عبدالرضا خزایی در چندثانیه نوشت: حذف یارانه سه دهک پایین درآمدی، یعنی حدود ۲۵ میلیون نفر، که امروز از سوی وزیر کار اعلام شد به یکی از چالشبرانگیزترین و بحثبرانگیزترین تصمیمات اقتصادی دولت بدل شده است. یارانهای که قرار است قطع شود، هرچند از منظر مبلغی ناچیز ارزیابی میشود، اما برای اقشار آسیبپذیر جامعه به معنای ستون اصلی تأمین معیشت و تنها تکیهگاه در برابر فشارهای بیرحمانه تورم و گرانی است.
رویکرد دهکبندی که با هدف هدفمندسازی منابع و افزایش بهرهوری مطرح شده اما در عمل و به علت ضعف سامانههای اطلاعاتی، نبود شفافیت و پیچیدگیهای بیپایان، به ابزاری برای محرومیت و تحقیر بخشهای ضعیف جامعه تبدیل شده است. این سیاست نه تنها عدالت را تضمین نمیکند، بلکه مردم را به سمت پنهانکاری و حتی دروغگویی برای حفظ همین یارانه ناچیز سوق داده است؛ روندی که به جای کاهش نابرابری، شکافهای اقتصادی و اجتماعی را عمیقتر میکند.
دهکبندی مردم بهانهای شده برای پیچیده کردن فرآیند دریافت یارانهها و وادار کردن بسیاری از نیازمندان به دروغگویی و پنهانکاری، تنها برای حفظ همین یارانه ناچیز. این بازی با زندگی اقشار آسیبپذیر، نه تنها به عدالت اجتماعی لطمه میزند، بلکه کرامت انسانی را نیز زیر سوال میبرد.
یارانهای که قرار است حذف شود، تنها عددی روی کاغذ نیست؛ بلکه برای بسیاری، تنها نفس راحتی است در زیر بار سنگین هزینههای روزمره زندگی. از این رو به جای هدر دادن منابع ملی در سیستمهای پیچیده و غیرشفاف، باید «حق» مردم را بیواسطه و عادلانه، مستقیماً و بدون بازیهای آماری به آنها بازگردانیم.
مقایسه با کشورهای منطقه و جهان نشان میدهد که مدلهای موفق توزیع یارانه و حمایت معیشتی بر پایه شفافیت اطلاعات، حذف واسطهها و استفاده از فناوریهای نوین استوار است. کشورهایی مانند ترکیه و برزیل، با بهرهگیری از سیستمهای کارت رفاه اجتماعی و برنامههای پرداخت مستقیم، توانستهاند بدون پیچیدگیهای دهکبندی سنتی، حمایتهای خود را به شکل مؤثر و عادلانه به دست مردم برسانند.
سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) نیز تأکید میکند که سیاستهای حمایتی باید علاوه بر هدفمند بودن، از نظر اجتماعی قابل قبول، پایدار و شفاف باشند. حذف ناگهانی کمکهای معیشتی بدون برنامههای جایگزین جامع و زیرساختهای حمایتی، نهتنها کارایی ندارد، بلکه باعث افزایش فقر مطلق و گسترش نابرابری در جامعه خواهد شد؛ بحرانی که این روزها به وضوح در ایران دیده میشود.
دولت به جای اصرار بر حذف یارانهها با روشهای ناکارآمد و دهکبندی پیچیده، باید به توسعه سامانههای اطلاعاتی یکپارچه و هوشمند بپردازد و با استفاده از فناوری دیجیتال، پرداختهای مستقیم، شفاف و سریع را جایگزین سازد. تنها در این صورت میتوان امیدوار بود که عدالت اجتماعی نه قربانی سیاستهای ناپخته، بلکه هدف اصلی سیاستگذاریهای اقتصادی شود.
یارانه، امکانی حیاتی برای بخش بزرگی از جامعه است؛ نه هدیهای از دولت، بلکه بخشی از سازوکار حمایت اجتماعی که باید با احترام به کرامت انسانی و عدالت واقعی به صورت مستقیم و بدون پیچیدگیهای غیرضروری به دست مردم برسد. بدون اصلاح ساختارهای توزیع و تضمین شفافیت، حذف یارانهها تنها به تعمیق بحرانهای اجتماعی و اقتصادی دامن خواهد زد.
نظر شما