یک سال قبل مردی به پلیس گزارش داد دخترش گم شده ‌است. پدر ساناز گفت: دخترم اعتیاد داشت. شوهرش به جرم قاچاق مواد به زندان افتاد و آنها جدا شدند. دخترم بچه‌اش را به بهزیستی سپرد و خودش کارتن‌خواب شد. در این مدتی گاهی از خودش به من خبر می‌داد تا اینکه مدتی قبل گفت می‌خواهد ازدواج کند اما حالا مدتی است از دخترم خبری نیست. ماموران از پدر ساناز خواستند تا به پزشکی قانونی برود. این مرد جسد ساناز را در میان اجساد مجهول‌الهویه شناسایی کرد. بر اساس نظریه اولیه‌ای که هنگام معاینه جسد داده شد، مشخص بود ساناز به شدت کتک خورده و زیر ضرب و جرح جان باخته است. پدر ساناز از مردی به نام نیما شکایت کرد و گفت: بعد از اینکه شوهر دخترم به زندان افتاد، زندگی دخترم به شدت خراب شد. او طلاق گرفت و دختر پنج ساله‌اش را به بهزیستی سپرد. خودش هم کارتن‌خواب شد. مدتی قبل او به همراه مردی به نام نیما آمد. نیما گفت عاشق دخترم شده و می‌خواهد با او ازدواج کند. گفتم این ازدواج سرانجام ندارد اما آنها صیغه کردند. من به این مرد مشکوک هستم. مدتی بعد نیما بازداشت شد. او به قتل ساناز اعتراف کرد و گفت: چند سالی بود که معتاد شده بودم و به تنهایی در خانه مجردی‌ام زندگی می‌کردم. بیشتر اوقات دوستان معتادم هم به آنجا می‌آمدند تا اینکه مدتی قبل با ساناز در پاتوق معتادها در جنوب تهران آشنا شدم. او به شدت معتاد و بی‌سرپناه بود. او از من خواست اجازه دهم به خانه مجردی‌ام بیاید. مدتی او به خانه‌ام آمد اما پس از مدتی چون خودم هم معتاد بودم و از پس مخارج زندگی برنمی‌آمدم، از ساناز خواستم خانه‌ام را ترک کند اما او می‌گفت جایی برای زندگی ندارد. به زور ساناز را از خانه بیرون کردم با این حال باز هم برگشت. متهم ادامه داد: از سماجت‌های ساناز خسته شده بودم. آخرین بار وقتی به خانه‌ام آمد، عصبانی شدم و با هم درگیر شدیم. او را زدم. پای ساناز قبل از این ماجرا به شدت زخم شده و عفونت کرده بود. به همین خاطر نمی‌توانست خوب راه برود. وقتی داشتم از خانه بیرون می‌رفتم که مواد بخرم ساناز دنبالم آمد اما من او را هل دادم که روی زمین افتاد. بعد با لگد چند ضربه به او زدم و بیرون رفتم. چند دقیقه بعد وقتی دیدم ساناز بی‌حال روی زمین افتاده، به شدت پشیمان شدم و او را به بیمارستان رساندم اما از ترسم فرار کردم. من قصد کشتن او را نداشتم و از اتفاقی که افتاده پشیمان هستم. با توجه به مدارک موجود و درخواست اولیای دم ساناز، پرونده برای رسیدگی به دادگاه ارسال شد و متهم در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت. او یک بار دیگر ابراز پشیمانی کرد و گفت قصد کشتن همسر صیغه‌ای خود را نداشت. متهم در حالی ابراز پشیمانی کرد که پزشکی قانونی اعلام کرده بود اعتیاد زن جوان و همچنین عفونت پای او در مرگش موثر بود. در پایان با توجه به مدارک موجود در پرونده هیات قضات وارد شور شدند و متهم را با توجه به نظریه پزشکی قانونی از قتل عمدی تبرئه کردند اما در قتل شبه عمد مجرم تشخیص دادند و او را به پرداخت دیه و حبس محکوم کردند.