در حالی که تیم دیپلماسی کشور در یکی از حساس‌ترین مقاطع مذاکرات هسته‌ای قرار دارد، جریان‌های تندرو در مجلس با تهدید و شعارهای پرتنش، عملاً مسیر سیاست خارجی را به سمت بن‌بست و بی‌اعتمادی سوق می‌دهند؛ موضوعی که تحلیلگران آن را بازی با امنیت و منافع ملی توصیف می‌کنند.

تنش و تهدید علیه تیم مذاکره‌کننده ایران/ باید به عقلانیت بازگردیم!

در میانه مذاکرات حساس هسته‌ای و تلاش‌های دیپلماتیک برای کاستن از فشارهای بین‌المللی، بخشی از جریان سیاسی در مجلس و نهادهای همسو، بار دیگر با حمله به دستگاه سیاست خارجی و شخص وزیر خارجه، به تنش‌ها می‌افزایند. حاجی‌دلیگانی، نماینده تندرو مجلس، امروز با این ادعا که عباس عراقچی می‌خواهد اطلاعات مربوط به اورانیوم غنی‌شده را به آژانس بدهد، برای او خط و نشان کشید و گفت که «اگر پا را از قانون فراتر بگذاری، مجازاتت می‌کنیم!»؛ هشداری که نه تنها تنش‌آفرین است، بلکه عملاً دست تیم مذاکره‌کننده را در شرایطی که هر ساعت از آن اهمیت حیاتی دارد، می‌بندد.

در همین حال، برخی نمایندگان و جریان‌های سیاسی مدعی‌اند که «پیش‌بینی‌پذیری» رفتار ایران، عامل مشکلات کنونی در سیاست خارجی است و باید به سمت «پیش‌بینی‌ناپذیری» حرکت کرد؛ رویکردی که به گفته احمد زیدآبادی، تحلیلگر باسابقه مسائل سیاسی، بیش از آنکه نشانه شجاعت باشد، نشانه ناآگاهی از منطق حکومت‌داری است.

زیدآبادی در تحلیلی تند و کنایه‌آمیز نوشت: «ای کاش رفتار حکومت پیش‌بینی‌پذیر بود تا مردم اینطور حیران و سرگردان نگران امروز و آیندۀ خود نباشند! پیش‌بینی‌پذیری علامت محاسبات عقلانی و پیش‌بینی‌ناپذیری نشانۀ عمل هردمبیل و فکرناشده و جنون‌آمیز است. این افراد جایگاه یک دولت مستقر را با یک گروه کوچک چریکی اشتباه گرفته‌اند.» او با طعنه افزود: «اگر پیش‌بینی‌ناپذیر بودن فضیلت است، چرا از رفتار شخصی خود شروع نمی‌کنند؟ چرا ماشین خود را ناگهان به آتش نمی‌کشند یا از بالکن مجلس خود را به وسط صحن نمی‌اندازند؟ هر گاه یکی از این کارها را کردند، بعد به دیگران هم توصیه کنند!»

این تقابل آشکار میان عقلانیت دیپلماتیک و هیجان سیاسی، در بزنگاهی رخ می‌دهد که پرونده هسته‌ای بار دیگر به شورای عالی امنیت ملی بازگشته و تیمی باتجربه، اما تحت فشار، مأمور هدایت آن شده است. اکنون پرسش جدی این است که آیا در چنین فضایی، می‌توان انتظار تصمیمات بزرگ و تغییر رویکردهای ضروری را داشت یا نه. فشارهای داخلی، تهدیدها و شعارهای تند، نه تنها برای سیاست خارجی هزینه‌زاست، بلکه سیگنالی از تشتت داخلی به بیرون مخابره می‌کند؛ آن هم در شرایطی که هر پیام متناقض، در بازار سیاست بین‌الملل، بهای سنگینی دارد.

در نهایت، به نظر می‌رسد موفقیت دیپلماسی ایران، نه در بازی با واژه‌ها و شعارهای پر سر و صدا، بلکه در بازگشت به عقلانیت، انسجام و پیش‌بینی‌پذیری رفتاری است که قدرت را قابل اعتماد و محاسبه‌پذیر می‌کند. در غیر این صورت، «پیش‌بینی‌ناپذیری» مورد توصیه برخی تندروها، می‌تواند همان مسیری باشد که نه طرف مقابل را می‌ترساند و نه برای کشور دستاوردی به همراه می‌آورد، جز تشدید انزوا و افزایش ریسک‌های پرهزینه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب