باخت تاریخی ۷ بر ۱ استقلال مقابل الوصل امارات، فقط یک شکست فوتبالی نبود، بلکه نماد برهنهای از ضعف مدیریت فنی و استراتژیک در یکی از بزرگترین تیمهای ایرانی بود؛ ضعفی که میتواند گریبانِ سایر تیمها را نیز بگیرد.
استقلال در چهار بازی اخیرِ لیگ و آسیا ۱۱ گل دریافت کرده؛ آماری که بیش از ضعف تاکتیکی، نتیجه تصمیمات اشتباه مدیرانیست که با حذفِ مهرههای کلیدی همچون سیدحسین حسینی، چشمبسته دنبالهروِ دلالان شدند و مهرههای آنان را به تیم آوردند.
صدها میلیارد تومان و میلیونها دلار از جیب بیتالمال خرجِ جذب بازیکنانی شد که اغلب تنها رزومهای پرزرقوبرق داشتند؛ سابقهی حضورِ بازیکنانِ خارجی در رئال مادرید یا بارسلونا شاید در گذشته افتخار بود، اما اکنون هیچ آوردهی درخوری برای استقلال و فوتبالِ ایران ندارد.
بعضی از این خریدها -همچون نازونِ اهل هائیتی- اگرچه در سطح ملی روزهایی خوبی داشتند، اما بهدلیل مشکلات ساختاری در ترکیبِ استقلال هیچ حرفی برای گفتن نداشتهاند.
نتیجهی فاجعهبارِ امشب، نهفقط تحقیرِ یک باشگاهِ باسابقه بلکه آبروریزیِ بزرگ برای فوتبال ایران بود؛ نتیجهای تلخ و البته هشدارآمیز برای متولیان باشگاهها و مجموعههای وابسته به حاکمیت و بیتالمال که خروجیِ تکیه بر خواستهی دلالها را ببینند.
آقای تاجرنیا و هر فردی که بخاطرِ قرابتهای سیاسی و غیرسیاسی به نمایندگی از مجموعههای متمولِ حاکمیتی بر صندلی هیأتمدیره و مدیریت باشگاههای پرطرفدار تکیه زدهاند باید کلاهشان را بالاتر بگذارند و بهجای پولپاشیِ بیحاصل از خزانه مردم، برای آینده این باشگاهها یک برنامهی کارشناسانه و نجاتبخش تدوین کنند.
نظر شما