مصالح امت اسلامی مرتکب شوند و هزینهای نپردازند.
