به دنبال مذاکرات اخیر ایران و اروپا در استانبول، یک نماینده مجلس فاش کرد که تهران تمدید مهلت شش ماهه مکانیزم ماشه را نپذیرفته است.

 دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل:  بعید می دانم راه حلی جز از طریق دیپلماسی و مذاکره وجود داشته باشد

به دنبال مذاکرات اخیر ایران و اروپا در استانبول، یک نماینده مجلس فاش کرد که تهران تمدید مهلت شش ماهه مکانیزم ماشه را نپذیرفته است.

به جهت بررسی موضوع فوق، انتخاب گفتگویی انجام داده با کوروش احمدی، دیپلمات بازنشسته، که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:

چرا ایران تمدید مهلت مکانیسم ماشه را نپذیرفت؟

این سوالی است که در واقع مقامات باید به آن جواب دهند. اما برداشت من این است که نظر سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر اینکه بحث درباره تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ «بی‌معنی و بی‌مبنا» است، در چارچوب منطق وزارت خارجه قابل درک است. ایشان توضیح داده است که  "اساساً وقتی اصل موضوع بازگرداندن تحریم‌ها فاقد هرگونه دلیل و وجاهت قانونی و منطقی است، و طرف‌های اروپایی به دلیل عملکردشان صلاحیت و مجوز چنین کاری ندارند، صحبت ‌کردن از تمدید قطعنامه ۲۲۳۱ را نیز به‌طور مضاعف بی‌معنا و بی‌مبنا می‌دانیم و با آن مخالفیم." ظاهرا منظور این است که اگر با تمدید چیزی که آنرا درست و منطقی نمی دانیم موافقت کنیم، بطور تلویحی آنرا به رسمیت شناخته ایم. البته وزارت خارجه می تواند نظرات خود را در  مورد مکانیسم ماشه به شرحی که گفتم، داشته باشد. اما سوال این است که آیا در عالم واقع و در سیاست بین الملل مکانیسم ماشه قابل اجرا و اِعمال هست یا خیر. اینکه ما معتقدیم سه کشور اروپایی صلاحیت و مجوز چنین کاری را ندارند، از نظر من هم به لحاظ تغییر شرایط و تخلف آنها در اجرای برجام در کل درست است. اما سوال  این است که در عمل آیا این مکانیسم قابل فعال شدنی هست یا نه. مسئله این است که در حوزه صلح و امنیت بین المللی و در رابطه با قطعنامه های فصل هفتمی شورای امنیت، حقوق بین الملل و منطق و وجاهت قانونی و حق و حقیقت چندان کاربرد ندارد. اوج آنرا در جنایات سبعانه رژیم اسرائیل در غزه شاهدیم. مسئله واقعی این است که بر مبنای متن بند 11 قطعنامه 2231 آیا 6 قطعنامه ضد ایرانی قابل احیا هست یا خیر. به نظر من چنین امکانی وجود دارد و با توجه به  محتوای این بند کسی نمی تواند جلوی احیای آن قطعنامه ها را بگیرد. ما ضمن اینکه مواضع برحق خود در مورد تخلف های اروپا و تغییر بنیادین شرایط را داریم و در سطوح سیاسی و دیپلماتیک و روابط عمومی آنرا مطرح می کنیم و صحبت از محق نبودن اروپا برای فعال کردن مکانیسم ماشه می کنیم، از واقعیات عینی و از روی زمین هم نباید زیاد فاصله بگیریم. از سوی دیگر و از منظری دیگر، من هم فکر می کنم، نباید خود را معطل تمدید مکانیسم ماشه بکنیم. کشور اکنون از نظر اقتصادی و اجتماعی با نوعی تعلیق مواجه است که مزید بر تحریم های یکجانبه آمریکا است و ادامه این تحریم ها و این تعلیق می تواند بسیار خسارت بار باشد. من همچنین بعید می دانم که راه حلی برای مشکل جز از طریق دیپلماسی و مذاکره وجود داشته باشد. لذا فکر می کنم بدون فوت وقت بیشتر وارد مذاکره شویم و سعی در نیل به یک راه حل مرضی الطرفین کنیم. در چنین صورتی و در حین مذاکرات اگر نیاز به اندکی تمدید ضرب الاجل مکانیسم ماشه باشد، طرف مقابل خودش اقدام خواهد کرد. 

مذاکره با اروپا در یک ماه پیش رو می‌تواند منجر به نتیجه شود؟

من فکر نمی کنم که مذاکرات محتوایی چندانی با اروپا لازم باشد یا اساسا در دستور کار باشد. یکی از شروط سه گانه اروپا برای تمدید مکانیسم ماشه مذاکره ایران با آمریکا است؛ (باضافه همکاری با آژانس و تعیین تکلیف موجودی اورانیوم غنی شده.) این به این معنی است که اروپا نیز توجه دارد که اصل مذاکره باید بین ایران و آمریکا انجام شود. چون اولا مذاکرات طی دو ماه با آمریکا انجام شد و ثانیا اصل اهرم فشار یعنی تحریم های یکجانبه و نیز امکان اقدام نظامی و نیز امکان کنترل اسرائیل در دست آمریکا است. اروپا عمدتا مشغول مذاکره در مورد حواشی قضیه بوده و هست. در مورد اینکه آیا این مذاکرات منجر به  نتیجه خواهد شد یا خیر بستگی دارد که نتیجه را چه بدانیم. اگر نتیجه مد نظر را همان تمدید مکانیسم ماشه در ازای آن سه شرط بدانیم، ظاهرا ایران تمایلی به آن ندارد و در چنین صورتی مطلب چندانی برای مذاکره بین ایران و اروپا باقی نمی ماند. ضمنا این را هم باید توجه داشت که بدون یک توافقی بین ایران و آمریکا، طرف مقابل حتما نسبت به فعال کردن مکانیسم ماشه اقدام خواهد کرد. مقامات ما نباید هیچ تصور اشتباه یا خطای شناختی در این مورد داشته باشند. 

سناریوهای پیش رو در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه چیست؟ آیا بعد از این اتفاق هم امکان توافق هست؟

می دانیم که در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه و احیای قطعنامه های شورای امنیت فضای بین المللی به ضرر ایران تغییر خواهد کرد. البته تمرکز این قطعنامه ها بر تعلیق غنی سازی و تحریم همکاری های بین المللی با ایران در حوزه 7 رده تسلیحاتی متعارف، همکاری های موشکی و همکاری های هسته ای با ایران و توصیه به بازرسی محموله ها در بنادر و فرودگاه ها و کشتی ها در دریای آزاد در این رابطه  است و در آنها تحریم های اقتصادی و نفتی و مالی مطرح نیست. این قطعنامه چون مصوبه شورای امنیت اند برای همه کشورها الزامی است و به این دلیل یک زمینه حقوقی بین المللی ایجاد می شود که یک پوشش ضمنی حقوقی هم برای تجاوزات آمریکا فراهم می کند. از اینها که بگذریم صورت مسئله همانی است که تا کنون بوده. به این معنی که آیا ایران به سمت غنی سازی در عمل می رود و در این صورت با توجه به تعهد آمریکا به جلوگیری از آن، شاهد جنگ دیگری از ناحیه اسرائیل با کمک آمریکا خواهیم بود یا خیر. و آیا مذاکره با هدف نیل به یک توافق ممکن خواهد بود یا خیر. آیا اگر ایران غنی سازی را در همین حالت تعلیق نگه دارد، آیا آمریکا به ادامه تحریم ها بسنده خواهد کرد و آیا اسرائیل با چراغ سبز آمریکا در صدد حمله دیگری برنخواهد آمد. اینها از جمله سوالها و سناریوهای پیش رو خواهند بود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب