قاتل دختر ۵ساله: پس از قتل مادر بیتا گفت فرار کن!

وقتی زن جوان اعتراف کرد که با همدستی مرد آشنا، جان دختر ۵ساله خود را گرفته‌اند، مرد جوان بازداشت شد و دیروز اسرار قتل هولناکی که مرتکب شده بود را فاش کرد.

به گزارش تازه‌نیوز، رسیدگی به پرونده قتل از روز نهم اردیبهشت شروع شد. آن روز گزارش مرگ دختری خردسال که در بیمارستانی در پایتخت بستری بود به قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل اعلام شد. آثار سوختگی و کبودی روی دست‌ها و پاها و قسمت‌های دیگر بدن این دختر وجود داشت و نشان می‌داد که او بر اثر شکنجه و ضربه به سر به قتل رسیده است. در ادامه بررسی‌ها مشخص شد که پدر و مادر کودک جدا از هم زندگی می‌کنند.

به نقل از همشهری، مادر کودک گفت: بعد از جدا شدن از شوهرم خانه‌ای در پردیس اجاره کرده بودم و با دخترم زندگی می‌کردم. روز قبل از حادثه شوهرم که در پاکدشت زندگی می‌کند سراغم آمد و گفت دلش برای دخترمان تنگ شده و او را با خودش برد. اما صبح روز بعد، زمانی که از خانه بیرون رفتم تا زباله‌ها را بیرون بگذارم، پیکر نیمه‌جان دخترم را دیدم که جلوی در افتاده بود و او را به بیمارستان رساندم اما فوت شد. من مطمئن هستم که دخترم توسط پدرش به قتل رسیده است. در ادامه پدر دختربچه بازداشت شد اما خودش را بیگناه دانست. او گفت که همسرش دروغ می‌گوید و وی اصلا دخترش را با خود نبرده است. وی همچنین مدعی شد: یا همسرم دخترمان را کشته، یا فردی آشنا که به خانه همسرم رفت‌وآمد می‌کرد. پدر و مادر دختر بی‌گناه هر دو بازداشت شدند و دستور دستگیری فرد آشنا که به خانه مادر رفت‌وآمد داشت نیز صادر شد. این مرد مدتی بعد دستگیر شد و اعتراف کرد که روز حادثه او و مادر کودک، وی را کتک زده و باعث مرگش شده‌اند.

در این شرایط مادر کودک و مرد آشنا بازداشت شدند و تحقیقات از آنها ادامه داشت تا مشخص شود چه‌کسی ضربه کشنده را به دختربچه وارد کرده است. روز گذشته مرد آشنا که متولد سال۷۴ است برای تحقیق به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و اعتراف کرد که به تنهایی مرتکب قتل شده است.
او گفت: بیتا(مقتول) حرف‌مرا گوش نمی‌کرد. در اطراف خانه آنها بستگان پدرش زندگی می‌کردند و من بارها از او خواسته بودم که از خانه بیرون نرود مبادا بستگان پدرش را ببیند و برایشان از من تعریف کند. اما بیتا نافرمانی می‌کرد.
متهم ادامه داد: روز حادثه از سرکار به خانه برگشتم و دیدم بیتا مقابل در مشغول بازی است. عصبانی شدم و او را با خودم به خانه بردم. کتکش زدم که سرش به دیوار خورد و از حال رفت. ترسیدم و مادر بیتا را که در حیاط بود صدا زدم. سپس باهم بیتا را به درمانگاه و بعد به بیمارستان بردیم اما دیگر کار از کار گذشته بود. پس از آن بود که مادر بیتا گفت وسایلت را جمع و فرار کن.

من هم فرار کردم و با هویت جعلی در یک کارخانه ریسندگی مشغول به‌کار شدم که پلیس آنجا را شناسایی کرده و دستگیر شدم. عامل جنایت در ادامه و در پاسخ به این سئوال که آیا معتاد است، گفت: تریاک و شیشه می‌کشم. هر وقت شیشه مصرف می‌کنم خشن و عصبانی می‌شوم. به همین دلیل بارها بیتا را کتک زدم. البته بیتا دختر نافرمانی بود. به او می‌گفتم دستشویی می‌روی خودت را تمیز بشور اما او حرفم را گوش نمی‌داد و ناچار می‌شدم او را کتک بزنم و شکنجه‌اش بدهم اما همه این کارهایم تحت‌تأثیر مواد بود و الان خیلی پشیمانم که با بی‌رحمی جان دختر بچه بیگناهی را گرفتم.

بیشتر بخوانید:

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.