زهرا خنداندل- تازه نیوز/ یادتان هست زمانی به عشق دیدن سریالهای تلویزیون خیابانها خلوت میشد؟ مثلا زیر آسمان شهر یا خانه سبز؛ سریالهای خانه به دوش و ترش و شیرین، یا برره و نقطه چین و پاورچین. یادتان است یک زمانی میشد پای تلویزیون نشست و بلند خندید؟
اصلا خیلی دور نرویم همین خندوانه یا دورهمی را به یاد بیاورید یا سکانسهای لیسانسهها را در ذهنتان مرور کنید. حالا فکر کنید چه شده است که دیگر دلمان نمی خواهد دکمه قرمز روی کنترل را به عشق دیدن صدا و سیمای خودمان فشار دهیم؟
واقعیت این است که صدا و سیما خیلی از مردم عقب مانده است. دیگر سلیقه جامعه را نمیشناسد. انگار برنامه سازها بین مردم زندگی نمیکنند. این سیاسی شدن بیش از حد یک رسانه با سوگیریهای خاص و سلیقهای صدا و سیما را بستری کرده که دیگر متعلق به همه مردم ایران نیست. یعنی انگار برنامههایشان هم میگویند همینی که هست اگر نمیخواهی نبین!
اما مسئولان صدا و سیما، دل خیلی از ماها تنگ سریالهای خوش ساخت و کمدی است که دهههای پیش با آنها زندگی کردیم و قد کشیدیم. دل تنگ شخصیت هایی هستیم که از جنس خودمان بودند، مشکلات خودمان را داشتند و ما را خوب میفهمیدند. اصلا گویی خودمان بودیم که با آنها داشتیم زندگی میکردیم.
و به راستی که این شبهای بلند پاییز و زمستان چقدر جای سریالهای خوبی که قلب خانواده را دورهم گرم میکرد خالی است. از آنهایی که پدر خانواده داد میزد بچه ها ساعت ۹ است بدویید بیاید که الان شروع میشود و در کسری از ثانیه خانه دوباره خانه میشد و تلویزیون قلب تپنده آن!