مادر به فرزندش گفت: خاک میخوریم، اما خاک نمیدهیم!
۰
برای افزودن آیتمها به علاقه مندی، لطفا وارد شوید.
روایتی جالب از تنها جایی که ستارخان گریه کرد!
به گزارش تازهنیوز، وحید جعفری، فعال توئیتری با ذکر خاطرهای از ستارخان، از نامدارترین چهرههای مبارز در دوران مشروطه، در رشته توئیتی نوشت: ستارخان در خاطراتش میگوید: من هیچوقت گریه نکردم، چون اگر گریه میکردم آذربایجان شکست میخورد و اگر آذربایجان شکست میخورد ایران شکست میخورد.
اما در زمان مشروطه یک بار گریستم. و آن زمانی بود که ۹ ماه در محاصره بودیم بدون آب و بدون غذا. از قرارگاه آمدم بیرون، مادری را دیدم با کودکی در بغل… کودک از فرط گرسنگی به سمت بوته علفی رفت و به دلیل ضعف شدید بوته را با خاک ریشه میخورد، با خودم گفتم الان مادر کودک مرا فحش میدهد و میگوید لعنت به ستارخان. اما مادر، فرزند را در آغوش گرفت و گفت: اشکالی ندارد فرزندم، خاک میخوریم، اما خاک نمیدهیم.
آنجا بود که اشک از چشمانم سرازیر شد…
ویدیو