- ماجرای مردی که هیچ انتخاباتی را نبرده؛ آشنایی کامل با دیپلماتی که آرزوی ریاستجمهوری دارد!
- ویدئو| یک دروغ دیگر درباره بتنریزی راکتور اراک لو رفت
- سیدحسن خمینی: رأی ندادن راهبرد مطلوبی برای حل مشکلات جاری کشور نیست
- واکنش به چند آذریجهرمی نظرسنجی: کار پای صندوقهای رای تمام میشود
تقی آزادارمکی گفت: سناریوی اول این است که ایران وارد جنگ تمامعیار با خارج خواهد شد و به همین علت مجبور میشود که انسداد سیاسی ایجاد کند و شاهد سرکوب توأم با خشونت باشیم. سناریوی دیگر این است که اصلاحطلبان برنده شوند و وجه مدنی جامعه تقویت شود و به سمت جامعه همگرا حرکت کنیم.

به گزارش تازهنیوز و به نقل از هممیهن، تقی آزادارمکی، استاد بازنشسته جامعهشناسی دانشگاه تهران اظهار کرده است که جریان اصلاحطلبی با قرار گرفتن در میانه میدان، این توانایی را دارد که در صورت پیروزی در انتخابات، راهی برای دموکراسی باز کند.
بخشهایی از مصاحبه را میخوانید:
تحلیلتان از وضعیت سیاسی جامعه پس از کشیده شدن انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم پس از مشارکت ۴۰درصدی در دور اول چیست؟ با تشکیل دوگانه پزشکیان و جلیلی جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
در باب عدم مشارکت ۶۰درصد از مردم در دور اول انتخابات ابتدا بگویم که جمهوری اسلامی در فرآیندی طولانی در مسیر فرسایش مشارکت سیاسی قرار گرفته است؛ خصوصاً با انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم در سال ۱۴۰۰ که به کف مشارکت در انتخابات رسیدیم. پس از انتخابات سال ۱۴۰۰ هم مسیر کاهش مشارکت وجود داشت؛ یعنی پیشبینیهایی که سنجش افکار و اصحاب علوم اجتماعی میکردند این بود که اگر بخواهد انتخابات بدون رقیب برگزار شود، میزان مشارکت بین ۲۰ تا ۲۳ الی ۲۴ درصد بیشتر نمیتوانست باشد، حتی اگر یک رقیب بدلی وجود داشت و دوگانه قالیباف و جلیلی هم درست میشد، باز هم نمیتوانست تاثیری روی مشارکت بگذارد.
اتفاقی که افتاد این است که آدمی به نام مسعود پزشکیان آمد که از نظر منطق شورای نگهبان اصولگرای منتقد محسوب میشد اما اصلاحطلبان آن را تصاحب کردند و او را اصلاحطلب تلقی کردند؛ به همین دلیل مشارکت احتمالی ۲۰ تا ۲۳ درصد به مشارکت ۴۰درصدی رسید؛ یعنی ۱۷ تا ۲۰ درصد این مشارکت متعلق به اصلاحطلبانی است که وارد صحنه انتخابات شدند. پس ما الان ۴۰درصد کف مشارکت را داریم اما ۶۰ درصد هم عدم مشارکت داریم که شامل تحریمیها و سایر گروههای اجتماعی میشوند که تحریمی نیستند اما انتخابات را کنار گذاشتهاند ولی تفاوت آنها با تحریمیها این است که این بخش در آستانه ورود به انتخابات هستند.
این دوگانه جلیلی و پزشکیان هم که الان شکل گرفته، دوگانه مهمی است. بخشی خودش را اصولگرا میداند اما بیان بنیادگرایانه دارد و در مقابل بخشی خودش را اصلاحطلب میداند و بیان اصولگرایانه دارد. چیز عجیبی اینجا رخ داده است، یعنی اصلاحطلبش کسی است که سر نظام داد نمیزند، تهدید نمیکند و آمده که نظام را کمک کند و ارتقا بخشد؛ به عبارتی این بخش اصلاحطلبیِ اصولگرا است. در آن سمت اصولگرایی وجود دارد که بنیادگراست و به ترتیب جامعه، فرهنگ و نظام سیاسی را تهدید میکند.
اصلاحطلبی در این مقطع در وسط قرار گرفته است. این وسط بودن اصلاحطلبان هم میتواند شانس باشد و هم آسیب باشد. شانس این است که بتواند بخشی از آراء بخش میانه اصولگرا را جمع کند، چنانچه این تحلیل وجود دارد که بخشی از آراء قالیباف به این بخش ریخته خواهد شد. اصولگرایی رادیکال هم البته میتواند علاوه بر سرمایهای که داشته یک سرمایه دیگر را هم تصاحب کند که این سرمایه مربوط به بخشی از جامعه است که با فقر درگیر هستند و علت این فقر را دولت حسن روحانی میدانند و از آنجایی که تیم آقای جلیلی میگوید دولت پزشکیان تبدیل به دولت سوم روحانی خواهد شد، در نهایت رای این بخش به آقای جلیلی متمایل خواهد شد.
این مطالب را از دست ندهید: