روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: اتفاقی و تصادفی نیست که در یک روز یعنی روز جمعه ۱۷ مردادماه جاری سه اقدام در منطقه پرآشوب خاورمیانه و قفقاز به نفع آمریکا و رژیم صهیونیستی صورت میگیرد. تصویب اشغال کامل غزه در کابینه امنیتی اسرائیل، تصویب خلع سلاح حزبالله در دولت لبنان و امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان در واشنگتن با پیوست واگذاری مدیریت دالان زنگزور به آمریکا، سه رویدادی بودند که برنامهریزان آمریکائی – صهیونیستی آنها را تدارک دیده بودند و در یک روز به سرانجام رساندند. این هر سه اقدام به ضرر ملتهای منطقه و خیانت به مسلمانان هستند.
اشغال کامل غزه به معنای الحاق این سرزمین به اسرائیل است که با استناد به مصوبه غیرقانونی کابینه امنیتی خود ادعای مالکیت بر آن را خواهد کرد. درست است که کشورهای عربی و مجامع بینالمللی با این مصوبه کابینه امنیتی رژیم صهیونیستی مخالفت کردهاند ولی این رژیم با پشتوانه آمریکا به این مخالفتها اعتنا نخواهد کرد و با بیرحمانهترین جنایتها برای اخراج مردم غزه از سرزمینشان اقدام خواهد کرد. این، بخشی از طرح تحقق اسرائیل بزرگ است که صهیونیستها در حال اجرائی کردن آن هستند.
مصوبه خلع سلاح حزبالله لبنان که دولت این کشور به دستور آمریکا آن را دنبال میکند توطئه خطرناکی را به همراه دارد. شاید افرادی بگویند چرا در یک کشور که ارتش دارد یک گروه مسلح باید وجود داشته باشد؟ بنابراین وجهی ندارد حزبالله لبنان خلع سلاح نشود. این نظر در صورتی قابل قبول است که دولت و ارتش لبنان بتوانند به وظیفه حراست از این کشور عمل کنند و مانع تجاوز دشمن شوند. تاریخ نیم قرن اخیر لبنان این واقعیت تلخ را به اثبات رسانده است که نه دولت این کشور چنین اراده و قدرتی دارد و نه ارتش میتواند از عهده انجام این وظیفه برآید. به همین جهت بود که حزبالله لبنان در دهه ۶۰ تأسیس شد و تجربه نشان داد که فقط حزبالله بود که توانست ارتش متجاوز اسرائیل را که تا بیروت پیشروی کرده بود از خاک این کشور بیرون براند و استقلال لبنان را حفظ کند به ویژه آنکه از پشتوانه مردمی گستردهای هم برخوردار است.
نکته مهمتر اینست که آمریکا و اسرائیل با اصرار بر خلع سلاح حزبالله، توطئه سنگینتری را در نظر دارند به اجرا بگذارند. آنها میدانند ارتش لبنان نه اراده رویاروئی با حزبالله را دارد و نه از چنان قدرتی برخوردار است که بتواند این نیروی باتجربه و کارکشته را خلع سلاح کند. طراحان توطئه خلع سلاح حزبالله با این طرح میخواهند ارتش لبنان را دچار فروپاشی کنند و لقمه چرب کشوری با موقعیت ویژه لبنان را به راحتی ببلعند. آنها در این مسیر از مصوبه دولت لبنان برای مقابله با حزبالله استفاده کرده و لبنان را به عرصه یک جنگ سنگین تبدیل خواهند کرد. روشن است که چنین هرج و مرجی مطلوبترین وضعیت برای رسیدن اسرائیل به اهداف توسعهطلبانهاش در لبنان است.
امضاء قرارداد صلح ارمنستان و جمهوری آذربایجان یک ضرورت بود اما اولاً منهای پیوست کنترل آمریکا بر دالان زنگزور و ثانیاً نه با وساطت آمریکا که با هدف گسترش سلطه خود بر منطقه قفقاز و کنترل مسیر غرب به شرق و تنگتر کردن محاصره ایران وارد معرکه شده است. این قرارداد صلح میبایست با ریشسفیدی جمهوری اسلامی ایران میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان به امضاء میرسید تا از باز شدن پای آمریکا به منطقه قفقاز جلوگیری میشد و ایران نیز دچار دغدغه شیطنت بیگانگان در مرزهای شمال غربی خود نمیشد.
از آمریکا غیر از گسترش سلطه خود بر تمام نقاط جهان و حمایت از رژیم تروریستی و جعلی صهیونیستی نمیتوان انتظار داشت. صهیونیستها هم که در طرح توسعه اسرائیل همواره درصدد گسترش قلمرو نفوذ خود بودند و هستند. بنابراین، دولتهای منطقه را باید سرزنش کرد که چرا با اتحاد و همبستگی درصدد حفاظت از منافع ملتهای خود برنمیآیند و راه را بر نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی نمیبندند. در این میان، از دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین کشور منطقه انتظار بیشتری وجود دارد. دیپلماسی ما باید آنچنان قدرتمند باشد که در هیچ زمینهای به بیگانگان مجال دخالت ندهد و با ایجاد وحدت و همبستگی میان دولتهای منطقه، راه را بر نفوذ قدرتهای سلطهگر ببندد. این، یک رویا نیست، خواستهای منطقی است که با تکیه بر اراده، استفاده از نیروهای کاردان و باتجربه و روی آوردن به سیاست همهجانبهنگر و هوشمندانه قابل تحقق است.
نظر شما