قاضیزاده هاشمی؛ کسی که میخواست سفره انقلاب را بتکاند!
امیرحسین قاضیزاده هاشمی احتمالا کوچکترین تفاوتی با دیگر همتایان خود در صحنه رقابت ریاست جمهوری ندارد.
به گزارش تازهنیوز، اقتصاد۲۴ نوشت: آمده بود نهاد اداره کشور که آن را برگرفته از نهاد ۱۰۰ ساله رضاخانی میدانست، به هم بریزد. میخواست سفره انقلاب را بتکاند و سودجویانی که سر این سفره، ارتزاق میکنند را بیرون کند. حال آنکه خود، پزشکی بود که حرفهاش را نه فقط در طبابت، که اکثرا در سمتهای دولتی ادامه داد. مدتی رییس دانشگاه علوم پزشکی سمنان بود. چهار دوره نماینده مجلس و از این چهار دوره، دو دوره دبیر و عضو هیئت رئیسه مجلس و یک دوره نایب رئیس اول بود. برادر و دو پسر عمویش نیز در لایههای قدرت فعال بوده یا هستند. این، داستان سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی است.
او که به نظر میرسد خود با سفره انقلاب (که مایل به تکاندن آن بود)، پیوندی دیرینه و تنگاتنگ دارد. او که، چون بسیاری از کاندیداهای اصولگرای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰، سهم خود را از دولت سیزدهم نیز گرفت؛ معاون رئیس جمهور پیشین و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، دوباره دست به کار شد تا شاید اینبار قرعه کلیدداری پاستور، به نام او رقم بخورد.
سید امیرحسین قاضیزاده هاشمی در مسیر قدرت
او نیز مانند بسیاری از چهرههای شناخته شده جریان قدرت متولد مشهد است. پدرش نانوا و مادرش روضهخوان بود. او در رشته پزشکی از دانشگاه فردوسی فارغالتحصیل شد. قاضی زاده در سال ۸۱ معاون درمان بنیاد جانبازان خراسان شد و بعد از آن به عضویت هیئت امناء دانشگاه علوم پزشکی مشهد درآمد. سه سال بعد و در سال ۱۳۸۴، با حکم کامران باقری لنکرانی، وزیر بهداشت دولت محمود احمدینژاد، به ریاست دانشگاه علوم پزشکی سمنان منصوب شد و تا سال ۱۳۸۷ در این سمت ماند. او خود در این رابطه اظهار کرده: «…دکتر لنکرانی از سالها پیش با ما همفکری داشتند. از دوران تشکیل جامعه اسلامی دانشجویان با هم رفیق شدیم و بعدا هم من رییس دانشگاهش بودم و با هم همکاری داشتیم. دورهای که ایشان کاندیدای ریاست جمهوری بود، بنده سخنگوی جریانی بودم که از ایشان حمایت کرده (جبهه پایداری) و به خواست دکتر لنکرانی هم سخنگو شدم و اینقدر رفاقت و نزدیکی بین ما بوده است. الان هم همفکری وجود دارد و به هم کمک میکنیم.».
سال ۸۶ و دوره غربالگری قدرت و انزوای اصلاحطلبان، مصادف با ورود بسیاری از جوانان مومن انقلابی از جمله قاضیزاده هاشمی بود. از آن سال تا امروز او ساکن بهارستان است.
او نماینده مشهد در دوره هشتم، نهم، دهم و یازدهم مجلس شورای اسلامی بوده و در دورههای نهم و دهم به عنوان دبیر و عضو هیئت رئیسه مجلس و در دوره یازدهم تا خرداد ماه ۱۴۰۰، نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی بوده است. برخلاف حسن قاضیزاده هاشمی، پسرعمویش که پیشتر وزیر بهداشت در دولت حسن روحانی بود و از نیروهای اطراف آیتالله هاشمی رفسنجانی محسوب میشد، امیرحسین از ابتدای تشکیل جبهه پایداری به عنوان گروه اصولگرای نزدیک به مصباح یزدی، در بازه زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۳ به عنوان سخنگوی آن فعالیت میکرد.
اما در سالهای اخیر، او از این جبهه دوری کرده است. برخی از مهمترین طرحهایی که در زمان حضور قدرتمند او در مجلس به امضا رسیده شامل طرح اعطای تابعیت به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی و مردان خارجی و فرزندان شهدای غیر ایرانی، طرح عملیات بانکی بدون ربا، طرح آموزش همگانی قرآن کریم در خانه، طرح انتقال پایتخت، طرح حمایت از صنایع پیشرو در فناوری، طرح تقویت و توسعه سازمان بسیج رسانه، طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده، طرح ساماندهی تعطیلات رسمی کشور، طرح صیانت از حریم عفاف و حجاب، طرح تاسیس سازمان غیردولتی جهاد اقتصادی، طرح افزایش نرخ باروری و پیشگیری از کاهش رشد جمعیت کشور و طرح ملی جمعآوری آب باران است.
انتخابات ۱۴۰۰ و ویترین تبلیغاتی به نام زن
اما کرسی آخر حضور او در مجلس و نایب رئیسی، فرصت خیز به سوی پاستور را برای قاضیزاده مهیا کرد. چرا کاندیدا شد؟ خودش میگوید: «اینکه من چرا وارد این عرصه شدم، به این دلیل بود که رهبر معظم انقلاب بیانیه گام دوم را صادر کردند و فرمودند که تحول عظیم در نظام مدیریت کشور مورد نیاز است. ما اینگونه فهمیدیم که باید انقلابی در مدل حکمرانی کشور اتفاق بیفتد، لذا آن را تبدیل به برنامه کردیم. برای اینکه روش اداره کشور را تغییر دهیم، برنامهای را تدوین کردیم و در نهایت لازم بود از این جریان فکری یک نفر در معرض انتخاب قرار بگیرد که با توجه به سابقه و سن و سال من در بین دوستانی که این کار را دنبال میکردند، میتوانستم در تعریف مدیر و مدبر و رجل سیاسی بگنجم و در معرض قرار بگیرم. ما در اندیشکده بسامد گام دوم انقلاب، جمع بیش از ۱۰۰ نفرهای برای تدوین این برنامه بودیم و من در بین این دوستان میتوانستم در این تعاریف قانونی قرار بگیرم، لذا نماینده این مکتب فکری شدم.»
این که این ۱۰۰ نفر چه کسانی هستند، نام این اندیشکده چیست و بودجه آن از کجا تامین میشود، پرسشهایی هستند که پاسخی برای آنها در دست نیست و هیچگاه در این خصوص شفافسازی نشده است.
در محل انتخابات، او به همراه دخترش حاضر شد تا نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کند. خواهرش نیز به عنوان نماینده، به صداوسیما اعزام شد تا در ارتباط با رسانهها حضور داشته باشد. برای اولین بار در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری، یک زن را به عنوان رییس ستاد انتخابات خود انتخاب کرد. در یک کنفرانس خبری اظهار کرد: «دکتر قاضیزاده هاشمی بین زن و مرد تفاوتی قائل نمیشود؛ شایستگی ملاک است، حتی اگر تمام کابینه را زنان تشکیل دهند!».
امیرحسین قاضیزاده هاشمی که با این سخنان وارد صحنه انتخابات شد، در سال ۱۳۹۲ سخنگوی «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» به عنوان یکی از ضدزنترین جریانات سیاسی بود. او با این سابقه و دیدگاه، زنان را در مقدم ستاد انتخاباتی خود قرار داد. با این حال، نفر چهارم انتخابات شد و پس از توصیه ابراهیم رئیسی، استعفا داد. اما پس از تعیین به عنوان معاون رئیس جمهوری و ریاست بنیاد شهدا و ایثارگران، علیرغم تأکیدهای انتخاباتی، مسئولیتهای اساسی این بنیاد را به زنان واگذار نکرد.
ماجرای دنبالهدار بانک دی
طبق گزارش اقتصاد۲۴، بانک دی در سال ۸۹ تأسیس شده و تحت نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران و جزو ثروتمندترین بانکهای خصوصی ایران به حساب میآمد. اما حالا به نظر میرسد که به دلیل مدیریت غلط منابع، این بانک در حال حاضر زیانده شده است. از جمله داراییهای این بانک میتوان به نیروگاه دماوند، کوهستان پارک مشهد، زمین مترو صادقیه تهران، مجتمع فرهنگی تفریحی چشم تهران، شرکت سرمایهگذاری بوعلی و موارد بسیاری اشاره کرد که ارزش خالص فعلی آنها هزاران میلیارد ریال تخمین زده شده و برای فروش به مزایده گذاشته شده است. هر یک از شرکتهای زیر مجموعه بانک دی نیز داراییها و شرکتهای زیر مجموعه بسیاری دارند که ارزش هر کدام از آنها نیز هزاران میلیارد ریال تخمین زده میشود.
نکته اینجاست که بانک دی زیر مجموعه و تحت کنترل بنیاد شهید و امور ایثارگرانی است که ریاست آن را قاضی زاده هاشمی برعهده دارد که در زمان مبارزات انتخاباتی برای ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ معتقد بود سه روزه میتوان مشکل بورس را حل کرد؛ حال بانک زیر مجموعهاش (بانک دی متعلق به بنیاد شهید) از فرابورس لغو پذیرش شده است!
یک سوال حائز اهمیت این است که با وجود ابهامات گسترده در زیرمجموعههای اقتصادی این معاونت مهم ریاست جمهوری، از جمله بانک دی، بیمه دی، صعود و سقوط کمسابقهای که شاهد آن بودیم و نقش نامناسب مدیران سازمان کوثر در خوراک دام پارس (غدام) و شرکتهای غیربورسی مانند آبزی اکسیر کوثر و …، هنوز اقدام قابل توجهی برای پیگیری قانونی صورت نگرفته است. این در حالی است که انتظار میرود نهادهای حاکمیتی، از جمله بنیاد شهید، در مبارزه با فساد تلاش بیشتری انجام دهند.
وقتی جمعیت ایثارگران خواستار عزل قاضیزاده شد
اما ماجرای بانک دی، تنها حاشیه ریاست قاضیزاده بر بنیاد شهید نبود. در پی امضای تفاهمنامهای میان بنیاد شهدا و «موسسه شهدای عراق»، «جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی» در نامهای سرگشاده، خواستار عزل قاضیزاده هاشمی از این سمت شد. در نامه این جمعیت آمده بود: «با چه توجیهی که حتی در رسیدگی به امور ایثارگران ناتوان هستید، آمادگی خود را در جهت رتق و فتق امور شهدای عراقی (قاتلان فرزندان ملت شریف ایران) اعلام کردهاید؟»
این جمعیت با راهاندازی کمپینی، خواستار عزل او شده و خطاب به رییس جمهور نوشته بود: «خواستار عزل سریع آقای قاضیزاده هاشمی، با توجه به ناتوانیهای ایشان بعد از یکسال و اندی مدیریت در بنیاد که برای دولت و ایثارگران محرز شده و با امنیتی کردن بنیاد و بیاعتنایی و بیاحترامی به ایثارگران باعث نارضایتی آنها و راهکاری برای برون رفت از مشکلات ارایه نکرده، هستیم».
همچنین سخنان قاضی زاده درباره لزوم واردات شش هزار خودرو توسط جانبازان در روزهایی که واردات خودرو از طرف برخی نهادها منع شده بود باعث شد تا بدگمانی نسبت به استفادههای خاص از طرف جانبازان سرافراز دفاع مقدس از طرف رسانههای فارسیزبان خارج از ایران و جریانهای مخالف نظام مطرح شود.
به جای شهدای عراقی، به فکر جانبازان خودمان باشید!
«آقای سید امیرحسین قاضی زاده! آیا میدانید دیروز ۱۷ تیرماه جمعی از جانبازان و ایثارگران با کیفهای محتوی اکسیژن و مدارک به دست، برای مشکلات حقوق و تامین داروهایشان اول به مجلس، سپس به بنیاد مراجعه کردند و پاسخی نگرفتند و تصمیم گرفتند به خیابان فلسطین بروند و آنجا هم متاسفانه نتیجهای نداد و با گاز اشکآور و خفهکن بدرقهشان کردند؟ اگرچه این فیلم در دنیای مجازی قبل از پیام بنده پخش شده، گفتم شاید مطلع نباشید. اینها دشمن را عقب راندند که ایران، ایران بماند؛ که شما باشید و امثال شماها به پست و مقام برسند! به جای همکاری با موسسه شهدای عراقی، به فکر جانبازان و ایثارگران و خانوادههای شهدای خودمان باشید»؛ این پستی است که پرویز پرستویی، ۱۸ اردیبهشت سال گذشته در اینستاگرام خود منتشر کرد. گویا تجمع این گروه از شهروندان در اعتراض به دهکبندی جدید بود که آن را ناعادلانه میدانستند و قطع یا کاهش کمک معیشت ماهانه نیز بخشی از آن بود.
آنها همچنین به عدم اجرای قانون مصوب در چارچوب برنامه ششم توسعه برای همسانسازی «کمک معیشت ماهانه جانبازان» با «حداقل حقوق و مزایای کارکنان دولت» اعتراض کردند. با این حال ویدیوهای منتشر شده از این تجمع، حاکی از آن است که نیروهای امنیتی اقدام به پرتاب گاز اشکآور به سوی شرکتکنندگان در تجمع کردند تا حدی که حال تعدادی از مجروحان جنگ ایران و عراق در این تجمع بر اثر استنشاق گاز اشکآور به شدت وخیم شد.
البته در پاسخ به این اخبار، معاون حقوقی و امور مجلس بنیاد شهید و امور ایثارگران مدعی شده که اساس تجمع، درخواست پرداخت غرامت جنگی از سوی کشور متجاوز بوده است و در پیامهای اشتباه منتشر شده از سوی این افراد (رسانههای معاند) چنین مطرح شد که این تجمع به منظور پیگیری مطالبات جامعه ایثارگری در حوزههای درمان، اشتغال و … بوده در حالی که بنیاد شهید و امور ایثارگران تمام موارد خدماتی به جامعه ایثارگری را با وجود موانع پیش روی در دست اقدام دارد هر چند که این خدمات ممکن است همسطح با ایثارگری که این جامعه بزرگ از خود به نمایش گذاشته، نباشد.
قاضی زاده هاشمی در حالی در انتخابات ۱۴۰۰ ریاست جمهوری، نفر چهارم این انتخابات شد که در دولت سیزدهم(سید ابراهیم رئیسی) عهدهدار بنیاد شهید و امور ایثارگران شد. او عضوی از کابینهای است که مثل دیگر دولتمردان، گردنگیری برای مشکلات ندارد آنجا که این عبارتها را به کار میگیرد:
– من که رئیس جمهور نیستم.
– من جزء تیم اقتصادی دولت نیستم.
– از سخنگوی اقتصادی دولت بپرسید.
– از کجا میدانید من برنامهام را تحویل ندادم؟
– گفتهام چگونه سه روزه مشکل را حل میکنم.
– در حوزه خودم سوال بپرسید.
– اصل این پرسش مغالطه است.
«تمامی برنامههایم را که در زمان انتخابات اعلام کردم تحویل دولت دادم»؛ این، بخشی از پاسخهای قاضیزاده به دانشجویی است که سال گذشته در دانشگاه شاهد از او پرسیده بود؛ «حل سه روزه بورس چه شد؟». حل سه روزه مساله بورس یکی از وعدههای انتخاباتی قاضیزاده هاشمی بود، اما ارتباط این سوال به او به عنوان رییس بنیاد شهید به بانک دی باز میگردد.
با تمام موارد گفته شده امیرحسین قاضیزاده هاشمی احتمالا کوچکترین تفاوتی با دیگر همتایان خود در صحنه رقابت ریاست جمهوری ندارد. او از مدیریت دانشگاه آزاد با استفاده از سکوی پرتابی به نام مجلس شورای اسلامی به معاونت رئیس جمهوری رسید و حال سودای ریاست جمهوری نیز دارد. وعدههای پوپولیستی که حین بیان نیز مشخص است نمیتوان روی آن حساب کرد به علاوه شیوه عملکرد او در مجلس میتواند تصویر محوی از آینده ایران با ریاست او بر دولت در ذهنمان تصویر کند. راستی، چقدر زندگی در این تصویر ذهنی، برایتان امیدبخش و جذاب است؟ احتمالا در پاسخ مشترک هستیم.