در حالیکه وزارت خارجه روسیه اخیراً گزارش یک رسانه آمریکایی درباره پیشنهاد «غنیسازی صفر» ایران به درخواست ولادیمیر پوتین را بهعنوان یک «کارزار سیاسی کثیف» رد کرد، تحلیلگران معتقدند این تکذیب بیش از آنکه نشانه انکار باشد، تأییدی تلویحی بر عمق تبانی میان مسکو و واشنگتن بر سر برنامه هستهای تهران است.
کارشکنیهای مسکو در قبال برنامه هستهای ایران موضوع تازهای نیست
در فایل صوتی فاششدهای که سال ۱۴۰۰ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری از گفت و گوی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه سابق ایران و سعید لیلاز منتشر شد، او از کارشکنی روسیه در روند برجام پرده برداشته بود. ظریف گفته بود در شرایطی که توافق نهایی شده بود «روسها پیشنهادات جدیدی را در هفتههای پایانی مذاکرات ارائه دادند تا مانع توافق شوند.» به گفته او، این پیشنهادها حتی شامل بندی بود که ایران باید هر شش ماه از شورای امنیت مجوز ادامه توافق را دریافت میکرد؛ بندی که میتوانست عملاً اجرای توافق را فلج کند.
او همچنین به مداخلات روسیه در مسئله سوخت نیروگاه بوشهر اشاره میکند: «روسها ابتدا سوخت مادامالعمر پیشنهاد دادند، اما مشروط به وابستگی دائمی. بعد هم اجازه استفاده از سوخت داخلی ایران را ندادند.»
ظریف آن زمان گفته بود: «ما خیال میکنیم روسیه رفیق استراتژیک ماست، اما آنها وقتی نفعشان اقتضا کند، مقابل ما خواهند ایستاد.»
اظهارات ظریف واکنش تند روسیه و رسانههای روس را به دنبال داشت. شنیدهها حاکی از آن است که بسیاری از گزارشهای ضد ظریف در دورههای مختلف با هماهنگی یا در همکاری با روسها منتشر میشدند.
بیشتر بخوانید: اقتصاد شکننده ایران زیر سایه مکانیسم ماشه؛ آخرین تیر سمت روان جامعه هدف گرفته شد!
حمله اسرائیل به ایران نقطه عطف دیگری در روابط ایران و روسیه شد. حمایت روسیه از ایران از سطح کلامی فراتر نرفت و پوتین هم رسما اعلام کرد ایران هیچ کمکی از روسیه نخواسته است. تیر خلاص به روابط دو کشور هم زمانی زده شد که گزارشهای ضد و نقیض درباره حمایت روسیه از «غنی سازی صفر» منتشر شد.
فلاحتپیشه: ایران فدای روسوفیلها شده است
حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران در گفتوگویی با رویداد۲۴، موضع تندی علیه سیاستمداران نزدیک به روسیه اتخاذ کرد: «متأسفانه روسوفیلها در ایران، یک کارویژه ویرانگر داشتند: ایجاد دوستان کاذب و تحمیل دشمنان واقعی.
او با اشاره به چین و روسیه ادامه میدهد که ایران در جنگ ۱۲روزه با اسرائیل بهوضوح دید که این «دوستان راهبردی» در سختترین لحظات نیز به یاریاش نیامدند.
«ایران با تمام ناتو درگیر بود و هیچ دوستی در دنیا نداشت. همه روابطش را فدای رابطه راهبردی با روسیه کرد.»
فلاحتپیشه همچنین تأکید میکند که در جنگ اوکراین، ایران بار دیگر قربانی استراتژی روسها شد: روسها در جنگ اوکراین فرصتهای ایران را سوزاندند. تنها سامانهای که به ما دادند، اس-۳۰۰ از رده خارجشده بود.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی با اشاره به خبر فروش سوخو-۳۵ روسی به هند و عدم فروش آن به ایران علی رغم وعده و وعید چند ساله میگوید: خبرهای خجالتآور درباره سوخو-۳۵، اوج رسوایی روسوفیلها را نشان داد.
از نگاه فلاحتپیشه، روسها هرگز نخواستهاند مسئله هستهای ایران حل شود:«سیاست روسها همواره حفظ پرونده هستهای ایران بهعنوان یک بحران باز بوده است؛ تا بتوانند هم از ایران و هم از غرب امتیاز بگیرند. آنها از پرونده هستهای ایران برای پیشبرد اهداف خودشان از جمله جنگ اوکراین استفاده کردند.»
او تأکید میکند که دو فرصت حیاتی برای توافق هستهای از دست رفت؛ یکی در سال پایانی دولت روحانی، و دیگری در آغاز دولت رئیسی که این مقطع همزمان با جنگ اوکراین بود. در هر دو مقطع، بهگفته او، روسها مانع توافق شدند.
فلاحت پیشه میگوید در ابتدای دولت رئیسی، دو کارگروه هستهای و تحریم به توافق رسیده بودند، اما روسها در مرحله اجرا کارشکنی کردند و توافق برهم خورد.
ایرانیهایی که در آن زمان نقش روسها را در شکست دیپلماتیک پنهان کردند، مرتکب خیانت تاریخی شدند.»
آیا سیاست غنیسازی صفر روسیه شایعه است؟
فلاحتپیشه تأکید میکند که برخلاف انکار کرملین، روسیه عملاً بهدنبال تحمیل توافق غنیسازی صفر است: روسها میخواهند امتیاز غنیسازی صفر را از طرف ایران بدهند تا امتیازاتی برای جنگ اوکراین بگیرند. این بخشی از تاریخ تبانی روسها علیه ایران است.
او میگوید روسها ید طولایی در دوگانه پیدا و پنهان دیپلماسی دارند، روسها در نهایت به هیچ عنوان حاضر نیستند به ایران کمک راهبردی کنند؛ و نهایتاً با لحنی تند هشدار میدهد:روسها حاضرند جان تکتک ایرانیها را فدای منافع خودشان کنند. حمایت لفظیشان در جنگ با اسرائیل، فقط تمسخر رابطه بود. اینها هیچ کمکی—حتی اطلاعاتی—به ایران نکردند.»
فلاحتپیشه میگوید:روسها ایران را فروختند. حالا منتظرند ترامپ هم اوکراین را به آنها بفروشد. اما تا زمانی که منافع ملی از دست روسوفیلها خارج نشود، ایران رنگ ثبات را نخواهد دید.
فلاحتپیشه معتقد است دولت مسعود پزشکیان باید موضعگیری آشکاری در برابر جریانهای تندروی داخلی داشته باشد: «این افراطیون با تهدید اروپا در رسانه ملی، عملاً به تنش بین ایران و اروپا دامن میزنند و به مکانیزم ماشه سرعت میبخشند. هیچیک از بلوفهایی که میزنند عملی نشده—نه تنگه هرمز بسته شد، نه از NPT خارج شدیم، نه بمب ساختند، نه به نتانیاهو و ترامپ آسیب زدند و نه میتوانند به اروپا پهپاد بفرستند—اما با حرفهایشان کشور را وارد فتنههای تازهای میکنند.»
او توصیه میکند که دولت باید آشکارا خود را از این جریان جدا کند تا از «فتنه ویرانگر» نجات یابد.
نظر شما