جماران نوشت: یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل گفت: اگر آمریکا سر میز مذاکره هم خواسته غنی‌سازی صفر را مطرح کند، یعنی اساسا دنبال توافق نیست و من چنین چیزی را بعید می‌دانم، زیرا ترامپ تا کنون نشان داده که دنبال جنگ نیست و می‌خواهد مسائل را از راه دیپلماسی حل کند.
حسن بهشتی‌پور با اشاره به اظهارات مقامات آمریکایی مبنی بر لزوم غنی‌سازی صفر ایران و تاکید مقامات جمهوری اسلامی بر حفظ توان هسته‌ای کشور، اظهار کرد: معمولا آمریکایی‌ها آنچه در رسانه‌ها می‌گویند را در مذاکرات مطرح نمی‌کنند. این یک روش بدی است که آنان دارند و تصور می‌کنند که با فضاسازی رسانه‌ای می‌توانند طرف مقابل خود را تحت فشار افکار عمومی قرار دهند. بر همین اساس آمریکایی‌ها در سطح رسانه‌ای، فشار و تشویق یا همان اصطلاحا «چماق و هویج» را همزمان پیش می‌برند و تصور می‌کنند که با طرح خواسته‌های حداکثری خود می‌توانند طرف مقابل را به دادن امتیاز بیشتر مجاب کنند.
وی با بیان اینکه اما طرح چنین اظهاراتی در فضای رسانه‌ای نمی‌تواند مذاکرات را به بن‌بست برساند، افزود: واقعیت این است که در مذاکرات، طرف آمریکایی طور دیگری برخورد می‌کند و درخواست برچیده شدن تأسیسات هسته‌ای در ایران صرفا یک بازی رسانه‌ای است؛ اگر آمریکا سر میز مذاکره هم همین خواسته را در مورد توان هسته‌ای ایران مطرح کند، یعنی اساسا دنبال توافق نیست و من چنین چیزی را بعید می‌دانم، زیرا ترامپ تا کنون نشان داده که دنبال جنگ نیست و می‌خواهد مسائل را از راه دیپلماسی حل کند.
این تحلیلگر مسائل بین‌الملل ادامه داد: در دولت بوش پسر نیز وزیر وقت امور خارجه آمریکا خطاب به ایران می‌گفت اگر شما غنی‌سازی را متوقف کنید، من با هر کسی در هر جایی که بگویید مذاکره می‌کنم. اگر ایران می‌خواست غنی‌سازی صفر را بپذیرد، آن زمان این کار را می‌کرد. معلوم است که ایران هرگز حاضر نمی‌شود غنی‌سازی را به صفر برساند، زیرا غنی‌سازی حلقه اصلی در چرخه سوخت هسته‌ای است و اگر متوقف شود، این چرخه نیز از بین می‌رود. در حقیقت غنی‌سازی صفر یعنی ایران بپذیر با دست خودش، صنعت هسته‌ای خود را نابود کند.
بهشتی‌پور با اشاره به اینکه در توافق سعدآباد ایران پذیرفت به مدت دو سال غنی‌سازی را تعلیق کند، گفت: هنوز که هنوز است، برخی فکر می‌کنند آن کار خیانت بود و باعث شد کشور به مدت دو سال و نیم علّاف شود! اما باید توجه داشت آن زمان ایران مجموعا سه سانتریفیوژ داشت، در حالی که حداقل ۱۶۴ سانتریفیوژ (از نوع IR1 که آن زمان ایران داشت) باید با هم کار کنند تا غنی‌سازی انجام شود. کسانی که تیم مذاکره‌کننده اوایل دهه ۸۰ را به خیانت متهم می‌کنند، طوری حرف می‌زنند که انگار ما آن زمان سانتریفیوژها و آبشارهای متعدد هسته‌ای داشتیم و همه را کنار گذاشتیم.
وی ادامه داد: ضمن اینکه باید توجه داشت با وجود اینکه ما در آن دوره غنی‌سازی را متوقف کردیم، اما تحقیق و توسعه در زمینه هسته‌ای همچنان ادامه داشت. در حقیقت توقف غنی‌سازی، فرصتی را فراهم کرد تا دانشمندان ما بتوانند تحقیق و توسعه هسته‌ای را بهتر دنبال کنند و پس از آغاز مجدد غنی‌سازی، ساخت سانتریفیوژ را به سرعت افزایش دهند. کما اینکه طبق گزارشاتی که مدیرکل آژانس انرژی اتمی منتشر کرد و هنوز هم در سایت آژانس موجود است، بلافاصله پس از پایان آن دو سال تعلیق، غنی‌سازی هسته‌ای ایران با سرعت آغاز شد. یعنی ما در آن دو سال در عین تعلیق غنی‌سازی، از تحقیق و توسعه هسته‌ای غافل نبودیم. بنابراین، تعلیق غنی‌سازی در اوایل دهه ۸۰، یک خدمت به توان هسته‌ای کشور بود.
این تحلیلگر مسائل بین‌الملل اضافه کرد: اکنون نیز برخی پیشنهاد می‌کنند که ما بپذیریم غنی‌سازی را متوقف کنیم و به توافقی برسیم تا اقتصادمان تنفسی بکند و در نظام بانکی، تجاری و بیمه‌ای کشور نیز اصلاحات لازم را انجام دهیم، سپس که کشور به لحاظ اقتصادی به سطح قابل قبولی رسید و توان چانه‌زنی ما افزایش یافت، مجددا در مورد غنی‌سازی زیر نظر آژانس، با آمریکا مذاکره کنیم. این کار باعث می‌شود هم اقتصاد مقاومتی ما نفس بکشد و هم ایران بتواند از موضع بهتری با غرب مذاکره کند.
بهشتی‌پور همچنین با اشاره به سفر اخیر ترامپ به منطقه و اظهارات ضدایرانی وی، بیان کرد: این صحبت‌های ترامپ را نباید جدی بگیریم. او در این سفر کاملا مانند یک کاسب از مشتری خود تعریف می‌کرد تا بتواند سرمایه او را جذب کند. به علاوه اعراب نیز توافق ایران و آمریکا را به سود خود می‌دانند. اگرچه کشورهای عربی برجام را نافی منافع خود می‌دیدند، اما اکنون چون ایران در حال کار با این کشورها هم هست، از حل مشکلات ایران و آمریکا استقبال هم می‌کنند. ضمن اینکه اعراب می‌دانند عدم حصول توافق، منجر به جنگ خواهد شد که منطقه را به آتش می‌کشاند و به برنامه توسعه آنان آسیب می‌رساند.
نظر شما