اعتمادآنلاین: علیرضا مجیدی کارشناس مسائل غرب آسیا درباره اهداف و محورهای اصلی سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا گفت: به اظهارات شب گذشته یسرائیل کاتس، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی توجه کنید؛ او صراحتاً اعلام میکند که اسرائیل در حال آمادهسازی برای عملیات هوایی و نظامی علیه تلاشهای جمهوری اسلامی ایران جهت احیای برنامههای هستهای و موشکی خویش است. او هشدار میدهد که اگر اقدامی علیه ایران صورت نگیرد، در آینده باید بهای سنگینی پرداخت شود. نخستین عملیات در خاک ایران به پایان رسیده، اما کارزار هنوز به پایان نرسیده است.
وی ادامه داد: اگر بخواهیم دقیقتر سخن بگوییم، باید توجه داشت که ترابری نظامی اسرائیل تا پایان ماه جولای، یعنی پنجشنبه هفته آینده، ادامه دارد. این حجم گسترده از انتقال تجهیزات نظامی برای چیست؟ تا جایی پیش رفته که بخشی از ذخایر ناتو – در حالی که این ائتلاف درگیر جنگ اوکراین است – به اسرائیل منتقل شده و در همین حال به اوکراینیها اعلام میشود که دیگر سلاحی در اختیارشان نیست؛ آنهم درست در ایامی که روسیه در حال پیشروی است. این تحرکات چه معنایی دارند؟
مجیدی افزود: پیش از نتیجهگیری، باید به دو قاعده کلان اشاره کنم: قاعده نخست آن است که اسرائیل تنها در سه حالت به آتشبس تن داده است: نخست، زمانی که به اهداف خود، یا دستکم با درصد بسیار بالایی، دست یافته باشد؛ همچون جنگ ششروزه ۱۹۶۷ یا جنگهای استقلال. دوم، زمانی که در داخل سرزمینهای اشغالی، مطالبه اجتماعی گستردهای برای پایان جنگ شکل گرفته باشد؛ مانند جنگ ۲۲ روزه ۲۰۰۸ علیه حماس در غزه یا جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ با حزبالله لبنان. سوم، هنگامی که تحت فشار شدید بینالمللی قرار گرفته باشد. در چنین شرایطی، یا به آتشبس رضایت میدهد، یا دستکم چنین وانمود میکند، و سپس آتشبس را همچون امتیازی به طرف مقابل میفروشد.
به گفته این کارشناس، در تمامی این حالات، اسرائیل همواره دو نکته را مدنظر قرار داده است: نخست حفظ حق عملیات پیشدستانه دفاعی و دوم، حفاظت از دستاوردهای راهبردی بهدستآمده در خلال جنگ – مانند آنچه در جنگ ۱۹۷۳، تجاوزات به سوریه، یا جنگ ۶۶ روزه ۲۰۲۴ در لبنان مشاهده کردیم. حال اگر دو شرط اصلی وجود داشته باشد – نخست، نبود فشار داخلی، و دوم، اذعان به نرسیدن کامل به اهداف، حتی در صورت تن دادن به آتشبس، اسرائیل باز هم بر حفظ این دو اصل پافشاری خواهد کرد: حق اقدام پیشدستانه و حفاظت از آنچه که دستاورد تلقی میکند.
مجیدی در ادامه اظهار کرد: در ارتباط با ایران، یکی از دستاوردهای راهبردی که برای خود تعریف کردهاند، ایجاد «بزرگراه هوایی تهران» است؛ مسیری که اسرائیل بهشدت بر آن حساس است و قصد ندارد از آن چشمپوشی کند. در کنار آن، حفظ حق عملیات پیشدستانه دفاعی نیز همچنان خط قرمزشان است.
وی ادامه داد: اما این تنها یک بُعد از ماجراست. بُعد دیگر، آن است که جنگ اخیر از همان ابتدا با رضایت یا دستکم چراغ سبز دولت ترامپ آغاز شده است. نتانیاهو بهخوبی میداند که اقدام نظامی یکجانبه علیه ایران، بدون هماهنگی با محور غربی بهویژه ترامپ، میتواند تبعاتی جبرانناپذیر داشته باشد. چراکه وزن و جایگاه ایران در معادلات منطقهای را نمیتوان با حماس مقایسه کرد. هرچند هماهنگیها حتی در مورد غزه نیز وجود داشته، اما ایران در جایگاهی کاملاً متفاوت قرار دارد: با توان بالای بازدارندگی، قدرت در برهمزدن معادلات، و آمادگی برای واکنشهای غیرقابل پیشبینی. از این رو، نتانیاهو ناگزیر است هماهنگی کامل با آمریکا، بهویژه با جریان ترامپ را حفظ کند.
در پایان تاکید کرد: گرچه ممکن است در ظاهر، محور اصلی سفرهای اخیر نتانیاهو، موضوع «پیمان ابراهیم» یا حتی آتشبس موقت دوماهه در غزه عنوان شود، اما آنچه در واقع در پشت پرده جریان دارد، بهروشنی پرونده ایران است. بهاحتمال بسیار زیاد، هدف اصلی هماهنگیهای پشتپرده برای تجاوز دوباره اسرائیل به خاک ایران است.
Your Comment