- در همی ارتباط: ببینید: سلبریتی درمانی با نسخه قاضی!
اختلال دوقطبی، بیماری پنهان سلبریتیهاست
مردم ما همیشه به سلبریتیها بهعنوان افرادی نگاه میکنند که فارغ از هر دغدغه و مشکلاتی، از یک زندگی لاکچری برخوردارند و این شیوه زندگی برای خیلی از مردم یا حسرت است یا الگو؛ درحالیکه اگر به رفتار و کردار خیلی از این سلبریتیها توجه کنیم، میبینیم خیلی از آنها از بیماریهای روحی و روانی پنهانی رنج میبرند که عامل بروز رفتارهای نامناسب اجتماعی از سوی آنهاست.خود سلبریتیها هم بیماریشان را نمیشناسند
علیاکبر حسینیفرد، روانشناس اجتماعی در گفتوگو با همشهری با بیان این مطلب میگوید: «جای تأسف بزرگتر آنجاست که حتی خود این سلبریتیها هم از بیماریای که درگیر آن هستند خبر ندارند و همین مسئله باعث میشود تا در شرایطی خاص و ویژه شاهد بروز رفتارهایی از سوی این سلبریتیها باشیم؛ رفتارهایی که حتی خودشان هم اعتقادی به آنها ندارند، اما آنقدر غرق در دنیای شهرت شدهاند که صرفا جلب توجه طرفداران و مردم عامه برایشان مهم است؛ حتی برایشان فرق نمیکند نوع رفتارشان میتواند چه تأثیری روی جامعه داشته باشد.» این روانشناس برای اینکه حرفهای خود را با توضیحات کاملتری ارائه کند به بازیگران زنی اشاره میکند که در پی حوادث اخیر اقدام به کشف حجاب کردهاند و بعد از دریافت احکام قضایی از موضع خود عقبنشینی کرده و اعلام داشتند به موضوع حجاب اعتقاد و ایمان کامل دارند و اگر رفتاری از آنها سر زده سهوی بوده است: «این توضیحات و توجیهات بههیچوجه از سوی مخاطبانشان پذیرفته نمیشود؛ رفتاری که بیانگر یک بیثباتی شخصیتی و رفتاری در آنهاست. هم افسردگی و هم ترس از قضاوت حسینیفرد با بیان اینکه چالش بزرگی که افراد درگیر بیثباتی اخلاقی با آن روبهرو هستند هم افسردگی است و هم ترس از قضاوت شدن توسط مردم، میگوید: «درواقع آنها وقتی میبینند هر چه بیشتر زیر ذرهبین مردم باشند و همه جوانب زندگیشان از سوی مردم و رسانهها مورد بررسی قرار بگیرد، از روابط خانوادگیشان گرفته تا حتی طلاق و ازدواجشان به شهرت بیشتری دست پیدا میکنند، از مطرح شدن لذت میبرند و همیشه دوست دارند در رأس اخبار زرد باشند.»مطرح شدن به بهای نفی ارزشهای اجتماعی
بهگفته او، خیلی اوقات این سلبریتیها حتی حاضرند به بهای مطرح شدن، ارزشهای اجتماعی را هم زیر پا بگذارند و در عوض در رأس اخبار شبکههای مجازی و غیرمجازی قرار بگیرند: «ارزشهایی که از یکسو به واسطه زیرپا گذاشتنشان میتوانند مرکز توجه عموم قرار بگیرند و از سوی دیگر در نقطه مقابل با رعایتشان میتوانند بهکار حرفهای خود ادامه دهند؛ بنابراین وقتی ما میبینیم یک هنرمند ابتدا با زیر پا گذاشتن این ارزشها خود را در معرض قضاوت قرار میدهد و همه توجهات را بهخود جلب میکند و بعد با کوچکترین برخورد از راه خود برمیگردد، متوجه میشویم او از یک اختلال دوقطبی رنج میبرد؛ اختلالی که در جمعیت هنرمندان، نویسندگان و مجریان دنیا هم کم نیست.»بیثباتی فکری و رفتاری، از شاخصههای برخی سلبریتیهاست
معمولا در 20سالگی انتظار میرود که انسانها خطمشی مشخصی را برای خود تعیین کنند و براساس آن، شخصیت، تفکر، دیدگاه و اعتقادشان را شکل دهند. به این سن، سن بزرگسالی میگوییم. در چنین مرحلهای است که میتوان درباره شکلگیری هویت و دیدگاه افراد، به قضاوت نشست. بهواقع این بیثباتی یا ثبات شخصیتی، ترازویی است که به کمک آن میتوان شخصیت خیلیها را نقد و بررسی کرد.
نکتههای باریکتر از مو
دکتر سیما فردوسی، روانشناس نامآشنای کشورمان در گفتوگو با همشهری با این توضیحات میگوید: «در باب این موضوع که چه افرادی میتوانند در چنین برهه زمانی از زندگی خطمشی مشخصی را برای خود تبیین کنند باید گفت کسانی که از جایگاه مهم شخصیتی و تربیت صحیح برخوردار هستند؛ افرادی که مسیر فکری و شخصیتیشان حالا مشخص شده و هرچه سنشان بالاتر میرود از محتوای غنیتری برخوردار میشود، اما اگر کسی در این برهه از زندگی به این وضعیت نرسیده باشد، یعنی نه خطمشی فکری مشخصی داشته باشد و نه ثبات شخصیتی درستی، به ناچار هر روز در برابر هر اتفاق و واقعه اجتماعی به یک رنگ درمیآید و بهخاطر وابستگی بهنظر و ایده دیگران در تصمیمگیریها مجبور است در برابر هر موضوعی مطابق میل دیگران رفتار کند؛ حتی اگر اعتقادی به آن رفتار نداشته باشد.»