مذاکرات ایران و آمریکا به مراحل حساسی رسیده است. در این میان سخنان اخیر علی شمخانی درباره توافق با واشنگتن را شاید بتوان پررنگ ترین سیگنال برای پایان تحریم‌ها دانست.

زمزمه‌های شمخانی از پایان تحریم‌ها خبر می‌دهد؟

اقتصاد ۲۴ نوشت: روند مذاکرات میان ایران و آمریکا حالا و در چهارمین دور گفت‌وگوها گویا به مراحل حساسی رسیده است و به نظر می‌رسد که با چهار دور گفت‌وگوی غیرمستقیم در مسقط و رم، پس از دور چهارم بود که طرفین اذعان داشتند که پیشرفت‌های قابل‌توجه‌ای رخ داده است. 

دور چهارم مذاکرات البته با طرح جزئیات دقیق‌تر، اما بدون توافق نهایی به کارش پایان داده، اما در این میان و به گفته عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، دور اخیر گویا «صریح‌تر و جدی‌تر» از دورهای قبلی بوده و مسئول سیاست خارجی ایران نیز تصریح کرده که «مقصود ما از مذاکره رفع تحریم‌هاست و این مورد توافق دو طرف قرار دارد».

پیشنهادهای روی میز از تعلیق موقت تا کنسرسیومی برای غنی سازی 

در این بین، اما سکاندار دیپلماسی ایران اخیرا گویا پیشنهاد کرد که برای اعتمادسازی، ایران ممکن است در دوره‌ای محدود، سطح و میزان غنی‌سازی را کاهش دهد، مشروط به لغو تحریم‌ها.

دقیقا پس از این سخنان بود که این بار علی شمخانی در گفت و گویی تازه با ان‌بی‌سی نیوز خبر داد که ایران حاضر است در ازای لغو فوری تحریم‌های آمریکا، متعهد شود که هیچ‌وقت به دنبال سلاح هسته‌ای نمی‌رود، ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را نابود کند، اورانیوم را تنها در سطح مورد نیاز برای استفاده صلح‌آمیز غنی کند و به بازرسان بین‌المللی اجازه نظارت بدهد. 
طرح این موضوع به شدت مورد توجه کارشناسان و طرف‌های مذاکره قرار گرفت؛ چنان که دونالد ترامپ نیز این مصاحبه را در اکانت خود در شبکه تروث بازنشر کرد.

چنان چه به گزارش ان‌بی‌سی نیوز، اظهارات شمخانی را می‌توان روشن‌ترین موضع‌گیری حلقه نزدیکان رهبری جمهوری اسلامی در مورد انتظارات ایران از توافق هسته‌ای دانست. علی شمخانی هم چنین گفته است که: «هنوز امکان‌پذیر است. اگر آمریکایی‌ها همان‌طور که می‌گویند، عمل کنند، قطعا می‌توانیم روابط بهتری داشته باشیم و این موضوع می‌تواند در آینده‌ای نزدیک به شرایط بهتری منجر شود.»

علی شمخانی ضمن ابراز نارضایتی از لحن و تهدیدهای پیوسته رئیس‌جمهوری آمریکا، گفت: «او از شاخه زیتون می‌گوید. ما که چنین چیزی ندیدیم، همه‌اش سیم خاردار است.»

هم چنین علی شمخانی در این گفت‌وگو همچنین نسبت به نقش و نفوذ بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل که با عنوان «بی‌بی» شناخته می‌شود نیز هشدار داد و گفت که او ممکن است با استفاده از لابی‌گری در واشنگتن سعی در شکست مذاکرات داشته باشد.
او گفته است که: «اگر آمریکایی‌ها اثرگذاری بی‌بی را حذف کنند، به راحتی می‌توانند به توافق برسند.»

این سخنان علی شمخانی، اما در حالی مطرح می‌شود که اخیرا نیز نشانه‌هایی از احتمال فاصله گرفتن دونالد ترامپ از بنیامین نتانیاهو مشاهده شده است. ان‌بی‌سی نیوز پیش‌تر به نقل از دو مقام آمریکایی، دو دیپلمات خاورمیانه‌ای و دو منبع آگاه دیگر گزارش داده بود در هفته‌های اخیر رابطه این دو رهبر به ویژه با توجه به اختلاف گسترده آنها بر سر رویکردشان برای مقابله با بحران هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و درگیری‌ها در غزه، به شدت تیره شده است.
بنابر این گزارش، رویکرد دونالد ترامپ در مقابله با جمهوری اسلامی ایران اصلی‌ترین نقطه اختلاف او با بنیامین نتانیاهو است. 

کنسرسیوم هسته‌ای از رویا تا واقعیت

اما اظهارات سید عباس عراقچی و پس از آن علی شمخانی پایان ماجراهای مربوط به مذاکرات در هفته‌ای که گذشت نبود، چرا که نیویورک تایمز در روزهای اخیر گزارش داده که ایران در آخرین دور مذاکرات هسته‌ای با آمریکا پیشنهاد ایجاد پروژه مشترک غنی‌سازی اورانیوم با حضور کشورهای حاشیه خلیج فارس و سرمایه‌گذاری و نظارت آمریکا را به عنوان جایگزینی برای خواست واشنگتن مبنی بر برچیدن برنامه غنی‌سازی اورانیوم مطرح کرده است. 

هم چنین بنا به گزارش یورونیوز و به نقل از نیویورک تایمز در این گزارش با استناد به ۴ منبع ایرانی نوشت که عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران این ایده را در آخرین دور مذاکرات با استیو ویتکاف، فرستاده ویژه دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا به خاورمیانه که روز یکشنبه در مسقط پایتخت عمان برگزار شد، مطرح کرده است. بنابر این گزارش و به نقل از این چهار مقام ایرانی، پیشنهاد تهران شامل تشکیل کنسرسیوم سه‌جانبه هسته‌ای است که طی آن ایران غنی‌سازی اورانیوم را با غلظت پایین انجام می‌دهد و سپس اورانیوم غنی‌شده را برای مصارف غیر نظامی به کشورهای عربی دیگر می‌فرستد. چنین توافقی مانند برجام به ایران اجازه غنی‌سازی اورانیوم با غلظت ۳.۶۷ درصد می‌دهد، اما با این تفاوت که نمایندگانی از سایر کشورها و شاید حتی آمریکا برای اعمال نظارت بیشتر به طور دائم و فیزیکی در تاسیسات حضور دارند.

به گفته این چهار مقام ایرانی، برخلاف برجام که تنها ۱۵ سال اعتبار داشت، طرح جدید برنامه هسته‌ای دائمی است و همین امر به ترامپ اجازه می‌دهد که ادعا کند دستاورد بزرگی به دست آورده؛ گزارشی که تاکنون مقامات ایرانی به آن واکنشی نشان نداده‌اند، اما آن را تکذیب نیز نکرده‌اند!

پای امارات و عربستان در کنسرسیوم هسته‌ای ایران

اما باید توجه داشت که پیشنهاد فعلی ایران در حالی مطرح می‌شود که اساسا مشخص نیست که آیا عربستان سعودی و امارات به مشارکت در کنسرسیوم هسته‌ای مشترک با ایران علاقمند هستند یا خیر!

هر دو این کشورها به دنبال راه‌اندازی برنامه هسته‌ای غیرنظامی خود هستند و بارها تاکید کرده‌اند که برای جلوگیری از جنگ منطقه‌ای خواهان دستیابی تهران و واشنگتن به توافق هسته‌ای هستند.

امارات عربی متحده پیش از این و یک بار در سال ۲۰۲۰ به نخستین کشور دارای نیروگاه هسته‌ای غیرنظامی تبدیل شد. دلیل امارات برای راه‌اندازی این نیروگاه کاهش وابستگی به نفت اعلام شد، اما بعدتر این کشور در توافق با آمریکا به صورت داوطلبانه حق غنی‌سازی خود را کنار گذاشت و این موضوع نگرانی‌ها از شکل‌گیری رقابت هسته‌ای میان کشورهای عرب را افزایش داد.

اما حالا اخبار غیررسمی از طرح پیشنهادی ایران به نظر می‌رسد حتی جزییاتی از این طرح نیز ارائه شده، چنان که گفته می‌شود تأسیسات کنسرسیوم می‌تواند در نزدیکی نطنز یا یزد ساخته شود و با ظرفیت اولیه ۵۰ هزار سو، توانایی تأمین سوخت برای چهار رآکتور هزار مگاواتی را داشته باشد.

سقف غنی‌سازی، مطابق استانداردهای سوخت نیروگاهی، زیر ۵ درصد تعیین شده و ساختار سهام پیشنهادی به‌گونه‌ای است که ایران با ۴۵ درصد، سهام‌دار اصلی باقی می‌ماند، عربستان سعودی ۲۵ درصد، امارات ۲۰ درصد و آمریکا با ۱ درصد سهمی نمادین خواهد داشت و این «سهم طلایی» آمریکا صرفاً برای حق وتوی اضطراری در شرایط خاص طراحی شده و نه برای دخالت در مدیریت روزانه یا دسترسی فنی. مکانیزمی برای تضمین تداوم عرضه سوخت در صورت خروج یک شریک یا اعمال تحریم پیش‌بینی شده و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌عنوان مرجع داوری تعیین شده است.

محور مذاکرات یا خط قرمز ایران؟

پیشنهاد ایران اکنون در شرایطی مطرح می‌شود که غنی‌سازی اورانیوم اکنون محور اصلی مذاکرات تهران–واشنگتن و در عین حال خط قرمز اصلی ایران است. 
طبق گزارش آژانس در فوریه ۲۰۲۵، اکنون ایران توانسته که ۲۷۴.۸ کیلوگرم اورانیوم ۶۰ درصدی را ذخیره کند. البته آژانس تأکید دارد که این فعالیت، حق قانونی‌اش تحت معاهده منع اشاعه (NPT) است. عراقچی هم قبل‌تر اعلام کرده بود که «ممکن است برای اعتمادسازی، ابعاد، اندازه، سطح و میزان غنی‌سازی را در دوره‌ای محدود کنیم، اما اصل غنی‌سازی قابل مصالحه نیست». این موضع نشان‌دهنده تعهد ایران به حفظ دستاوردهای هسته‌ای است که با هزینه‌های سنگین به دست آمده است.

هم چنین طبق گزارش الجزیره، ایران پیشنهاد کرده غنی‌سازی را به ۳.۶۷ درصد (سطح برجام) کاهش دهد و بخشی از ذخایر اورانیوم خود را تحت نظارت آژانس رقیق یا صادر کند. این پیشنهاد با هدف کاهش نگرانی‌های غرب ارائه شده، اما آمریکا خواستار «غنی‌سازی صفر» است، موضعی که تهران آن را غیرواقعی می‌داند. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، در جدیدترین اظهارنظرش طی گفت‌وگو با لاناسیون تأیید کرد که «ما در ایران حضور دائمی داریم و بازرسی‌ها هرگز قطع نشده است» و وی افزوده که با ویتکاف در تماس است تا دانش آژانس درباره برنامه هسته‌ای ایران به اشتراک گذاشته شود.

در همین حال، اما گروسی مدعی وجود «مناطق خاکستری» در برنامه ایران شد و ادعا کرد تهران همه مسائل را به‌طور کامل توضیح نمی‌دهد. با این حال، ایران بارها اعلام کرده که برنامه‌اش صلح‌آمیز است و فتوای رهبر انقلاب تولید سلاح هسته‌ای را ممنوع کرده است. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که ایران با بازرسی‌های گسترده‌تر آژانس موافقت کرده، اما بر حفظ غنی‌سازی داخلی تأکید دارد.

در چنین شرایطی شاید تشکیل و ایجاد یک کنسرسیوم منطقه‌ای مشترک میان سه کشور مهم منطقه با حضور سمبلیک آمریکا حتی بتواند تا حد زیادی از تنش‌ها بکاهد.

اهمیت طرح تازه ایران 

طرح ایران نیز این بار از این جهت می‌تواند دارای اهمیت و توجه بیشتر باشد که دستکم دو کشور عربستان سعودی و امارات متحده عربی را که مدت هاست در پی تاسیسات هسته‌ای و غنی سازی هستند را وارد سازوکار یک روند هسته‌ای شدن مشترک در منطقه خواهد کرد. 

شاید، اما جالب باشد که بدانید حسین موسویان، محقق دانشگاه پرینستون و دیپلمات پیشین ایران که در مذاکرات منتهی به برجام نیز حضور داشت، نخستین بار در سال ۲۰۲۳ با انتشار یادداشتی در نشریه «بولتن دانشمندان هسته‌ای» از ایده تشکیل کنسرسیوم هسته‌ای منطقه‌ای سخن گفته و این یعنی دستکم دو سال پیش نیز چنین طرحی به عنوان گزینه یا پژوهش در دستور کار بوده است.

چنانچه موسویان گفته بود که اجرای چنین پیشنهادی می‌تواند پاسخگوی چند نگرانی آمریکا باشد؛ این طرح، تهدید فوری ناشی از برنامه هسته‌ای ایران را با کاهش ظرفیت و ذخایر غنی‌سازی از میان می‌برد و همچنین نگرانی‌های بلندمدت درباره احتمال بازگشت ایران از مسیر دیپلماتیک را کاهش می‌دهد.

البته در این بین، برخی به طور جدی با بدبینی به این طرح می‌نگرند و از نظر آنان اجرای این طرح اصلا ناممکن است چرا که یک رژیم و سازوکار حقوقی به شدت پیچیده دارد و در نهایت همچون دو طرح قبلی ایرانیان در مورد چنین کنسرسیومی به شکست منجر می‌شود.
اشاره این گروه نیز به مورد مشارکت ۴۰ درصدی در کنسرسیوم یورودیف فرانسه در دهه ۱۳۵۰ و پیشنهاد مدیریت بین‌المللی تأسیسات نطنز در سال ۱۳۸۴بوده است.

هر دو این طرح‌ها بعدتر و بیشتر به دلیل بی‌اعتمادی ساختاری و بدعهدی طرف‌های غربی شکست خوردند و یا تغییر و تحولات سیاسی بعد از سال ۱۳۵۷ آنان را با چالش رو به رو کرد و برای نمونه، در ماجرای یورودیف، ایران پس از انقلاب با وجود حفظ سهام، از دریافت سوخت محروم شد.

برای گروهی از کارشناسان این تجربه نشان می‌دهد هرگونه مشارکت جدید باید با طراحی حقوقی دقیق، ضمانت‌های اجرایی قوی و رعایت خطوط قرمز حاکمیتی همراه باشد و در نهایت نیز معتقد هستند ایجاد آن بسیار سخت و در حد ناممکن است و طرح کنسرسیوم منطقه‌ای را به یک رویا شبیه می‌دانند.

برخی دیگر از کارشناسان همچون موسویان، اما تصور می‌کنند با حضور آمریکا و ایجاد سازوکار حقوقی درست این طرح قابل اجرا خواهد بود
در هر دو حال و با هر دو نظریه، اما هم چنان باید صبر کرد و دید آیا این پیشنهاد می‌تواند توامان برای دو کشور دیگر منطقه و آمریکایی‌ها نیز جذاب باشد؛ به خصوص که ایران دستکم در سال‌های اخیر تجربیات فنی به دست آورده که می‌تواند امارات و عربستان را برای حضور در این کنسرسیوم وسوسه کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب