توافق‌نامه چین و عربستان چه معنایی دارد؟

دستاورد این سفر، امضای یک توافقنامه راهبردی میان پکن و ریاض بود که برخی رسانه‌های فارسی ‌زبان با انحراف از موضوع اصلی آن توافقنامه، سعی کردند آن را گامی علیه ایران و حتی تغییر رویکرد چین نسبت به جمهوری اسلامی تفسیر کنند.

به گزارش تازه‌نیوز، عظیم محمودآبادی، روزنامه‌نگار در یادداشتی در انصاف‌نیوز درباره‌ «توافق‌نامه‌ی چین و عربستان» نوشت:

شی جینپینگ رئیس جمهور چین روز چهارشنبه در یک سفر رسمی وارد عربستان سعودی شد. دستاورد این سفر، امضای یک توافقنامه راهبردی میان پکن و ریاض بود که برخی رسانه‌های فارسی ‌زبان با انحراف از موضوع اصلی آن توافقنامه، سعی کردند آن را گامی علیه ایران و حتی تغییر رویکرد چین نسبت به جمهوری اسلامی تفسیر کنند.

واقعیت این است رسانه‌هایی که ماه‌ها تلاش کردند سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین را توافقی غیر ملی و به زیان ایران، معرفی کنند حالا ناگزیرند تلاش دولت سعودی برای دست‌یابی به توافقی به مراتب کوچک‌تر و ضعیف‌تر از آن را بزرگ و مهم جلوه دهند. اما برای این کار چاره‌ای نداشتند جز بزرگنمایی بیانیه مشترکی که بعد از امضای توافقنامه میان ریاض و پکن، صادر شد. آنچه در پایان دیدار شی جینپینگ و سلمان بن‌عبدالعزیز منتشر شد اما از جنس همان بیانیه‌هایی بود که گاه در مسائل مختلف توسط دولت‌ها به صورت کلی و دو پهلو صادر می‌شود و جز عباراتی نمادین معنایی دیگری ندارند.

به گزارش روسیا الیوم، روز جمعه در پایان نشست سران عربستان و چین که با حضور «شیء جینپینگ» رئیس جمهور چین و «سلمان بن عبدالعزیز» در ریاض برگزار شد، بیانیه مشترکی صادر شد که در آن علاوه بر اشاره به روابط دوجانبه و امضای یادداشت تفاهم‌ها و توافقنامه‌ها بین طرفین، به مسائل منطقه‌ای و جهانی از جمله برنامه هسته‌ای ایران نیز پرداخته شد.

این مطالب را هم ببینید:

در بیانیه مشترک دو طرف چینی و سعودی بر لزوم تقویت همکاری‌های مشترک پکن و ریاض برای تضمین صلح آمیز بودن برنامه هسته‌ای ایران تأکید شد.

دو طرف همچنین از ایران خواستند با آژانس بین المللی انرژی اتمی همکاری کند و به معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای پایبند باشد. آنها در بخش دیگری از بیانیه خود بر اهمیت احترام ایران به اصول حسن همجواری و عدم دخالت این کشور در امور داخلی کشورها تاکید کردند.

اما همانطور که اشاره شد بیانیه‌هایی از این دست لزوما ناظر به سیاست‌های واقعی دولت‌های صادر کننده آن نیست بلکه در بسیاری موارد، بیشتر بر اساس ضرورتی دیپلماتیک صادر می‌شود و معنای جدی و خاصی ندارد.

چنانکه ایران نیز در جنگ اوکراین موضع خود را بی‌طرفی اعلام و تاکید کرد حاضر است هر اقدامی برای توقف جنگ در اوکراین انجام دهد.

اما همین رسانه‌های فارسی‌ زبان هیچ‌گاه این موضع رسمی ایران را موضع واقعی‌اش قلمداد نکردند بلکه به عکس تمام تلاش خود را به کار بردند تا نشان دهند پیشرفت پوتین در اوکراین ناشی از پهپادهای ارزان و در عین حال مدرن و مجهزی است که در ایران تولید شده است.

بنابراین بیانیه‌ای که در انتهای دیدار مقامات پکن و ریاض صادر شد از کم‌ترین اهمیتی برخوردار نیست بلکه اهمیت واقعی سفر شی‌جینپینگ رئیس جمهور چین به عربستان، توافق‌نامه‌ای است که بین این دو کشور امضا شده است. توافق‌نامه‌ای که بیش از هر چیز دیگر نشان از افول قدرت ایالات تحده آمریکا در منطقه غرب آسیا دارد؛ به طوری که حتی «گاو شیر دهی» چون دولت آل‌سعود دیگر حاضر نیست تخم‌مرغ‌هایش را در سبد آمریکا بگذارد. چنانکه روند تضعیف قدرت آمریکا در منطقه نهایتا عربستان سعودی را وادار به تغییر در سیاست خارجی و استراتژیکش کرده است. البته دولت آل‌سعود همزمان درصدد کاهش تهدیدات جمهوری اسلامی ایران نیز هست. شاید مهم‌ترین دلیل عربستان برای تغییر استراتژی در سیاست خارجی خود این باشد که اکنون تشخیص داده تحت حمایت آمریکا بودن و اتحاد با رژیم اشغال‌گر قدس برای دفع خطری که از جانب ایران احساس می‌کند کافی نیست. لذا با چرخش به سمت یکی از اصلی‌ترین متحدان جهانی جمهوری اسلامی ایران، درصدد کاهش این تهدید است. بنابراین اهمیت بیانیه صادر شده در پایان این ملاقات را احتمالا نباید چیزی بیش از دادن یک اطمینان خاطر دیپلماتیک دانست که از سوی مقام‌های چین به عربستان سعودی داده شده است.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.