جهانصنعت نیوز نوشت: بازار جهانی طلا پس از جهشهای خیرهکننده ماههای گذشته وارد فاز اصلاحی کوتاهمدتی شده است؛ اما برخی از تحلیلگران بر این باورند که این عقبنشینی، نه نشانهای از پایان روند صعودی، بلکه صرفاً یک توقف موقت در مسیر رشد قیمتی محسوب میشود. بر اساس برآورد تحلیلگران بانک یو بی اس، فلز زرد همچنان در مسیر دستیابی به سطح ۴۲۰۰ دلار در هر اونس قرار دارد و در صورت تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی یا افزایش ریسکهای بازار، امکان رشد تا ۴۷۰۰ دلار نیز وجود دارد.
اصلاح تکنیکی در بازاری با بنیادهای قدرتمند
نوسانات اخیر طلا بیشتر ریشه در عوامل تکنیکی دارد تا تغییرات بنیادین. پس از یک دوره افزایش شتابان قیمت، ضعف در مومنتوم قیمتی و کاهش موقعیتهای باز در معاملات آتی، زمینهساز یک افت طبیعی شد؛ افتی که اکنون به گفته تحلیلگران نفسگیر این روند صعودی بوده است.به بیان دیگر، بازار وارد مرحلهای از تنظیم انتظارات و تثبیت سودها شده است. در چنین شرایطی، معاملهگران کوتاهمدت دست به شناسایی سود زدهاند، در حالیکه سرمایهگذاران بلندمدت همچنان بر حفظ موقعیت خود تأکید دارند. کارشناسان معتقدند که تا زمانی که عوامل بنیادین از جمله رشد خرید بانکهای مرکزی، تضعیف دلار، و نرخ بهره واقعی منفی پابرجا باشد، روند صعودی طلا ادامه خواهد داشت.
موتور تقاضا؛ از بانکهای مرکزی تا سرمایهگذاران خرد
یکی از مهمترین دلایل پایداری روند صعودی طلا، تقاضای مستمر و رو به رشد جهانی است. در سهماهه سوم سال جاری، خرید بانکهای مرکزی به رقم قابلتوجه ۶۳۴ تن رسید؛ رقمی که هرچند اندکی پایینتر از رکورد سال گذشته است، اما در سهماهه پایانی سال سرعت بیشتری گرفته و پیشبینی میشود مجموع خرید سالانه بین ۹۰۰ تا ۹۵۰ تن باشد.
در کنار این روند، جریان ورود سرمایه به صندوقهای قابل معامله طلا (ETF) نیز تقویت شده است. تنها در سهماهه منتهی به سپتامبر، صندوقهای جهانی بیش از ۲۶ میلیارد دلار جذب کردهاند که ۱۷ میلیارد دلار آن مربوط به ماه سپتامبر بوده و بالاترین میزان ورود نقدینگی از زمان تأسیس این صندوقها است.
از سوی دیگر، تقاضا برای سکه و شمش فیزیکی برای چهارمین فصل پیاپی بالای ۳۰۰ تن ثبت شده است. حتی بازار جواهرات نیز برخلاف پیشبینیها با افت شدید مواجه نشد و نشان داد که مصرفکنندگان همچنان تمایل بالایی به خرید طلا دارند.
در مجموع، پیشبینی میشود تقاضای جهانی طلا در پایان سال جاری به حدود ۴۸۵۰ تن برسد؛ رقمی که بالاترین سطح از سال ۲۰۱۱ محسوب میشود.
ضعف دلار و نرخ بهره واقعی منفی؛ ترکیب طلایی برای رشد قیمت
در کنار تقاضای فیزیکی، شرایط اقتصاد کلان نیز به نفع طلا عمل میکند. تحلیلگران بر این باورند که با کاهش تدریجی نرخهای بهره واقعی در آمریکا و تداوم کسری بودجههای سنگین دولت فدرال، دلار با فشار نزولی مواجه خواهد شد.
زمانی که نرخهای بهره واقعی (نرخ بهره منهای تورم) به محدوده منفی نزدیک میشود، هزینه فرصت نگهداری طلا کاهش مییابد. بهعبارت ساده، سرمایهگذاران در این شرایط بازده واقعی چندانی از اوراق دولتی یا سپردههای بانکی دریافت نمیکنند، در نتیجه ترجیح میدهند بخشی از دارایی خود را به سمت طلا منتقل کنند.
در کنار آن، رشد بدهی عمومی آمریکا و نگرانی از پایداری مالی دولت، انگیزه تنوعبخشی در پرتفوی جهانی را افزایش داده است. در سالهای اخیر، حتی بانکهای مرکزی نیز در حال کاهش وابستگی به دلار و افزایش سهم طلا در ذخایر ارزی خود هستند.
این روند تنوعبخشی، که پیشتر در میان کشورهایی مانند چین، هند و ترکیه آغاز شده بود، اکنون به سطحی جهانی رسیده است. بسیاری از بانکهای مرکزی در حال جایگزینی تدریجی اوراق خزانه آمریکا با طلا هستند؛ تغییری ساختاری که میتواند تقاضا برای طلا را در بلندمدت پایدار کند.
طلا در پرتفوی سرمایهگذاران؛ بازگشت به نقش سنتی پناهگاه امن
در دوران بیثباتی بازارهای مالی، طلا بار دیگر جایگاه تاریخی خود را بهعنوان «پناهگاه امن سرمایه» بازیافته است. نوسانات شدید بازار سهام، نگرانی از رکود جهانی و جنگهای منطقهای از خاورمیانه تا اروپای شرقی، همگی باعث شدهاند سرمایهگذاران بخشی از دارایی خود را به سمت فلز زرد منتقل کنند.
تحلیلگران توصیه میکنند که سرمایهگذاران، بین ۵ تا ۱۰ درصد از پرتفوی خود را به طلا اختصاص دهند. این میزان، ضمن کاهش ریسک نوسانات، میتواند در دورههای تنش اقتصادی بازدهی قابلتوجهی فراهم کند.
ویژگی کلیدی طلا در مقایسه با سایر داراییها، همبستگی پایین آن با سهام و اوراق قرضه است. در دورههایی که بازار سهام با فشار فروش مواجه میشود، طلا معمولاً مسیر معکوسی را طی میکند و از این رو، تعادل پرتفوی را حفظ میکند.
مسیر تکنیکالی قیمت؛ حمایتها و مقاومتهای کلیدی
از منظر تحلیل تکنیکال، سطح ۴۰۰۰ دلار در هر اونس در حال حاضر به عنوان یک سطح روانی و فنی مهم شناخته میشود. طلا در دو نوبت متوالی به مقاومت ۴۰۳۰ دلار واکنش نشان داده و سپس به محدوده ۴۰۰۰ دلار بازگشته است.
تحلیلگران معتقدند که در صورت تثبیت قیمت بالای این سطح، مسیر برای دستیابی به اهداف ۴۲۰۰ و ۴۳۵۰ دلار در کوتاهمدت باز خواهد شد. در سناریوی خوشبینانه، اگر تحولات ژئوپلیتیکی جدیدی رخ دهد یا دادههای اقتصادی آمریکا ضعف بیشتری را نشان دهد، احتمال رشد تا ۴۷۰۰ دلار نیز وجود دارد.
در مقابل، در صورت شکست حمایت ۳۹۵۰ دلار، احتمال دارد طلا تا محدوده ۳۸۵۰ دلار اصلاح کند؛ سطحی که از دید بسیاری از معاملهگران فرصت خرید محسوب میشود.
بهطور کلی، الگوی حرکتی طلا همچنان صعودی اما ناپیوسته است؛ یعنی ممکن است نوسانات کوتاهمدت شدت یابد، اما جهت کلی بازار همچنان صعودی باقی میماند.
چرا اصلاح اخیر طبیعی است؟
برخلاف برداشت برخی فعالان، افت اخیر طلا نشانه ضعف بنیادی نیست. در بازارهای صعودی، اصلاحهای دورهای بخشی از سازوکار طبیعی قیمتگذاری است. چنین اصلاحاتی معمولاً باعث تخلیه هیجان خرید بیش از اندازه و ایجاد تعادل میان خریداران و فروشندگان میشود.
به گفته تحلیلگران، افت اخیر ناشی از تعدیل موقعیتهای معاملاتی در بازار آتی و نه تغییر در ساختار تقاضا بوده است. در واقع، حجم معاملات آتی طلا پس از رشد سریع در ماه سپتامبر، وارد فاز کاهش شده و همین موضوع بهصورت موقت فشار نزولی ایجاد کرده است.
اما در سمت تقاضای واقعی از جمله خرید فیزیکی، ETFها و بانکهای مرکزی هیچ نشانهای از ضعف دیده نمیشود. این موضوع نشان میدهد که بازار از نظر بنیادین همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد.
سناریوی صعود تا ۴۷۰۰ دلار؛ محرکهای بالقوه
تحلیلهای جدید چند عامل را برای تحقق سناریوی ۴۷۰۰ دلاری برجسته میکنند:
۱. افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی: تشدید درگیریها در خاورمیانه یا شرق آسیا میتواند موج جدیدی از تقاضای امن ایجاد کند.
۲. کاهش شدید نرخ بهره در آمریکا: در صورت کاهش نرخها برای مقابله با رکود، نرخ واقعی منفی میشود و جذابیت طلا بالا میرود.
۳. ضعف ساختاری دلار: افزایش بدهیهای دولت و کاهش اعتماد به دلار میتواند سرمایهگذاران را به سمت طلا سوق دهد.
۴. افزایش خرید سرمایهگذاران نهادی: ورود صندوقهای بازنشستگی و مؤسسات مالی بزرگ به بازار طلا میتواند جریان نقدینگی تازهای ایجاد کند.
۵. تداوم سیاست خرید بانکهای مرکزی: اگر روند کنونی تا پایان سال حفظ شود، ممکن است مجموع خرید بانکهای مرکزی به رکوردی تاریخی برسد.
در صورت همزمانی چند عامل از میان این موارد، تحقق هدف ۴۷۰۰ دلاری تا سهماهه نخست ۲۰۲۶ دور از انتظار نخواهد بود.