روزنامه جمهوری اسلامی با اشاره به عدم انتشار متن نامه ترامپ و جواب ایران نوشت: اين پنهانکاري بيفايده و حتي زيانبار هم بايد روزي به پايان برسد.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: سال ۱۴۰۴ را با يک قدم به پيش در سياست خارجي شروع کردهايم. اين، يک موفقيت براي ملت ايران است که انتظار ميرود زمينهاي براي موفقيتهاي بيشتر باشد. اهميت اين موفقيت به دست آمده در سياست خارجي را با ملاحظاتي مرور ميکنيم.
۱- خود پاسخ دادن به نامه دونالد ترامپ رئيسجمهور آمريکا، يک اقدام مثبت و متناسب با اصول ديپلماسي است. اينکه محتواي اين جوابيه چيست، موضوع بعدي ميتواند باشد، آنچه اهميت دارد و بايد آن را يک قدم به پيش در سياست خارجي دانست نفس ارسال نامه جوابيه است. اين کار در خرداد سال ۱۳۹۸ هنگامي که نخستوزير وقت ژاپن «شينزوآبه» براي وساطت و ابلاغ پيام همين دونالد ترامپ به تهران آمده بود هم ميتوانست انجام شود. در آن زمان هنوز ترامپ مرتکب بعضي جرائم نشده بود.
۲- هرچند مسئولان ايراني متن نامه ترامپ و متن جوابيه ايران به آن را منتشر نکردهاند ولي مردم ايران با مراجعه به منابع خارجي اطلاعاتي از اين نامهها به دست آوردهاند. اين پنهانکاري بيفايده و حتي زيانبار هم بايد روزي به پايان برسد و رفتار کارگزاران حکمراني باید بگونهاي باشد که مردم با آنها احساس يگانگي کنند و مجبور نباشند براي کسب خبر به بيگانگاني مراجعه کنند که منطبق با منافع خودشان محتواها را جهت ميدهند.
۳- براساس اطلاعات اجمالي که از محتواي جوابيه ايران به نامه ترامپ در اختيار قرار دارد، البته از مجاري غيرمستقيم، ايران پيشنهاد مذاکره را پذيرفته است. مستقيم يا غيرمستقيم بودن مذاکره موضوع بعدي است و در اين مرحله آنچه از اهميت برخوردار است اصل پذيرفتن مذاکره است که اينهم در همان چارچوب يک قدم به پيش در سياست خارجي داراي جايگاه ويژه است. روشنترين نشانه اهميت اين موضوع را ميتوان در استقبال افکار عمومي داخل کشور از شنيدن خبر پذيرفتن مذاکره با آمريکا سراغ گرفت. حتي مسئولان ردههاي بالاي حکمراني هم عليرغم مخالفخوانيهائي که گاه و بيگاه ميکنند نتوانستهاند خوشحالي خود از پذيرفتن مذاکره را پنهان کنند. آن فردي هم که در اظهارنظري نابهنگام در مصاحبه تلويزيوني از احتمال اجبار براي ساختن بمب اتمي سخن گفت در افکار عمومي بشدت تخطئه شد.
۴- حال که بر مصادر امور معلوم شد افکار عمومي با مذاکره مشکلي ندارد و حتي از آن به گرمي استقبال ميکند، آيا بهتر نيست با مردم همراه شوند و فعالانه در عرصه سياست خارجي براي تأمين منافع ملي به پيش بروند؟ حکمرانان ما بايد باور کنند که با تکيه بر پشتوانه قدرتمند و با استعانت از خداي قادر منان ميتوانند در تمام عرصههاي بينالمللي از حقوق مردم ايران دفاع کنند و در هيچ مذاکرهاي زير بار زور و زيادهخواهيها نروند.
۵- مبحث مستقيم بودن يا غيرمستقيم بودن مذاکره هم اين روزها از موضوعات داغ است که در محافل مختلف داخلي و خارجي درباره آن اظهارنظر ميشود. ريشه اين مبحث به دو نکته برميگردد که طرفداران مذاکره مستقيم آنها را مطرح ميکنند، يکي غيرقابل اعتماد بودن واسطهها و ديگري کندي پيشرفت مذاکره. با اينکه اين ايرادها واردند ولي همگان بايد براي تصميمگيرندگان اين حق را قائل باشند که در اين مرحله به تشخيص خود عمل کنند و با توجه به نتايجي که به دست ميآورند درباره مراحل بعدي تصميم بگيرند. نتايج مثبت اين مرحله چه بسا به تصميمگيري براي مذاکره مستقيم منجر شود. درحال حاضر، اصل مذاکره را بايد مغتنم شمرد.
۶- سياست يک قدم به پيش اگر با درايت و هوشمندي ادامه يابد ميتواند به حل شدن تدريجي مشکلات داخلي ازجمله بحران اقتصادي و تأمين رضايتمندي عمومي منجر شود که موفقيت بزرگي خواهد بود. اين موفقيت، دشمنان بزرگي در داخل و خارج از کشور دارد که با تمام توان درصدد مانعتراشي بر سر راه آن با توسل به عوامفريبي و شعارهائي همچون «وا اسلاما» و «وا انقلابا» سردادن خواهند بود. درايت و هوشمندي حکمرانان و مردم در مقابله با اين جريان انحرافي نقش بسيار مهمي در برطرف ساختن موانع و تضمين حل مشکلات خواهد داشت. مانعتراشان، منافع خود را در جنگ جستجو ميکنند و در خارج از کشور نيز همفکراني دارند. دلسوزان کشور و ملت بايد با درايت و هوشمندي مانع جنگ شوند. شجاعت پرهيز از جنگ انقلابيترين ويژگي است.