ایرنا نوشت: در حالی که ارمنستان و جمهوری آذربایجان شب گذشته توافقی را برای پایان دادن به سالها تنش و درگیری امضا کردهاند، پرسشهای مهمی درباره آینده روابط دو کشور و پیامدهای ژئوپلیتیک این طرح مطرح است. این توافق، که با میانجیگری دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده حاصل شد، از دید برخی تحلیلگران عمدتا غربی امیدهایی تازه برای ثبات در قفقاز جنوبی ایجاد کرده اما همزمان نگاه قدرتهای منطقهای را نیز به خود دوخته است.
پیش از امضای این توافق، نشریه «نیوزویک» در گزارشی با عنوان «چگونه «پل ترامپ» ممکن است بهزودی میدان جنگ مرزی با روسیه، ایران و ترکیه را دگرگون کند»، به ابتکار زیرساختی موسوم به «پل ترامپ» پرداخته بود؛ طرحی با حمایت ایالات متحده که قرار است ارمنستان و آذربایجان را از مسیرهای زمینی و تجاری به یکدیگر متصل کند. به باور طراحان، این پروژه میتواند چشمانداز اقتصادی تازهای برای منطقه رقم بزند و مسیرهای حملونقل و انرژی را بازتعریف کند.
با این حال، این گزارش هشدار میدهد که چنین ابتکاراتی میتواند حساسیت بازیگران کلیدی همچون روسیه و ایران را برانگیزد. اکنون و با وجود امضای توافق، این نگرانیها همچنان پابرجاست و بسیاری معتقدند آینده این طرح و ثبات منطقه، بیش از هر چیز به نحوه اجرای تعهدات جدید میان ایروان و باکو وابسته خواهد بود.
این طرح شامل ساخت یک پل جادهای و ریلی بر فراز رود ارس و ایجاد مسیرهای اتصال بینالمللی است که میتواند ارتباط دو کشور را پس از دههها تنش، بازسازی کند. حامیان این پروژه معتقدند که «پل ترامپ» میتواند به تسهیل تجارت، کاهش هزینههای حملونقل و افزایش وابستگی اقتصادی متقابل میان باکو و ایروان منجر شود و در نتیجه، احتمال بروز درگیریهای جدید را کاهش دهد.
با این حال، این ابتکار نهتنها جنبه اقتصادی دارد بلکه آثار ژئوپلیتیکی گستردهای را نیز به همراه خواهد داشت. ایجاد چنین گذرگاهی معادلات منطقهای را در مرزهای ایران، روسیه و ترکیه تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند مسیرهای سنتی ترانزیت کالا را تغییر دهد. همین امر موجب نگرانی برخی بازیگران منطقهای شده است که آن را ابزاری برای افزایش نفوذ آمریکا و کاهش نقش راهبردی خود میدانند. اکنون، با امضای توافق اخیر میان ارمنستان و آذربایجان، نگاهها به آینده این پروژه دوخته شده است تا مشخص شود آیا «پل ترامپ» به نماد صلح و همکاری بدل میشود یا نقطهای تازه برای رقابتهای ژئوپلیتیکی خواهد بود.
در متن گزارش نیوزویک آمده است: جزئیات توافق مورد انتظار با پشتیبانی ایالات متحده میان ارمنستان و جمهوری آذربایجان هنوز منتشر نشده است. اما یکی از بخشهای کلیدی این توافق با عنوان «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بینالمللی» (TRIPP) یا بهطور ساده «پل ترامپ» شناخته میشود.
این طرح بالقوه قرار است سرزمین اصلی جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به استان برونبومی نخجوان متصل کند، از مسیری که در آذربایجان بهعنوان «کریدور زنگزور» و در ارمنستان بهعنوان «جاده سیونیک» شناخته میشود.
این توافق در پی تحولات سریع در قفقاز جنوبی شکل میگیرد، جایی که جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۲۳ با یک حمله برقآسا کنترل منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی را به دست گرفت و به ۳۰ سال حاکمیت جداییطلبان مورد حمایت ارمنستان پایان داد. این شکست، که پس از تلفات سنگین ارمنستان در جنگ قبلی با آذربایجان در سال ۲۰۲۰ رخ داد، باعث شده ارمنستان جایگاه منطقهای خود، از جمله اتحاد با روسیه و دشمنی ریشهدار با ترکیه، را بازنگری کند.
اُلِسیا واردانیان، کارشناس درگیریها و امنیت در قفقاز جنوبی، به نیوزویک گفت: «ترامپ شاید بخواهد این ابتکار را به پرونده نامزدی جایزه نوبل خود اضافه کند یا صرفاً قصد داشته باشد نیت خود برای برقراری صلح جهانی را ثابت کند، اما فراتر از انگیزههای شخصی، برای منطقه این موضوع بسیار مهم و بزرگ است.این گام رو به جلو حتی بدون امضای نهایی یک توافق صلح باید شانس ثبات و نبود جنگ در منطقه را برای مدت طولانیتری افزایش دهد.»
تلاش ترامپ برای خودنمایی به عنوان صلح طلب
نویسنده این مطلب در ادامه ادعا میکند که ترامپ تلاشی برای پنهان کردن جستجوی خود برای کسب اعتبار بینالمللی از طریق ابتکارهای صلح نکرده است. در این مسیر، او پیشرفتهای ملموسی در تأمین توافقها بر سر منازعات میان صربستان و کوزوو، جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا، کامبوج و تایلند و هند و پاکستان به دست آورده است، هرچند میزان نقش کاخ سفید در بحران جنوب آسیا که در ماه مه شعلهور شد، همچنان مورد اختلاف است.
با اینهمه دو منازعه مرگبار امروز یعنی جنگ روسیه و اوکراین و جنگ اسرائیل و حماس، ترامپ را برای رسیدن به پیشرفت دچار مشکل کرده است.
علی ممدوف، پژوهشگر دانشگاه جرج میسون در دفاع از این پروژه به نیوزویک گفت: «ایده مشارکت آمریکا در «کریدور زنگزور» در چارچوب یک روند گستردهتر دیپلماسی معاملاتی و مبتنی بر منافع قرار میگیرد که ترامپ در دیگر مناطق نیز آن را ترجیح داده است.برای ترامپ، حمایت از چنین پروژهای این امکان را فراهم میآورد که یک دستاورد صلح مبتنی بر زیرساختهای ملموس را ارائه دهد و شاید آن را بهعنوان یک موفقیت شخصی در عرصه دیپلماسی، مشابه توافقنامههای ابراهیم، جا بزند.»
ممدوف در ادامه ادعا میکند که حضور آمریکا آنچه او مزیت هایی برای ارمنستان و جمهوری آذربایجان خوانده را هم شامل میشود. وی در این خصوص میگوید: «اول، این توافق موازنهای در برابر گزینههای مورد حمایت روسیه یا ایران ایجاد میکند و به هر دو کشور اجازه میدهد شرکای خود را متنوع سازند. دوم، اگر بهدرستی چارچوببندی شود، چنین کریدوری میتواند نه فقط یک اتصال منطقهای، بلکه بخشی از یک دستور کار گستردهتر برای پیوند دادن قفقاز جنوبی به مسیرهای تجاری جهانی از طریق کریدور میانی باشد. این روایت میتواند به کاهش سوءظن متقابل کمک کند و پروژه را از نظر سیاسی در داخل کشورها قابلقبولتر سازد.»
شیطان در جزئیات است
جاشوا کوسِرا، تحلیلگر ارشد گروه بینالمللی بحران، تلاشهای رئیسجمهور آمریکا در قفقاز جنوبی را به دیگر کارزارهای دیپلماتیک او پیوند داد و گفت: «واضح است که دولت ترامپ به دنبال یک پیروزی آسان در زمینه صلحسازی است، پس از آنکه روند اوکراین و غزه کندتر از حد انتظارش پیش رفت.» با این حال او یادآور شد که پرسشهای بسیاری درباره نحوه اجرای توافق ارمنستان و آذربایجان باقی است، از جمله اجرای مسیری که در منطقه محل مناقشه بوده است.
کوسِرا گفت: «شاید مهمترین بخش نوآورانه توافق، توافقنامه حملونقل TRIPP است، اما ما هنوز بسیاری از جزئیات مهم را نمیدانیم. در اصل، آذربایجان خواستار یک مسیر حملونقل است که ارمنستان نتواند در آن مداخله کند و سرزمین اصلی آذربایجان را به نخجوان متصل کند. در مقابل، ارمنستان نیز میگوید که خواهان همین مسیر از طریق نخجوان است، زیرا این سریعترین راه برای رسیدن از شمال به جنوب ارمنستان است.»
تیگران گریگوریان، مدیر مرکز منطقهای دموکراسی و امنیت در ارمنستان، نیز تأکید کرد که موفقیت ترامپ در گردهم آوردن نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، در کاخ سفید «بهعنوان یک پیروزی سریع در سیاست خارجی دیده میشود.»
او نیز بر اهمیت جزئیات طرح پیشنهادی آمریکا تأکید کرد و گفت این جزئیات با توجه به خواستههای دو طرف «حیاتی» هستند.
گریگوریان به نیوزویک گفت: «آذربایجان بر عبور بدون مانع کالا و مسافران خود به نخجوان پافشاری کرده و عملاً خواستار عدم کنترل ارمنستان بر مسیر است. ارمنستان، در حالی که با ایده بازسازی ارتباطات موافق است، اصرار دارد که چنین مسیری باید تحت تمامیت ارضی، حاکمیت و صلاحیت کامل آن باشد و اصل عمل متقابل رعایت شود.»
او افزود: «به این معنا که اگر به آذربایجان اجازه داده شود از طریق خاک ارمنستان تحت یک رژیم سادهشده به نخجوان متصل شود، همان قواعد باید برای استفاده ارمنستان از بخش نخجوان خط آهن برای دسترسی به مناطق شمالی خود اعمال شود.»
منافع متعارض
تأثیر توافق مورد انتظار، به هر شکلی که در نهایت شکل بگیرد، احتمالاً فراتر از دو کشور خواهد رفت و پیامدهایی برای سه قدرت همسایه قفقاز جنوبی یعنی روسیه، ایران و ترکیه خواهد داشت.
ممدوف گفت: «هر یک از این قدرتهای منطقهای قفقاز جنوبی را بخشی از محیط راهبردی خود میدانند، بنابراین هرگونه حضور آمریکا، بهویژه تحت یک ابتکار پرسر و صدای ترامپ، با دقت و حساسیت بررسی خواهد شد.»
ارمنستان و آذربایجان که در چهارراه راهبردی آسیا و اروپا قرار دارند، در طول تاریخ تحت کنترل امپراتوریهای ایران، عثمانی و روسیه بودهاند. این دو کشور در سال ۱۹۹۱ از اتحاد جماهیر شوروی استقلال یافتند و نخستین جنگ بزرگ بر سر قرهباغ کوهستانی آغاز شد، جایی که ارامنه قومیتمدار جمهوری آرتساخ را بر روی سرزمینی که بهطور بینالمللی بخشی از آذربایجان شناخته میشود، اعلام کردند.
از آن زمان، دو کشور یکدیگر را به پاکسازی قومی متهم کردهاند، در حالی که ارمنستان همچنان به دنبال بهرسمیتشناختهشدن اخراج و کشتار سیستماتیک ارامنه بهدست امپراتوری عثمانی در جریان جنگ جهانی اول بهعنوان نسلکشی از سوی ترکیه است، موضوعی که اکثر کشورها آن را بهعنوان نسلکشی به رسمیت میشناسند.
در مقابل، آذربایجان طی سه دهه گذشته روابط نزدیکی با ترکیه ایجاد کرده است. پهپادهای ترکیه نقش کلیدی در وارد آوردن تلفات گسترده به ارمنستان در جنگ ۲۰۲۰، درگیریهای بعدی و حمله ۲۰۲۳ آذربایجان که منجر به فروپاشی جمهوری آرتساخ شد، ایفا کردند و در پی آن ارمنستان عضویت خود در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) به رهبری روسیه را تعلیق کرد.
در همین حال، مسکو و تهران به مسیر پیشنهادی کریدور بینالمللی حملونقل شمال-جنوب علاقه دارند که میتواند یک خط آهن مقاوم در برابر تحریمها را از هند به روسیه ایجاد کند. «پل ترامپ» این پتانسیل را دارد که این طرح را مختل کند، چراکه گزارشها حاکی از آن است که ممکن است نزدیک مرز ایران با ارمنستان احداث شود.
کوسِرا گفت: «ایران و روسیه بهطور طبیعی نسبت به هرگونه حضور آمریکا در منطقه، بهویژه در مسائل امنیتی، محتاط هستند و در این مورد، مسیری که درباره آن صحبت میکنیم مستقیماً از کنار مرز ایران عبور میکند و هرگونه حضور آمریکا در آنجا را بهویژه حساس میسازد.»
در مقابل، او گفت: «ترکیه مشتاق بهبود ارتباطات حملونقلی خود به سمت شرق از طریق ارمنستان و آذربایجان است.»
برندگان و بازندگان احتمالی
گریگوریان همچنین استدلال کرد که «ترکیه تنها بازیگر عمده منطقه است که احتمالاً از پیشنهاد آمریکا استقبال میکند» و در واقع ساخت زیرساختهای اتصال شهر شرقی قارص به استان نخجوان آذربایجان را آغاز کرده است. در مقابل، او پیش بینی کرد که ایران احتمالاً با هر اقدامی که تهدید به قطع این ارتباط کند، مخالفت خواهد کرد.
گریگوریان گفت: «از آنجا که مسیر در امتداد مرز ایران و ارمنستان قرار دارد، تهران هرگونه تضعیف حاکمیت ارمنستان بر آن را تهدیدی مستقیم برای مرز شمالی خود و برای کریدور حملونقل شمال-جنوب، که ایران را از طریق خاک ارمنستان به اروپا متصل میکند، میداند.»
گریگوریان افزود: «برای روسیه، این مسئله حتی حساستر است، چراکه جایگاه آن در منطقهای که زمانی بر آن تسلط داشت رو به افول است. هر موفقیت آمریکا در پیشبرد این ابتکار، ضربهای بزرگ به جایگاه روسیه در منطقه خواهد بود.»
واردانیان نیز استدلال کرد که «روسیه قطعاً بازنده این داستان است»، چراکه «امید داشت این جاده تحت کنترل خود باقی بماند.»
او در ادامه ادعا کرد: «این اقدام آمریکا به ارمنستان و آذربایجان کمک میکند تا ثبات و صلح بیشتری به دست آورند و همچنین کاهش نفوذ روسیه در قفقاز جنوبی را تثبیت میکند، روندی که مدتی پیش آغاز شد و با فروپاشی قرهباغ کوهستانی همزمان با حمله روسیه به اوکراین تقویت شد.»
نظر شما