تلاش‌های ناکام حدادعادل برای میانجی‌گری؛ یک سر دعوا یا «ریش سفید» اصولگرایان؟

حدادعادل پس از انتخابات ناکام ۱۳۹۲ و درگذشت آیت الله مهدوی‌کنی، تلاش زیادی داشته تا بتواند ریش سفید اصولگرایان باشد، اما او در اکثر مواقع تنها یک طرف دعوا میان اصولگرایان بوده است و نتوانسته در جایگاه شخص ثالث بنشیند.

به گزارش تازه‌نیوز، خبرآنلاین نوشت: روزگاری شیخ اصولگرایان برای ریش سفیدی میان جریاناتشان، محمدرضا مهدوی کنی بود؛ شخصیتی که از چهره‌های شناخته شده‌ جریان راست‌گرایان ایرانی بود و مقبول همه نحله‌های اصولگرا.

از سال ۱۳۹۳ که ریش سفید خیمه راست‌گرایان رخت از دنیا بست، رقابت‌هایی نهان برای شیخوخیت در این بخش از سیاست ایران به جریان افتاد. حالا ۹ سال بعد از فقدان شیخ اصولگرایان، غلامعلی حدادعادل از چهره‌های شناخته شده این جریان است که سعی دارد نقش ستون خیمه را میان نیروهای راست‌گرا ایفا کند.

تلاش ناکام شیخِ اصولگرایان

حدادعادل که روزگاری خود، مخاطب مهدوی کنی بود، حالا شاید نه در همان پله‌ پلکان منبری که مهدوی کنی می‌نشست، تکیه زده باشد، اما بر همان منبر در خیمه اصولگرایان نشسته است.

سال ۱۳۹۲ آخرین ریش سفیدی مهدوی کنی در جبهه اصولگرایان بود که ناکام ماند. در آن انتخابات که رقابت برای رئیس‌جمهوری شدن بود و بدنه اصلی راست‌گرایان با سه نامزد وارد انتخابات شد؛ ائتلاف ۲+۱؛ متشکل از محمدباقر قالیباف، علی‌اکبر ولایتی و غلامعلی حداد عادل. بنا بر کناره‌گیری دو نفر از این جمع به نفع فردی که از اقبال بلندتری برخوردار است، بود. اما فقط حدادعادل به عهد خود وفا کرد و ولایتی و قالیباف تا انتها ماندند.

در همان انتخابات سعید جلیلی هم نماینده تفکرات طیفی از اصولگرایان را بر عهده داشت که از دیگر طیف‌ها تندروتر بودند. در آن انتخابات، مرحوم مهدوی کنی تلاش زیادی کرد تا اصولگرایان را زیر چتر خود جمع کند، اما نشد که نشد.

در آن بلبشوی اصولگرایان، طبق برخی روایت‌ها حتی سعید جلیلی هم تماس‌ها و پیام‌های مهدوی کنی را تا بعد از انتخابات بی‌پاسخ گذاشته بود. چرا که مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری و الهام‌بخش جلیلی، او را «اصلح»‌دانسته بود. به هر شکل آن انتخابات با شکست اصولگرایان تمام شد و سال بعدش هم مهدوی کنی از دنیا رفت.

روزهای پر تشتت و خلاء یک ریش سفید

بعد از مهدوی کنی، خلأ یک ریش سفید و میانجی میان گروه‌ها در خیمه اصولگرایان احساس می‌شد. تا انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری که اسفند ۱۳۹۴ برگزار شد، این طیف همچنان بدون شیخ بود. آن زمان هم راست‌گرایان شکست سنگینی از طیف مقابلشان متحمل شدند.

آنها بخصوص در صف‌بندی‌های خبرگان رهبری، دچار یک تشتت نگران‌کننده شده بودند؛ تشتت از یک سو و برنامه منسجم طیف مقابلشان به رهبری اکبر هاشمی رفسنجانی از سوی دیگر باعث شد تا راست‌گرایان دو مهره اصلی خود را در خبرگان از دست بدهند؛ محمدتقی مصباح یزدی و محمد یزدی.

این وضعیت احتمالا نهیبی بود برای آنها تا به این نتیجه برسند که با این شیوه مدیریتی به جایی نمی‌رسند. در انتخابات مجلس دهم، اصولگرایان از میان همه تشکل‌ها و جریانات طیف خودشان، برای تهران به یک لیست واحد رسیدند که هیچ یک از آنها نتوانست به مجلس راه پیدا کند. با این وجود بعدها حدادعادل این ائتلاف را مثبت کارساز دانست.

خیز حدادعادل برای نشستن در جایگاه ریش سفیدی

برای انتخابات سال ۱۳۹۶ دیگر کم‌کم تلاش می‌کرد خود را به جایگاهی برساند که در نقش بزرگتر اصولگرایان ایفای نقش کند. در آن انتخابات اما بنایی بر فرد محوری برای میانجی‌گری و ائتلاف‌سازی اصولگرایان نبود؛ بر همین اساس آنها جبهه‌ای فراگیر با نام «جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی» یا همان «جمنا» را تشکیل دادند.

آنها برای «جمنا» سازوکاری را طراحی کردند که طبق آن، از اعضای «جمنا» برای افراد شورای مرکزی رای‌گیری کردند که حداد عادل دومین فرد در شورای مرکزی شد. از میان اعضای شورای مرکزی هم برای هیات رئیسه رای‌گیری شد که آنجا هم حداد نفر دوم شده و جایگاه نایب‌رئیسی را از آن خود کرد. تقریبا از همانجا بود که حداد عادل سعی در فراگیری نقش شیخوخیت خود داشت.

در میان اعضای هیات رئیسه حداد عادل احتمالا بیشترین حضور را در رسانه‌ها داشت. بر اساس سازوکاری که برای رسیدن به نامزدهای مورد حمایت این تشکل طراحی شده بود، از ۱۰ کاندیدای نهایی حاضر در «جمنا»، جمع نامزدها بعد از سه مرحله به پنج نفر رسید. یک نفر انصراف داد و دو نفر هم رد صلاحیت شدند. در خاتمه دو نامزد باقی ماندند؛ محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی؛ که نهایتا با انواع و اقسام رایزنی‌ها قالیباف به نفع رئیسی کناره گرفت و رئیسی هم شکست سختی از حسن روحانی خورد.

با این وجود حداد عادل تشکیل «جمنا» را «پدیده اصلی» این انتخابات معرفی کرد. حداد عادل ماه‌ها پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم، کم‌کم نقش ریش سفیدی را در حال تصاحب‌کردن بود. البته آن زمان هم نتوانست چون برای جلوگیری از وقایع مشابه با انتخابات ۹۲، «جمنا» تشکیل شد که به گفته حداد، در ماه‌های قبلش با «بزرگان» مشورت داشته‌اند. با این حال در فرآیند انتخابات سال ۹۶ نه فقط یک نفر که تشکیلات نقش‌آفرینی کردند.

حدادعادل؛ یک سر دعوا یا ریش سفید؟

در انتخابات مجلس یازدهم، دیگر خبری از تشکیل «جمنا» نبود؛ اما شورایی به نام شورای ائتلاف نیروهای انقلاب متشکل از ۷ حزب اصوولگرا ایجاد شد؛ رئیس این شورا هم خود حداد عادل بود. او برای مجلس یازدهم باز هم به آن نقشی که بعد از مهدوی کنی می‌خواست به آن برسد، نرسید. اصولگرایان برای لیست واحد در تهران، با مانعی به نام جبهه پایداری روبرو بودند؛ برای جلوگیری از تشتت آرا، باید به یک فهرست واحد می‌رسیدند که دعوای اصلی بر سر نفر اول فهرست یا همان سرلیست بود.

کار از دست حداد عادل در رفته بود و دو سر طیف‌های حاضر در انتخابات یعنی جبهه پایداری و محمدباقر قالیباف در حال قهر و آشتی بودند و هر یک به انتشار لیست خودشان تهدید می‌کردند. این در شرایطی بود که شورای ائتلاف نیروهای انقلاب، اصلی‌ترین تشکل حامی محمدباقر قالیباف و جریان متبوع او بود. با این وجود قالیباف هم از کنترل شورا خارج شده بود و طرفین در حال تک‌روی بودند. نهایتا دو شب مانده به انتخابات، با لابی‌های گسترده و پس از جلسه حداد عادل و مرتضی آقاتهرانی دبیر کل جبهه پایداری، طرفین بر سر یک لیست مشترک به توافق رسیدند. پس از این اتفاق، موجی از شادی در اردوگاه اصولگرایی پدید آمد.

حداد عادل و آقاتهرانی در بیانیه‌ای مشترک تاکید کردند «نظر به مصلحت مهمی که در انتخابات مجلس یازدهم و در وحدت نیروهای انقلابی نهفته است «شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی «و «جبهه پایداری» با وجود بعضی اختلاف نظرها، بر سر یک لیست واحد که در انتخابات روز جمعه دوم اسفندماه ۱۳۹۸ «لیست واحد» نامیده خواهد شد، به توافق رسیدند.» آنها از هواداران خود دعوت کردند تا به ۳۰ نفر این فهرست رای دهند. با این توافق شکننده، اصولگرایان توانستند در کم‌رونق‌ترین انتخابات ادوار مجلس جمهوری اسلامی، هر ۳۰ صندلی تهران و همینطور اکثریت مطلق پارلمان را به دست بیاورند.

در روزهای منتهی به توافق پایداری و شورای ائتلاف، حداد عادل سعی می کرد که بتواند میان جریان قالیباف که شورای متبوع حداد حامی‌اش بود و جبهه پایداری یک تعادل و موازنه‌ای ایجاد کند؛ اما نهایتا نتوانست و مجبور شد خودش به عنوان یک طرف دعوا روبروی آقاتهرانی بنشیند و نه به عنوان شخص ثالث برای نزدیک کردن دیدگاه‌های دو طرف دعوا.

در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ هم اصولگرایان مانند انتخابات مجلس دو سال قبلش کار سختی نداشتند؛ در زمینی بی‌رقیب بیشتر میان خودشان رقابت کردند. شورای ائتلاف نیروهای انقلاب به ریاست حداد عادل، برای این انتخابات هم محمدباقر قالیباف را مدنظر داشت؛ اما شورای روبرویی آنها یعنی شورای وحدت نیروهای انقلاب متمایل به رئیسی بودند، و پس از اعلام حضور رئیسی در انتخابات، شورای ائتلاف هم عطای قالیباف را بر لقایش بخشید و به اردوگاه برنده ملحق شد.

در این انتخابات هم حداد عادل آنچنان نقش تعیین‌کننده‌ای نداشت؛ حتی نقش‌آفرینی او در همان حد انتخابات مجلس هم نبود.

در تدارک برای نقشی جدید؟

اما در انتخابات پیش‌رو انگار حدادعادل در حال تدارک نقشی وسیع‌تر و تعیین‌کننده برای خودش است. اردوگاه اصولگرایی برای انتخابات مجلس دوازدهم چند پاره شده است. از طیف قالیباف گرفته تا جبهه پایداری و دولت و نیروهای موسوم به عدالتخواه و احمدی‌نژادی‌ها، همه و همه هوس حضور در مجلس را دارند؛ اوضاع به قدری آشفته شده که حتی علی‌اکبر رائفی‌پور ایده‌پرداز تندروی اصولگرایان هم به سرش زده تا خود را برای لیست‌بندی محک بزند و چه بسا فهرستی هم به رهبری او بیرون بیاید.

حداد عادل در این بین با برخی موضع‌گیری‌ها سعی دارد تا نقش سازمان‌دهنده را برای این انتخابات ایفا کند. او اخیرا گفته که بر اساس عملکرد و کارنامه، نمایندگان فعلی برای مجلس دوازدهم پالایش خواهند شد. او اظهارنظر جنجال‌برانگیزی هم داشت که گفته بود هرچند این مجلس، مجلسی انقلابی است اما برای دور بعدی، مجلسی انقلابی‌تر می‌خواهیم. این سخنان به مذاق طیف قالیباف خوش نیامد و مشاور راهبردی رئیس مجلس، مهدی محمدی در حمله‌ای کم‌سابقه او را متهم به همدستی با اصلاح‌طلبان و انتقام‌گیری از رهبری کرد.

جدال قالیبافی ها با حدادعادل

محمدی در این یادداشت که در روزنامه نزدیک به قالیباف منتشر شده، نوشته اصلاح‌طلبان برای به دست آوردن کرسی‌های اکثریت و حتی اقلیت «به همکارانی ظاهرا انقلابی، نیاز دارند! نشانه مهم این است که صحنه انتخابات مجلس بیش از هر چیز شبیه نوعی انتقام کشیدن از رهبری شده است. می‌گویند ایشان گفته مجلس انقلابی است، اما ما می‌خواهیم انقلابی‌ترش کنیم!». کنایه معنی‌دار و سنگین مشاور راهبردی قالیباف در حالی نثار حداد عادل شده که در انتخابات قبل، همین حداد بود که توانست جبهه پایداری را نرم کند تا به سرلیستی قالیباف در تهران رضایت دهند.

حالا حدادعادل که بنا دارد در انتخابات مجلس دوازدهم نمایندگانی انقلابی‌تر را راهی بهارستان کند، اولین آتش‌ توپخانه‌های خودی را از جانب مشاور قالیباف دریافت کرده است. با این حال بنظر می‌رسد حداد عادل در این انتخابات هم نتواند نقش ریش سفید مورد علاقه‌اش را ایفا کند.

واقعیت این است که حداد عادل پس از انتخابات ناکام ۱۳۹۲ و همینطور درگذشت آیت الله مهدوی‌کنی، تلاش زیادی داشته تا بتواند شیخ اصولگرایان باشد، اما او در اکثر مواقع لااقل تا کنون یک طرف دعوا میان اصولگرایان بوده است و نتوانسته در جایگاه شخص ثالث بنشیند و دیدگاه‌ها را به هم نزدیک کند. حالا شاید برای مجلس دوازدهم برنامه‌ای داشته باشد تا بتواند چنین نقشی یا حتی نقشی بالاتر از میانجی یا به عبارتی سازمان‌دهنده را ایفا کند.

 

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.