سعید رجبی فروتن: محمدصادق کوشکی گفته «کنسرت شجریان، تجمع برای باجگیری از مردم انقلابی و رهبری است. هر عاقلی میفهمد که آن روز به بهانه موسیقی و کنسرت، مانور برهنگی و براندازی برپا خواهند کرد.»
از استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران میپرسم آیا اجرای چندین شب کنسرت علیرضا قربانی در فضای باز مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد نمیتوانست به تجمع موردنظر شما تبدیل شود؟ آیا هزاران
شنونده کنسرت پس از اتمام برنامه و در حال خروج از محوطه برای بیان شعارهای ساختارشکنانه از نوع استادیومی مشکلی داشتند؟
الان که شهردار تهران پیشنهاد برگزاری کنسرت در استادیوم آزادی را داده است، مانور مورد اشاره کوشکی در ورزشگاه آزادی تهران قاعدتاً امکانپذیر است و میتوان از آن به عنوان پلن بی برای کودتاگران نام برد. مگر این توطئه شوم نیز خنثی گردد.
اگر گوینده این اظهارات فرق و توفیری بین موسیقی سنتی ایرانی، پاپ ایرانی و یا ترکیبی نداشته باشد، فکر میکند، کنسرت جایی برای جلوهگری و مانور برهنگی و لابد رقص و بزن و بکوب است اما کیست که نداند تم عاشقانه، حزنانگیز و نهایتا میهنی و حماسی جایی برای حرکات سبک و جلف باقی نمیگذارد. مگر در کنسرتهای پرشمار این سالها چنین مظاهری جدی و غیرقابل کنترل بوده است که حالا نگران آن در ابعاد یک میدان شهری هستیم.
نگویید آنجا محیط بسته و مدیریت شده بوده است شما که قادرید در سه سوت هزاران حجاببان را به میدان فرابخوانید تا سررشته کار از دستتان در نرود، برای رفع نگرانی همین کار را بکنید تا برهنگان حساب کار دستشان بیاید.
اگر میگویید نمیخواهید کار به اصطکاک و درگیری بکشد، اقلا غمض عین کنید و بگذارید، یک شب جماعتی از زنان و دختران هموطن که الان در همه جا قابل مشاهده هستند، یک شب هم در میدانی رو به استیج یا نمایشگرها به دنیای موسیقی ایرانی با نوای فرزند خلف استاد آواز ایران دل بدهند.
اگر اصولاً بحث موسیقی نیست و با تجمع جوانانی که سبک زندگی و پوشش متفاوتی دارند، مشکل دارید، امروز در کنسرت آزادی جمع نشوند فردا در جایی که احساس آزادی و امنیت بیشتری بکنند نه برای مقاصد سیاسی بلکه برای تنفس در فضایی که میپسندند، دور هم جمع میشوند و استخوانی سبک میکنند.
نکو رو تاب مستوری ندارد ٫ در ار بندی سر از روزن درآرد
البته علاوه بر محمدصادق کوشکی تاکنون یک کارگردان سینما از منتهیالیه طیف راست سیاسی نیز از اجرای کنسرت در میدان آزادی تهران به کودتا تعبیر کردهاست که من با تجربه سیاسی اجتماعی خود به عنوان عضوی از این جامعه ربطی بین این تخیلات شبه امنیتی و کنسرت همایون نیافتم -شاید هم در زمره «هر عاقلی» نیستم که کوشکی به آن اشاره کرده است- و البته تاسف خوردم که این حضرات نظام را تا این حد آسیبپذیر جلوه دادهاند تا پرده از رازمگو و کشف یک کودتای مخملین بردارند. اگر اینطور بود که اپوزیسیون خارجنشین باید اصرار بر اجرای کنسرت میداشت تا از آب گل آلود ماهی خود را صید کند.
مخلص کلام اگر کنسرت بهانه است و بحث تسویه حساب با دولت و کسانی است که تن به اجرای قانون جدید حجاب و عفاف ندادهاند، از حوصله این مقال خارج است.
نظر شما