جدال رسانه‌ای حسن روحانی و سعید جلیلی وارد فاز جدیدی شده است. سعید جلیلی درخواست پرتکرار حسن روحانی برای مناظره را نه رد کرده و نه قبول، اما با توجه به بازتاب این موضع گیری به نظر می‌رسد مردم مشتاق و منتظر انجام این مناظره هستند.

پایان جنگ ده‌ساله؛ مناظره روحانی و جلیلی تکلیف «خادم» و «خائن» را مشخص می‌کند

رویداد۲۴ نوشت: فعال شدن مکانیسم ماشه مشخصا نطق جریان سیاسی مخالف برجام را بیش از پیش باز کرده اما در این بین تغییر گفتار و ادبیات سعید جلیلی بیش از پیش به چشم می‌آید. او در نشست خبری اخیرش در مقابل سوالی درباره درخواست مناظره حسن روحانی با او بالاخره بعد از یک سال واکنش نشان داد و به گفتن «من آماده‌ام» اکتفا کرد. صحبت‌های جلیلی در این خصوص به اندازه‌ای گنگ بود که برخی رسانه‌ها اظهاراتش را «طفره رفتن» از درخواست مناظره مطرح کردند و رسانه‌های نزدیک به او نوشتند جلیلی آماده مناظره با روحانی است. جلیلی البته سعی کرد مساله مناظره را با گفتاری مبنی بر «آقای روحانی باید با بچه دبستانی مناظره کند» و یا «می‌گفتند ۱۰ سال صبر کنید تا گلابی‌های برجام برسد چه شد؟» از مسیر اصلی خود خارج سازد.

گفته‌های روز گذشته جلیلی از این جهت قابل توجه است که روال صحبت‌های او عموما بیان انتقادات به هر کسی جز خودش بود و عموما از نام بردن اسامی اجتناب می‌کرد. حتی در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته نیز جلیلی با همین فرمت گفتاری سعی می‌کرد از پاسخ به سوالات مسعود پزشکیان طفره برود. حالا، اما در نشست خبری اخیر در دانشگاهی در شیراز ، او هم نام علی لاریجانی را بر زبان آورد و گفت از میان قطعنامه‌هایی که در دهه ۸۰ علیه ایران در شورای امنیت تصویب شده، سه قطعنامه مربوط به دوران علی لاریجانی و در اثر عملکرد دولت اصلاحات بوده و هم نام حسن روحانی را بر زبان آورد و هم گفت که «این‌ها باید با خودشان مناظره کنند. مناظره با حسن روحانی را ده سال پیش در شورای عالی امنیت ملی انجام دادیم؛ او پاسخی نداشت و بحث را عوض می‌کرد».

درخواست حسن روحانی برای مناظره با سعید جلیلی به حدود یک سال پیش باز می‌گردد. در تیرماه سال ۱۴۰۳ حسن روحانی، رییس دولت‌های یازدهم و دوازدهم در ویدئویی به بیان برخی مسائل در ارتباط با وضعیت سیاست خارجی ایران در دوران مدیریت سعید جلیلی در شورای عالی امنیت ملی بود.

او با انتشار ویدیویی صریحاً از سعید جلیلی خواست اگر شهامت دارد، روبه‌رو با او مناظره کند و مدعی شد جلیلی و رویکرد او در سیاست خارجی «۷۰۰ میلیارد دلار» به کشور خسارت وارد کرده و در سه سال اخیر نیز «۳۰۰ میلیارد دلار» دیگر به اقتصاد لطمه زده است.

بسیاری از رسانه‌ها روز گذشته عنوان کردند که آماده میزبانی برای برگزاری این مناظره هستند، اگرچه هم ما هم آن رسانه‌ها و هم خود روحانی و جلیلی می‌دانند بعید است که در نهایت سعید جلیلی تن به این مناظره بدهد.

روحیه سعید جلیلی مثل بسیاری دیگر از چهره‌های جریان سیاسی نزدیک به او «مونولوگ محور» است. یک جستجوی ساده در تاریخچه رسانه‌ها به خوبی نشان می‌دهد که سعید جلیلی هر حرفی که بیان کرده است - از مبهم تا سخنرانی اخیر که زبانش با شلیک ماشه اسنپ بک باز شده - همواره سخنرانی در دانشگاه بوده است. البته آن هم در مراسم دانشگاه‌هایی که تشکل‌های سیاسی نزدیک به خود او آن را برگزار کرده باشند.

اظهارات جلیلی تا پیش از مرگ برجام مشابه همان ادبیات و سبک گفتاری بود که در زمان مذاکرات و حضورش در تیم مذاکره کننده داشت. رویه‌ای که حتی از چشم دیپلمات‌های آمریکایی نیز پنهان نماند. شماری از دیپلمات‌ها هم بر این عقیده‌اند که جلیلی در واقع مذاکره نمی‌کرده بلکه در آن جلسات مونولوگ اجرا یا به عبارت بهتر تک‌گویی می‌کرده است؛ یعنی در جلسه او بیانیه خودش را می‌خوانده و بعد از آن طرف مقابل پاسخ می‌داد و همین!

ویلیام برنز دیپلمات ارشد آمریکایی که در مذاکرات ژنو نماینده ایالات متحده بود، نخستین مذاکره با جلیلی را اینگونه توصیف می‌کند: «در حالی که به جلیلی که در مقابلم نشسته بود نگاه می‌کردم بیانیه کوتاه و ساده را قرائت کردم…جلیلی به دقت سخنانم را یادداشت می‌کرد و در طول سخنانم لبخند به لب می‌آورد. در طول جلسه او و همکارانش مدام زیرچشمی به من نگاه می‌کردند؛ گویی حضور یک آمریکایی در میز مذاکره چندان برایشان خوشایند نبود. در ادامه جلیلی نطقی ۴۵ دقیقه‌ای درباره تاریخ و فرهنگ ایران ایراد کرد که در جای‌جایش بر نقش سازنده ایران در منطقه تاکید شده بود. وقتی جلیلی می‌خواست از ارائه پاسخ‌های سریع طفره برود، سعی می‌کرد افراد حاضر در مذاکرات را گیج و مبهوت کند و این سخنرانی یکی از آن مواقع بود.

در بخشی از سخنانش نیز گفت به صورت پاره‌وقت در دانشگاه تهران تدریس می‌کند و آنجا بود که احساس کردم اصلا به دانشجویانش حسادت نمی‌کنم».

تجربه انتخابات و مناظرات و مذاکرات نشان داده است که جلیلی از اساس اهل گفت‌وگو نیست. نه با رسانه‌ها نه با چهره‌های سیاسی. مناظره که دیگر جای خود را دارد. اما برگزاری این مناظره حتی در عالم خیال چه دستاورد و چه برنده و بازنده‌ای می‌تواند داشته باشد؟

چرا مناظره جلیلی و روحانی برای افکار عمومی مهم است

دعوت حسن روحانی و پاسخ سعید جلیلی، جدالی تازه بر سر پرونده هسته‌ای و میراث برجام را شعله‌ور کرده است. روحانی با طرح ارقام خسارت، خواهان مناظره مستقیم شد؛ جلیلی با ارجاع به گذشته و تکرار کنایه‌ها تلاش کرد از فشار افکار عمومی بکاهد. واکنش‌ها نشان می‌دهد این موضوع فراتر از یک دعوای لفظی، به سنجش توان مناظره، کارنامه سیاسی و روایت‌های متضاد از تاریخ سیاست خارجی جمهوری اسلامی بدل شده است.

این مناظره می‌تواند سه نکته مهم داشته باشد. نخست این که بعد از بیش از یک دهه اتهام زنی این دو چهره که نماینده دو جریان سیاسی که در دوره‌ای در حاکمیت مسئولیت داشته‌اند می‌تواند برای افکار عمومی مهم باشد. به جز فضای فکری که البته در افکار عمومی ایرانیان دال بر «همه شون با هم هستند» وجود دارد، انجام این مناظره می‌تواند واژه‌های «خادم» و «خائن» را حداقل در موضوع سیاست خارجی و پرونده برجام روشن کند.

نکته دوم این که نه سعید جلیلی و نه حسن روحانی در حال حاضر مسئولیت دولتی مهم ندارند. البته سعید جلیلی عضو شورای عالی امنیت ملی است، اما با حضور علی لاریجانی در جایگاه دبیری این شورا نقش او در تصمیم سازی در این شورا چندان قابل ارزیابی و توجه نیست؛ بنابراین وقتی دو طرف فاقد مسئولیت در شرایط فعلی هستند نمی‌توانند با استدلال «ملاحظات سیاسی و دولتی» از بیان آنچه خود حقیقت می‌پندارند طفره بروند.

مساله سوم، اما بازنده اصلی این مناظره است؛ حاکمیت. هر چقدر حسن روحانی یا سعید جلیلی در قائله برجام و سیاست خارجی توپ را به زمین یکدیگر بیاندازند نباید از یاد برد که تصمیمات کلان و نهایی در اینباره توسط «حاکمیت» گرفته شده است. نه جلیلی و نه روحانی در سمت دبیری شورای عالی امنیت ملی و یا ریاست جمهوری دارای سطح و سقفی از اختیارات نبوده و نیستند که بتوانند تاریخ ساز و تصمیم ساز نهایی باشند.

در اثبات این موضوع روایت‌های تاریخی متعددی وجود دارد. داستانی که هاشمی رفسنجانی درباره موضوع ارتباط با آمریکا و مسئولیت قانونی و دینی آن نقل می‌کند و یا خاطرات خود حسن روحانی. مشابه پاسخی که در یک جلسه به حدادعادل داد و گفت که به او اجازه داده نشده است تا جواب پیام‌های اوباما رییس جمهور وقت آمریکا را بدهد یا همان پاسخی که ظریف در یک گفت‌وگو به سوال خبرنگار مبنی بر این که «وزیر امور خارجه چقدر در تصمیمات سیاست خارجی نقش دارد» و ظریف پاسخ داد: صفر، هیچ».

تردیدی نیست که چه در سال‌های دهه ۸۰ از دبیری شورای امنیت حاکمیت در اینباره تصمیم نهایی را گرفته است و آنها مجری بودند. مناظره این دو بیش از این که نشان از روحیات و یا کارنامه مدیریتی هر کدام باشد نشان از تغییرات رویه و تصمیمات کلان در عرصه سیاست خارجی است. در این مناظره «حاکمیت» بازنده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب