۱۱ آبان ۱۴۰۴، ۲۲:۵۲
۰
۰

مگر می‌شود جلوی دیده‌شدن را گرفت؟ شاید بیست سال پیش می‌شد اما امروز جهان دیگری است. این همان چرخه‌ی معیوب فیلترینگ است درحالی که تقریبا همه از فیلترشکن استفاده می‌کنند...

صداوسیمای «پیر» دست از سر این «پسر» بردارد!

مصطفی داننده در اطلاعات‌آنلاین نوشت:

ساترا جلوی انتشار آنلاین فیلم « پیر پسر» را گرفته تا مردم نتوانند آن را ببینند؛ فیلمی که گروهی از تماشاگران در سینما دیده‌اند، بعضی پیش از توقیف در پلتفرم تماشا کرده‌اند و عده‌ای دیگر هم از طریق ماهواره یا کانال‌های تلگرامی دانلودش کرده‌اند.

بارها نوشته‌ام مدیران صداوسیما هنوز در «عهد واکمن» مانده‌اند و گمان می‌کنند با توقیف و سانسور می‌توانند جلوی دیده شدن را بگیرند. جالب اینجاست که ظاهرا این کشور دو قانون دارد: وزارت ارشاد مجوز اکران یک فیلم را صادر می‌کند، اما همان فیلم توسط ساترای وابسته به صداوسیما توقیف می‌شود. هر نهادی ساز خودش را می‌زند و انگار نه انگار که این کشور باید یک قانون واحد داشته باشد.

اما مگر می‌شود امروز جلوی دیده‌شدن را گرفت؟ بله شاید بیست سال پیش می‌شد با سانسور راه را بست، چون راه دومی وجود نداشت. امروز اما جهان دیگری است؛ با قیچی سانسور نمی‌توان به جان هنر افتاد. ایرانی‌ها حالا با چند کلیک به تازه‌ترین فیلم‌های جهان دسترسی دارند. درست در لحظه‌ای که مدیران ساترا فیلم پیرپسر را توقیف کردند، آمار دانلود غیرقانونی آن احتمالا چندین برابر شد و مردم این فیلم را دیدند.

این همان چرخه‌ی معیوب فیلترینگ است؛ تصمیم‌هایی که مردم را به سمت راه‌های غیرقانونی می‌راند. تقریبا همه از فیلترشکن استفاده می‌کنند، چون چند مدیر مانده در دهه‌ی شصت هنوز خیال می‌کنند با بستن و محدود کردن می‌شود واقعیت را کنترل کرد. همین مدیران می‌پنداشتند با ممنوع‌التصویر کردن هنرمندان می‌توانند آن‌ها را از ذهن مردم پاک کنند، در حالی که همان هنرمندان حالا از پلتفرم‌هایی غیر از صداوسیما در حال تولید برنامه و جذب تماشاگرند.

یک حقیقت انکارناپذیر وجود دارد: صداوسیما دیگر توان رقابت با شبکه‌ی نمایش خانگی را ندارد؛ همان‌طور که در دوران ماهواره هم نتوانست. آن زمان تلاش می‌کرد با پارازیت جلوی پخش برنامه‌هایی مثل آکادمی موسیقی گوگوش را بگیرد و امروز می‌کوشد با سنگ‌اندازی در مسیر پلتفرم‌ها، آن‌ها را از میدان بیرون کند. مدیران این سازمان به‌جای ساختن و رقابت سالم، دنبال حذف رقیب‌اند تا خود دیده شوند. در حالی که مردم حاضرند برای دیدن سریال‌های پلتفرم‌ها پول بدهند، اما بسیاری از سریال‌های تلویزیون را حتی رایگان هم تماشا نمی‌کنند. طبق برخی نظرسنجی‌ها، مردم سریال‌های شبکه‌ی نمایش خانگی را به برنامه‌های ماهواره ترجیح می‌دهند.

وضعیت امروز صداوسیما حاصل انحصار است؛ انحصاری که حتی در «شنیده شدن صداها» هم وجود دارد. تنها جریان خاصی می‌تواند در تلویزیون حرف بزند و بقیه فقط تماشاگرند. مدیرانی که سال‌ها نمادِ دفع مخاطب بوده‌اند، حالا می‌خواهند شبکه‌هایی را که مردم برای دیدنشان هزینه می‌کنند، زیر سلطه‌ی خود ببرند.

به قول سعدی: تو بر اوج فلک چه دانی چیست / که نَدانی که در سرایت کیست

بهتر است مدیران صداوسیما پیله‌ی انحصار را بشکنند؛ رقابت را بپذیرند تا هم خود رشد کنند و هم دیگران را بالا بکشند.

مردم در عصر جدید حق انتخاب دارند. آن‌ها خود تصمیم می‌گیرند چه ببینند و کجا بروند. اساس این انتخاب دو چیز است: جذابیت و صداقت. دو اصلی که صداوسیما سال‌هاست از آن‌ها فاصله گرفته و تبدیل شده به رسانه‌ی یک تفکر خاص با سلیقه‌ای خاص‌تر.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

آخرین مطالب