رویداد۲۴ نوشت: پیشنهاد اصلاح حکمرانی در روزهای بعد از جنگ از تریبونهای مختلف طیف میانه تا اصلاح طلب شنیده میشود. از نامه اساتید دانشگاه و پیشنهاد تغییر پارادایم بگیر تا سرمقالههای محمد جواد ظریف و نامه سرگشاده جبهه اصلاحات. حتی جریانهای نزدیک به هسته سخت قدرت در اصلاحات هم در بیانیهای ضعیفتر با ۱۹۱ امضا خواستار نوعی تغییرات در نظام حکمرانی شدند. در چنین فضایی، روحانی ـ با پیشینه چهار دهه حضور در حساسترین مناصب امنیتی و سیاسی ـ تلاش میکند تجربههای خود را روایت و درباره وضعیت فعلی هشدار بدهد.
روحانی در اخرین اظهاراتش که در یک پیام ویدئویی ضبط و پخش شده، توضیح داده که چگونه دولت او تهدید به حملات نظامی را خنثی کرده است. در همین ویدئو او به حضور نیروهای نظامی در عرصه اقتصادی نیز انتقاد کرده و تاکید کرده که باید مردم را در امور مشارکت داد. خلاصه اظهارات روحانی این بود؛ اگر حکمرانی را تغییر ندهید، خودتان تغییر میکنید!
جرمش این بود که اسرار هویدا میکرد
روحانی از حدود یک سال و نیم پیش یک استراتژی مشخص برای بازگو کردن تجربه ۴ دهه حضور خود در حساسترین مناصب امنیتی و سیاسی داشته؛ نشستن در مقابل دوربین و بیان آسیبهایی که در ساختار حکمرانی ایران وجود دارد. او با نقطهزنی در مورد موضوعات و مشکلاتی که در سالهای مسئولیتاش با آنها دست به گریبان بود، سعی دارد درباره وضعیت فعلی کشور هشدار بدهد و حضور خود در سیاست کشور را حفظ کند.
روحانی پیشتر نیز در انتخابات ۱۴۰۳ با برچسب «دولت سوم روحانی» در مرکز منازعات قرار گرفته بود. حضور نزدیکانش همچون محمدجواد ظریف و آذری جهرمی در کارزار انتخاباتی، جایگاه او را پررنگتر کرد. اما حملات تند مناظرههای انتخاباتی علیه دولتهای یازدهم و دوازدهم باعث شد دفتر روحانی در سه نامه به کمیسیون تبلیغات انتخابات، خواستار فرصت دفاع شود؛ نامههایی که هرگز پاسخی نگرفتند.
شش ماه دوم سال گذشته، روحانی بیش از پیش به بیان تجربههای پشت پرده پرداخت: از اعتراضات آبان ۹۸ و دیماه ۹۶ تا کارشکنیهای داخلی در مسیر برجام. او حتی از ماجرای «منبر ساطوریه» گفت. روایت هایی که عبور از خط قرمزهای معمول سیاستورزی محسوب میشد. این شفافیت، منتقدان قدیمیاش را خشمگینتر کرد و موج تازهای از برچسبها علیه او به راه انداخت.
کدام واداده؟ کدام وادادگی؟
منتقدان سنتی روحانی او را به «وادادگی» در برابر غرب متهم میکنند. اما پرسش اصلی باقی است: دستاورد این وادادگی چه بوده است؟ حسن روحانی، چهرهای در پوست و استخوان نظام جمهوری اسلامی است. منطق این وادادگی چیست؟ کدام بخش از اظهارات روحانی نشانه از غرب زدگی است؟ این که روحانی میگوید تا دیر نشده مشارکت مردم در امور را بالا ببرید، حرف و اصلی در مسیر دموکراسی غربی است؟ آیا جوان و کیهان و رفقایشان در حلقه جلیلی و جبهه پایداری حاضرند اعتراف کنند ذیل قرائت رهبر معنویشان از اساس ارج و اعتبار و دغدغهای درباره رای و حق مردم ندارند؟ همین طیف با همان شفافیت و صراحت روحانی حاضر است بگوید که نیروهای نظامی باید _برخلاف توصیه صریح رهبر فقید انقلاب_در امور اقتصادی فعال باشند؟ رفقای حلقه سخت نظام میتوانند در یک مناظره ساده رو به روی حسن روحانی از ضرورت حضور نهادها و نیروهای امنیتی در عرصههای اقتصادی دفاع کنند؟
ریبرندینگ یا تداوم مسیر؟
دومین اتهام منتقدان این است که روحانی میخواهد «ریبرندینگ» کند. این دوستان سابقه حسن روحانی در ریاست کمیسیون امنیت ملی در مجلس شورای اسلامی و هم رزمی با هاشمی رفسنجانی وسط میدان فرماندهی جنگ را فراموش کردهاند؛ «حسن روحانی» خود برند است. فارغ از نقدها به کارنامه دولتهای یازدهم و دوازدهم، روحانی همچنان «شیخ دیپلمات»ی است که برای بازتعریف خود نیازی به برندسازی تازه ندارد.
سوال مهمتر این است که چه بر سر سیاست این نظام آمده که مردی که مو و محاسن در نهادهای امنیتی و سیاسی این کشور سفید کرده، حرف بی مبنا میزند، اما مدیر مسئول روزنامه کیهان که ۳۰ سال است مهمترین کارش رویابافی برای بستن تنگه هرمز است، حرفی حساب؟
جانکلام روحانی تغییر نکرده است: حسن روحانی با کوله باری از تجربیات درست و غلط در مناصب مختلف حکومتی در ویدئوی اخیری که پخش کرده همان حرفهایی را زده که در دوران ریاست جمهوریاش نیز_با ملاحظه بیشتر_ گفته بود؛ تمرکز قدرت، فساد میزاید. همان روزها که گفت پول و قدرت اسلحه را به دست ابوذر هم بدهید فاسد میشود.
برخلاف ادعای عبدالله گنجی که معتقد است «موضوع روحانی، سپاه است»، مساله روحانی نه سپاه است نه دولت نه هیچ نهاد دیگری. مساله او هشدار درباره وضعیت حکمرانی است. وضعیتی که در اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی بروز پیدا کرده است. منتقدان قدیمی اش کماکان میتوانند به او برچسب وادادگی بزنند. روحانی، اما سعی دارد تا درباره سوراخی که در کف کشتی افتاده هشدار دهد. بر خلاف دشمنان روحانی، او به خوبی میداند غرق شدن این کشتی، غرق شدن «همه» است.
نظر شما