سعید قاسمی به خاطر مشکلات اربعین برای رئیسی آرزوی مرگ نمی‌کند؟

فراموش نکرده‌ایم که سعید قاسمی در یکی از سال‌ها به خاطر مشکلاتی که برای مردم به خاطر اربعین داشتند، برای رئیس‌جمهور وقت آرزوی مرگ کرد.

به گزارش تازه‌نیوز، مصطفی داننده در اعتمادآنلاین نوشت: مرزهای زمینی ایران و عراق، مملو از جمعیت است. مسئولان کشور می‌گویند عراق ظرفیت کافی برای این همه مهمان را ندارد. راست می‌گویند عراق آمادگی ندارد اما عدم مدیریت در ایران هم از ظهر تابستان روشن‌تر است.

تصاویر منتشرشده از مرزهای کشور و همچنین شهرهای عراق، حاوی صحنه‌های تلخ و دلخراشی است که بیانگر هرج و مرج مدیریتی است. اربعین امسال نشان داد که فاصله شعار تا عمل از زمین تا آسمان است.

البته امسال برخلاف سال‌های قبل که تا کمی مرزها شلوغ می‌شد، فریاد در ایران به آسمان می‌رفت که مدیریت کجاست و دولت چرا با زائران اربعین همکاری نمی‌کند، حالا زیاد خبری از اعتراض نیست اگر هم هست خیلی نرم و بیشتر متوجه به دولت عراق و کمبودهای این کشور است.

این مطالب را هم ببینید:

اگر این حوادث در دولت حسن روحانی اتفاق می‌‌افتاد، صدای وااسلامای برخی به آسمان بلند می‌شد. فراموش نکرده‌ایم که سعید قاسمی در یکی از سال‌ها به خاطر مشکلاتی که برای مردم به خاطر اربعین داشتند، برای رئیس‌جمهور وقت آرزوی مرگ کرد. الان به جز یکی، دو مورد دیگر صدایی از مداحان نمی‌شنوید. آرام گوشه‌ای نشسته‌اند و کار خود را می‌کنند و فکر می‌کنم اگر رئیس‌جمهور یک اصلاح‌طلب بود قطعا الان هزار برچسب به او زده بودند و از گندم ری سخن به میان می‌آوردند.

این رسم غلطی است که در سپهر سیاست ایران رواج پیدا کرده است؛ تا دولتی که دوستان به پا کرده‌اند، بدی را خوبی می‌بینیم اما وای به روزی که دولت از رقیب باشد، بهترین اتفاقات را هم چنان زشت می‌بینم که بیا و ببین.

اصلاح‌طلب و اصول‌گرا هم ندارد. همین رفتار باعث می‌شود تا ما نقش دوست خوب را بازی نکنیم. از قدیم گفته‌اند دوست خوب کسی است که عیوب رفیقش را ببیند و به او متذکر شود. بسیاری از جریان‌های سیاسی نه تنها زشتی‌ها را نبینند بلکه سعی می‌کنند آن‌ها را بزک کنند و بگویند ببینید چه کار خوبی!

کاش امکان داشت همه به منافع ملی کشور فکر کنیم. اگر این‌گونه بود صدای‌مان در برابر هر اشتباهی بلند بود و منافع حزبی و جناحی‌مان را به مصالح کشور ترجیح نمی‌دادیم. اگر این روحیه را داشتیم، هر اشتباهی می‌دیدیم می‌گفتیم و سعی نمی‌کردیم با خریدن یک دبه ماست، آن را ماست‌مالی کنیم که نه انگار نه خانی آمده نه خانی رفته است.

یکی از ویژگی‌های توسعه همین مسئله است. منافع ملی بر هر مسئله‌ی دیگر ارجحیت دارد حتی اگر رئیس‌جمهور یا رئیس مجلس برادر ما باشد. تا وقتی دولت‌های دوستان‌مان می‌شود بهترین دولت تاریخ که خرابه تحویل گرفته و گلستان تحویل داده، وضع همین است که همین.

واقعا چرا الان کسانی که در ۴ سال گذشته هر روز قیمت نان، شیر و گوشت را چک و از گرانی‎‌ها گلایه می‌کردند، سکوت کرده‌اند و از دولت آقای رئیسی در مورد این مسائل سوال نمی‌کنند؟ البته در پایان حدس می‌زنم برخی بگویید چرا خودتان در زمان روحانی از این حرف‌ها نمی‌زدید؟ در جواب آن‌ها باید بگویم که کافی است سری به گوگل بزنید و ببینید با چه قلم تندی روحانی را خطاب قرار می‌دادیم.

۱ نظر
  1. حمیدرضا قاسمی

    ای آقا این چه حرفیه اون فرق فوکوله
    بدبخت ما مردم عمرمون پای این حرف ها به هدر رفت

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.