- آخرین جزئیات مهم درباره شرط جدید ایران برای آمریکا از زبان مشاور تیم مذاکرهکننده
- پشتپرده باورنکردنی بازگشت مجدد آمریکا به میز مذاکره
با توجه به روابط نزدیک میان جمهوری اسلامی ایران از سویی و از سوی دیگر چین و روسیه، از همان ابتدا به نظر میرسید که این دو کشور عدم حضور تیمهای خود را به روشی دیگر جبران کنند. این مسئله مخصوصا با توجه به بررسی پرونده هستهای ایران و نتایج مذاکرات دوحه در نشست هفته گذشته شورای امنیت اهمیت بیشتری مییابد. مخصوصا که پرونده هستهای ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی در مرحله حساسی قرار گرفته و گزارش پرونده ایران به شورای امنیت از سوی آژانس را نمیتوان اقدامی دور از ذهن قلمداد کرد، به همین دلیل سفر اخیر علی باقری به مسکو و سفر احتمالی او به پکن دارای اهمیت است. چرا که در حال حاضر تنها مانع میان قطعنامه جدید شورای امنیت و پرونده هستهای جمهوری اسلامی ایران، وزن حقوقی این دو عضو دائم دارای حق وتو شورای امنیت است. گرچه در صورت اجرای مکانیسم ماشه از سوی قدرتهای غربی، روسیه و چین از قدرت چندانی برای جلوگیری از اجراییسازی حقوقی قطعنامههای پیشین برخوردار نیستند.
به هر سو، اما منافع متعارض روسیه با اروپاییها و چینیها در این وضعیت اهمیت بسیار بالایی دارد. از یک سو به دلیل جنگ روسیه و اوکراین و افزایش قیمت حاملهای انرژی میتواند جبرانکننده بخشی از صدمات اقتصادی ناشی از تحریمهای غربی باشد که روسیه متحمل شده است. از سوی دیگر مصرفکنندگان عمده انرژی مانند اتحادیه اروپا و چین خواهان کاهش قیمتها به منظور کاهش صدمات ناشی از افزایش تورم ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی هستند. این در حالی است که هر دو طرف دارای اهداف راهبردی بلندمدتی نیز هستند.
از جمله این اهداف راهبردی میتوان به خواست روسیه برای افزایش فشارهای اقتصادی در منطقه یورو به منظور عقب نشینی اروپاییها در قبال نبرد اوکراین اشاره کرد. این در حالی است که اروپاییها با متنوع کردن منابع تامین انرزی خود خواهان ایجاد توازن در تامینکنندگان و عدم وابستگی به یک تامینکننده واحد هستند.
باید توجه داشت وابستگی اروپاییها به یک یا دو تامینکننده عمده در خاورمیانه شانس اتحادیه اروپا برای تاثیرگذاری بیشتر در منطقه را کاهش میدهد و از سوی دیگر اعراب مخصوصا ریاض را در موقعیت منحصر به فردی به منظور دیکته کردن سیاستهای منطقهای خود که احتمالا با بسیاری از مولفههای سیاست خاورمیانهای اروپاییها در تضاد است، قرار میدهد.
چینیها نیز با وجود سود بردن از تخفیفهای بسیار بالای نفت ایران و روسیه به دلیل تحریمهای غرب، اما از منظر اقتصاد کلان در معرض فشارهای شدید ناشی از قیمتهای بالای حاملهای انرژی و مواد غذایی هستند. این در حالی است که تهران و واشنگتن نیز هر کدام به دنبال منافع متصور خود از برگزاری مذاکرات و موفقیت این مذاکرات هستند.
به هر صورت سفر علی باقری به مسکو را میتوان در یک زمینه واحد از جهات مختلف بررسی کرد. مهمترین جنبه این سفر کسب اطلاع از نظرات و مواضع روسها به عنوان مهمترین همکار منطقهای تهران که در شماری از مسائل منطقهای با یک دیگر اشتراک مواضع دارند در نظر گرفت. چرا که با توجه به نیازهای نظامی مسکو در جبهه اوکراین، روسها در حال تخلیه بسیاری از مواضع راهبردی خود در منطقه هستند؛ امری که میتواند برای علائق امنیت منطقهای تهران حائز اهمیت باشد. در این صورت عدم هماهنگی میان تهران و مسکو در پرونده هستهای نیز میتواند بار فشار بیشتری را روی منافع منطقهای و اقتصادی ایران اضافه کند.
این اتفاقات در حالی رخ میدهد که خواستهای روسیه در پرونده هستهای ایران، عملا به معنی جلوگیری از به نتیجه رسیدن پرونده ایران و در نتیحه خارج ماندن منابع انرژی ایران از بازار جهانی خواهد بود؛ امری که بعید به نظر میرسد دور از چشم مسئولان ارشد نظام باقی مانده باشد، به همین دلیل برای متوازن کردن وزن روسیه در پرونده هستهای ایران و برخی دیگر از پروندههای منطقهای به نظر میرسد که دیدار مشابهی با پکن در جریان باشد تا با استفاده از وزن پکن نفوذ روسیه متعادل شود؛ مسئلهای که با توجه به همگرایی راهبردی برخی قدرتهای منطقهای با خواستهای روسیه در حوزه پرونده هستهای نتیجه آن را با علامت سئوالهای بسیاری مواجه میکند.