رویداد ۲۴ نوشت: برخلاف پیش بینی دشمنان، کشور نه تنها از پس جنگ با اسرائیل و آمریکا برآمد، بلکه پس از یک دوره التهابات امنیتی و تهدیدات بیسابقه خارجی به سمت انسجام و یکپارچگی ملی نیز حرکت کرد. رسانه ملی، اما بار دیگر نشان داد که با اقتضائات دوران تازه بیگانه است! تازهترین اقدام صداوسیما در شکایت از پلتفرم داخلی «آپارات اسپورت» و گرفتن حکم توقیف آن، آنهم در زمانی که حتی رئیس مجلس خواستار حمایت رایگان از سکوهای بومی شده، صرفاً یکی از نمودهای رفتار پرتناقض و بعضاً خودویرانگر صداوسیما است.
مدیرعامل آپارات و فیلیمو امروز اعلام کرده که حکم توقف فعالیت بخش ورزشی این پلتفرم با شکایت مستقیم سازمان صداوسیما صادر شده است. سرویسی که طبق گفته او، ۲.۵ میلیون تماشاگر ماهانه داشته و با مجوز وزارت ارشاد فعالیت میکرده، حالا با تیغ دستگاهی روبهرو شده که خود را رسانه ملی میداند، اما رفتاری در تعارض با منافع عمومی و ملی نشان میدهد.
مخالفت با «ای ایران»؛ تقابل با توصیه رهبری؟
اگر این تنها اقدام قابل نقد صداوسیما بود، شاید میشد آن را خطای موردی خواند. اما این رسانه بارها در مواضع، برنامهها و سیاستهای خود نشان داده که از افکار عمومی و حتی راهبردهای کلان نظام فاصلهای چشمگیر گرفته است. اظهارات اخیر یک کارشناس این رسانه در شبکه چهار مبنی بر «بیفایده بودن سرودای ایران» و تلاش برای کوچکنمایی هویت ملی، نمونهای گویاست. عجیبتر آنکه این موضعگیری در تضاد صریح با فرمایش رهبر انقلاب است که شخصاً در مراسم عزاداری محرم از مداح خواستند قطعه «ای ایران» را اجرا کند؛ پیامی نمادین برای تاکید بر همگرایی دینداری و وطندوستی.
صداوسیما، اما برخلاف این رویکرد وحدتبخش، دوگانهای فرسوده میان اسلام و ایران را احیا میکند؛ گفتمانی که حتی توسط مراجع عالیقدر مانند آیتالله جوادی آملی نیز به چالش کشیده شده. ایشان نهتنها بر افتخار به هویت مذهبی تاکید کردهاند، بلکه به روشنی ملت ایران را ملتی ریشهدار و بزرگزاد خواندهاند.
بیشتر بخوانید: توهین به وزیر خارجه در تلویزیون بعد از بیانات رهبری/ رسانه ملی جولانگاه هتاکان! +ویدیو
از تفرقهافکنی تا آمارسازی
متاسفانه این هم تمام ایراد وارده بر سیاستگذاری صداوسیما نیست. طی سالهای اخیر، بخش زیادی از مخاطبان این رسانه به دلیل تکصدایی، جهتگیری سیاسی افراطی و تضعیف اعتماد عمومی، از آن رویگردان شدهاند. یکی دیگر از مصادیق ناآگاهی این رسانه از واقعیت جامعه، انتشار نظرسنجیهایی با نتایج غیرواقعی و بعضاً تحقیرآمیز نسبت به شعور عمومی است. در همین راستا، وقتی موضوعی، چون فعالسازی احتمالی مکانیسم ماشه در فضای دیپلماسی مطرح میشود، صداوسیما بدون اتکا به افکار عمومی واقعی، سعی دارد تبعات تحریمها را بیاثر و حتی بیاهمیت نشان دهد.
این در حالیست که بسیاری از تحلیلگران معتقدند صرف دور زدن تحریمها برای حل چالشهای اقتصادی کشور کافی نیست و ساختار اقتصادی ما همچنان آسیبپذیر، متکی به ارز نفتی و شکننده در برابر فشارهای خارجی است. مردم این وضعیت را بهتر از همه میفهمند. آنها ناظر گرانی، تورم، بحران آب و برق و ناامنی شغلی هستند و به خوبی میدانند که حذف آپارات یا نقد «ای ایران» مشکلی از زندگیشان حل نمیکند.
صداوسیما؛ ایستاده مقابل مردم
رسانهای که قرار بود صدای مردم باشد، این روزها بیشتر از هر چیز صدای تفرقه و انکار واقعیت شده است. از نقد بر سرود ملی تا مخالفت با سکوهای داخلی، از حذف دیدگاههای متنوع سیاسی تا سانسور بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، صداوسیما به مسیری رفته که با جایگاه ملی و انقلابیاش فاصله دارد.
در روزگاری که جهان به سمت رسانههای مشارکتی، شفاف و چندصدایی پیش میرود، صداوسیمای ایران همچنان به ابزار یکجانبهگویی بدل شده است؛ آنهم با هزینهای سنگین از جیب مردمی که دیگر کمتر آن را میبینند یا باور میکنند.
نظر شما