اشتباه کردیم که سفارت را به آنها دادیم
ابراهیم رحیمپور، معاون اسبق وزارت امور خارجه در آسیا و اقیانوسیه در این نشست گفت: قبل از انقلاب سال ۵۱ تا ۵۷ ما تقریبا مشکلی با افغانستان نداشتیم. در دوره حکومت کمونیستها وحمله روسها با وجودی که مخالف اشغال بودیم، ولی درروابط دوجانبه به جز مهاجرین مشکل حادی نداشتیم. در مجموع ما همیشه در افغانستان و خیلی از کشورها در جهت تامین منافع ملیمان با حاکمیتها و حاکمین سکولار وضعمان در تامین منافع ملی بهتر از حکومتهای مذهبی بوده است. مشکلات ما با افغانستان در دوران مجاهدین که خودمان به آنها کمک کردیم شروع و رقابتهای با پاکستان انرا تشدید نمود که نهایتا منجر به روی کار امدن طالبان شد. بیشتر بخوانید:- آینده تنشها میان دو همسایه/ جنگ سرد بین ایران و طالبان کلید خورد
- حمله تحلیلگر لندننشین به وزیر خارجه/ دفاع از طالبان و سفیدسازی آنها!
فقط تا مرداد ماه آب در چاه نیمههای سیستان وجود دارد
سیدمحمود حسینی استاندار پیشین سیستان و بلوچستان در این نشست گفت: از سال ۷۶ تا ۸۱ استاندار سیستان و بلوچستان بودم. چهار سال از دوران طالبان ببین سالهای ۷۵ تا ۸۰ با طالبان همسایه بودیم. مذاکراتی هم با اینها داشتیم و به دنبال زدن یک پل روی رودخانه پریان بودیم. ملا عمر هم با این طرح موافقت کرد، اما پاکستانیها فهمیدند و توافق را ملغی کردند. وقتی کرزای روی کار آمد، کلنگ این پل زده شد. در مورد مساله هیرمند باید بدانید فقط تا مرداد ماه آب در چاه نیمههای سیستان وجود دارد. باید حتما ستاد بحران تشکیل شود و راههای انتقال آب شرب به زابل بررسی شود. افغانها هیچ کدام قرارداد ۱۳۵۱ را منکر نشده اند، اما میگویند آب نیست. ملاک “ایستگاه آبسنجی دهراوود” است. چهار رژیم بر این آب سنجی استوار است؛ یکی پرآبی، یکی نرمال، یکی کمآبی و دیگری خشکسالی مهلک. اگر پرآبی و نرمال باشد، باید ۸۲۰ میلیون متر مکعب آب به ایران بدهند. این مقدار کم هم نیست. اگر نقیصهای در این قرارداد باشد، عدم توجه به بقیه رودخانهها و هامون است. انصافا ایران برای دستیابی به قرارداد هیرمند خیلی تلاش کرده است. «محمود فروغی» پسر ذکاءالملک سفیر وقت ایران در افغانستان بود. این توافق مخالف زیاد داشته و فروغی تلاش زیادی کرد مخالفان را قانع کند. افکار عمومی منطقه سیستان فکر میکردند این قرارداد به ضرر ایران است؛ اما اگر همین قرارداد هم بسته نشده بود، امروز دست ما کاملا خالی بود. از سوی دیگر در این بحران، خطر تقویت شکاف بین بلوچها و جمهوری اسلامی را باید در نظر گرفت. امروز یک بنبست کاملی ایجاد شده که اگر طالبان بتواند مساله را قومی و مذهبی کنند، خطر زیادی ایران را تهدید میکند. امروز بلوچها و پشتونها به یک نوع اتحادی رسیدهاند.طالبان میگفت ما عوض شدیم، ولی طالبان، طالبان است
طالبان آرزو دارد برای به دست آوردن مشروعیت وارد جنگ شود
مقوله آب هیرمند پدیده سه وجهی و بسیار پیچیده است و میبایست با دقت و صبر سیاسی همراه با بصیرت فنی پیگیری گردد. “محمدحسین عمادی” مشاور ارشد سابق برنامه توسعه سازمان ملل در افغانستان نشست «آب هیرمند: سیاستها، روندها و چشمانداز آینده» گفت: موضوع بسیار پیچیده و حساس است. ماهیت مساله ژئوهیدروپولیتیکال است و سه بعد مختلف دارد که باید به هر سه منظر (سیاسی، آبی و منطقه ای) نگریست. اولین حساسیت این مقوله سیاسی است. ۱-شرایط سیاسی منطقه بسیار پیچیده است. قرارداد ١٣۵١ از منظر حقوقی بسیار فنی و دقیق تهیه شده و ایرادات محدودی دارد. زمان عقد قرارداد از نظر تاریخی-سیاسی ایران در اوج قدرت بود و از نظر بسیاری افغانها این قرارداد از موضع قدرت و زور به آنها تحمیل شده و از همان ابتدا تا کنون و آینده نیز با همین وجه نظر با همین نگرش به قرارداد مینگرند. این توافق دقیقا زمانی امضا شد که ایران عقاب اوپک و ژاندارم اقیانوس هند بود. در خاطرات سفیر ایران (محمود فروغی) هم ببینید این مساله را تایید میکند. با تحولات سیاسی در نیم قرن اخیر و تفوق هیدرولوژیک سرزمینی افغانستان همیشه اجرای این قرارداد با مشکل روبروخواهد بود. ۲- از نظر منطقهای نیز رودخانه چه در ایران وچه در افغانستان در یک منطقه توسعه نیافته و فقیر و شکننده از نظر اجتماعی-اقتصادی و قومی ومذهبی قرار دارد. در ایران عدهای به اشتباه رمز توسعه نیافتگی سیستان و بلوچستان را صرفآ آب هیرمند میدانند که استباه است. در حال حاضر هر دو رژیم در دو سمت مرز، رژیمهای ایدئولوژیک و مذهبی هستند، مضاف براینکه طرف مقابل ما یک حکومت غیر مشروع و غاصب است که در فضای بینالملل هم به رسمیت شناخته نشده است؛ لذا طالبان آرزویش این است که برای به دست آوردن مشروعیت، وارد درگیری و جنگ شود. دفاع از مرز و کلیت افغانستان برای آنها که تاکنون به رسمیت شناخته نشده اند، با یک شروع جنگ حاصل میشود؛ بنابراین این مساله حساس و پیچیده است.سیاستگذاری و آیندهپژوهی در آب مهم است
۳- از نظر هیدرولوژیک هم طبیعت رودخانه هیرمند بسیار پیچیده و وحشی است. هم سیلابی است و هم غیر قابل پیش بینی است و قرارداد بسیار فنی و پیچیده تنظیم شده است. گفتگو بر سر آب هیرمند را نباید به بازی سیاسی و طنابکشی و بازی برد-باخت با طالبان تبدیل کرد. نباید برخورد را حیثیتی و آبرویی تبدیل کرد. اگر آب هیرمند را به ما بدهند ما بردیم و اگر ندهند ما باختیم. طالبان را نباید وارد بازی غیرت پشتون و غیرت و مذهبی با طالب کرد. خلاصه آنکه مقوله بسیار پیچیده و سه وجهی است و باید با کمال درایت با آن برخورد کرد.سد کمالخان با میلگرد و سیمان ایران ساخت شد
حسین فرجاد امین معاون سابق ستاد افغانستان وزارت امور خارجه گفت: قرارداد ۱۳۵۱ در زمان خودش اصلا به نفع ما نبود. ایران تحت فشار آمریکا و اجبار زیر بار این قرارداد رفت. یکی از کارهای محمود فروغی سفیر وقت ایران در کابل این بود که به افغانها پول بدهد تا این قرارداد امضا شود، چون گروههای کمونیست بسیار فعال بودند و انقلاب دهقانها در وضعیتی بود که آمریکا نگران بود اتحاد شوروی به آبهای گرم اقیانوس هند نزدیکتر شود و این آب برای دهقانهای افغانستان اهمیت داشت. برای همین بود که بعد از روی کار آمدن نظام جدید در افغانستان وزارت نیرو موافق ادامه قرار داد نبود وزارت خارجه اعتقاد داشت تا هنگامی که قرار داد بهتری امضا نشود بهتر است که این قرار داد را ادامه بدهیم و لذا یک سال مذاکره بین وزارت خارجه و وزارت نیرو بر سر مقبولیت یا عدم مقبولیت قرارداد ۱۳۵۱ بود و در نهایت نظر وزارت خارجه مورد تایید قرار گرفت. ا ز همان اولین جلسات کمیساریای آب هیرمند، کمیسار هیرمند طرف افغان بر این موضوع تاکید داشت که همانند گذشته رودخانه هیرمند آب ندارد و ما دیگر همانند سنوات گذشته ذخیره برف نداریم و نمیتوانیم طبق معاهده آب به شما بدهیم و لذا در هر جلسه کمیساران روی این موضوع که آیا سال آبی نرمال است یا غیر نرمال دو طرف اختلاف داشتند. طرف ایرانی تقاضای بازدید از دهراوود را داشت و طرف افغان نبود امنیت را مانع از بازدید اعلام میکرد جالب است که در آن دوران طالبان عامل ناامنی برای بازدید از دهراوود معرفی میشد. افغانها بدون مدرک مدعی بودنده جمهوری اسلامی ایران در سی چهل سال گذشته بیش از سهمش آب برداشت کرده است. این ادعا بر اساس آمار ورودی ایستگاه آب سنجی دهراوود مطرح میشد، جالب اینجاست که در حالی که نظام افغانستان در همه این سالها فروپاشیده بود، «ایستگاه آبسنجی دهراوود» همیشه فعال بوده و هر روز «دبی» آب را بررسی و ثبت میکردند. به عبارتی افغانها آب انتقال یافته به هامونها را نیز به حساب ما گذاشته بودند. بر اساس همین ادعای واهی امروز افغانها مطرح میکنند که باید اول صورتحساب آبهای اضافی را که این سالها برداشت کرده ایم را پرداخت کنیم. ما از روز اول بر اساس همین ادعاهای بی اساس و بهانه تراشیدن برای آب ندادن به مسؤلین گفتیم اگر افغانها کنترلشان را بر آب عملیاتی کنند، به ما آب نمیدهند و باید بروید دنبال منابع جایگزین، چون این آب پایدار نیست و نباید روی آن سرمایهگذاری کنید. در هیچ مقطعی مسئولان درک واقعی از ادامه وضع نداشتند، با ادامه این وضع، افغانها این قرارداد را هم پاره میکنند. اینها میگویند شما نفت دارید ما آب داریم. در همه این سالها جهاد کشاورزی میبایست نوع کشت در سیستان را تغییر میداد و یا الگوهای کشت جایگزین برای مقابله با کم آبی معرفی میکرد و این سرمایه گذاریهای گسترده که در این سالها انجام شد نمیبایست انجام میشد. ما به نمایندگان استان گفتیم بروید دنبال سرمایهگذاری روی طرحهای صنعتی و مسیرهای ترانزیتی و مولد سازی تردد اتباع خارجی و وسایط نقلیه عبوری، همانگونه که در دنیا در مسیرهای ترانزینی علاوه بر پولی که باید بر اساس کیلومتر شمار مسیر ترانزیتی پرداخت کنند هزینههای دیگری نیز از رانندگان بابت ارایه خدمات دریافت میشود و رونق مسیرهای ترانزیتی از این طریق عملیاتی میشود. مثل خدمات بهداشتی و تعمییر و سرویس کامیونها و محلهای استراحت، در حالی که در حال حاضر کامیونهای افغانی در مسیر ترانزیت بدون پرداخت یک ریال هزینه تردد میکنند در سایه کامیون خودشان استراحت میکنند و در کنار جاده قضای حاجت میکنند و نه پول حمام میدهند و نه پول استفاده از سرویس بهداشتی و در سایه کامیون خودشان چراغ پیک نیک را روشن میکنند و املت خودشان را میخورد و ریالی پول در رستورانها خرج نمیکنند و دست آخر هم با باک پر از گازوئیل خاک کشور را ترک میکند. در حالی که سازمان راهداری میتواند این روند را نظاممند کند و آنها را مجبور کند در جای خاصی استراحت کنند خدمات بگیرند و پول پرداخت کنند و این میشود زمینه کار برای مردم استان.هنگامی که در دولت اشرف غنی موضوع ساخت بندکمال خان که از سال ۱۳۴۵ طرح اولیه آن مطرح شده بود را بطوری جدی در دستور کار قرار دادند، افغانها به ما اعلام کردند که ما طبق جدول و قرارداد به شما آب میدهیم. کارشناسان فنی وزارت نیرو که نقشه و مشخصات سد را مشاهده کرده بودند اعتقاد داشتند که اگر این سد با این مشخصات ساخته شود اگر هم افغانها بخواهند نمیتوانند آب بدهند. امروز همین اتفاق افتاده و حتی مردم زرنج هم نمیتوانند آب دریافت کنند و اگر امروز آنها در کابل مقابل وزارت آب و انرژی تظاهرات میکنند دلیلش این است.
نکته جالب این است که ما هیچ اقدام بازدارندهای برای توقف ساخت سد کمال خان با این مشخصات نکردیم و حتی اقدامات عجیبی هم انجام دادیم که با منافع ملی ما در تضاد بود. اگر ما مثل پاکستان عمل کرده بودیم سد ساخته نمیشد. افغانستان طرحی داشت در ولایت ننگرهار که کانال گمبیری را بر روی رود کابل احداث کنند و شرکت «طوس آب» مشهد برنده مزایده شد. شرکت طوس آب و پرسنل آن تهدید شدند که در این پروژه مشارکت نکنید و شرکت طوس آب گوش نکرد. وقتی در ۲۸ اسفند ۱۳۹۰ مهندس آشوری سرپرست کارگاه را ترور کردند ما پروژه را جمع کردیم و انصراف دادیم و از پروژه خارج شدیم. اینها حتی دکتر ناکامورا ژاپنی را که برای استفاده بهینه از آب در شرق افغانستان و استان ننگرهار فعالیت میکرد را ترور کردند. متاسفانه یک نوع نگاه خوش بینانه در میان مسؤلین ما وجود داشت که در کمال خوش خیالی میگفتند «نگران نباشید ما با افغانها برادریم و آنها به ما آب میدهند.» حتی وقتی مقامات ایرانی نزد کرزی، رئیس جمهور وقت افغانستان میرفتند و موضوع آب را مطرح میکردند ایشان به صراحت گفت: «آب که چیزی نیست، از ما جان بخواهید.» حتی وقتی پیش اسماعیل خان میرفتند او هم میگفت: «آب که اصلا موضوع انسانی است و ارزش این را ندارد که ما با شما دعوا داشته باشیم» و همه اینها در زمانی بود که دولتهای سکولار در افغانستان بر سر کار بودند.
جالب است عبدالله عبدالله که همواره مورد حمایت ما بود در ظرفیت رییس اجرایی افغانستان به تهران آمد و جلسهای با خانم ابتکار داشت. خانم ابتکار نیم ساعت برای ایشان توضیحات مبسوطی در مورد خطر بی آبی هیرمند و تاثیر آن بر محیط زیست هامون ارایه کرد، اما در نهایت عبدالله گفت ما آبی که به شما بدهیم و شما بریزید در هامونها و آفتاب بزند و خشک شود، نداریم” الان هم هر گونه امید بستن به طالبان برای اینکه آب به ما بدهد، امید واهی است. وقتی شما برای افغانها راه ترانزیتی درست کردید و اینها را به صادرات محصولات کشاورزیشان امیدوار کردید دیگر نباید انتظاری داشته باشید که آب به ما بدهند، وگرنه افغانستان محصور در خشکی چرا باید امیدوار میشد به صدور محصولات کشاورزی. ما در چابهار به اینها زمین دادیم و هندیها سرمایهگذاری کردند و موجب سؤتفاهم در روابط ما با پاکستان شدند، آخرش چه فایدهای برای ما داشت؟ امتیاز استفاده از چابهار در مقابل آب محیط زیست هامون و قرارداد استفاده از آب هریرود میبایست اعطا میشد.
ما در این سالها خیلی با افغانها مماشات کردیم. در سال ۱۳۸۸ آقای کرزی برای انتخاب مجدد به شدت به حمایت ایران نیاز داشت. ما میتوانستیم از این نیاز او برای تعییت تکلیف رژیم حقوقی هریرود استفاده کنیم با همین هدف نامه مشترکی از سوی روسای جمهور ایران و ترکمنستان به کرزی نوشته شد و از ایشان دعوت کردند که یک مبنای حقوقی قابل قبول برای سه کشور در مورد استفاده از آب هریرود وضع کنیم. ما در اداره حقوقی وزارت خارجه متنی را برای این تفاهم اولیه آماده کردیم، ولی آقای احمدی نژاد ملاحظه آقای کرزی را کردند وگفتند اگر کرزی چنین بیانیهای را امضا کند ممکن است رای نیاورد این کار را بگذارید برای بعد. اما وقتی کرزی انتخاب شد موقعی که طرح قرارداد همکاری بلند مدت را با افغانستان را به ایشان پیشنهاد کردیم گفت بخش مربوط به آب را با دولت بعدی امضا کنید بقیه اش را من امضا میکنم. خوب اگر ما قبل از کمک به ایشان کارمان را محکم کرده بودیم او نمیتوانست از زیر بار تبعات آن فرار کند. به نظر من الان هم دیر نشده است و ابزارهای کارآمدی برای اجبار افغانها به اجرای معاهده در اختیار داریم به شرطی که ملاحظات گذشته کنار گذاشته شود.