روزنامه خراسان نوشت: پس از سریال «سووشون»، دومین اثر اقتباسی مجموعه «بامداد خمار» نیز ساخته نرگس آبیار از راه رسید. این پروژه به دلیل تغییرات در سازندگان و عوامل، تولید پرسروصدایی داشت، نامه ساترا به مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی تهران مبنی بر الزام حذف نام کارگردان و تهیهکننده سریال از تیتراژ و تبلیغات محیطی نیز تازهترین حاشیه سریال پس از انتشار است. از آنجایی که پای رمان مهم و پرطرفداری مانند «بامداد خمار» نیز در میان بود، این پروژه بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. سرانجام «بامداد خمار» دوشنبهشب در پلتفرم شیدا منتشر و قصه «محبوبه» و «رحیم» آغاز شد. این سریال شروع خوبی داشت و موفق شد خاطرات مخاطبان از منبع اقتباسش را تداعی کند.
خوشریتم، بدون جزئیات اضافه
«بامداد خمار» مانند منبع اقتباسش، با روایت «عمه محبوبه» (احترام برومند) از زندگی خود برای عبرت گرفتن برادرزادهاش «سودابه» (المیرا دهقانی) آغاز شد. سریال نسبت به رمان با سرعت بیشتری وارد قصه اصلی؛ داستان زندگی «محبوبه» دختری اشرافزاده و علاقه او به یک نجار ساده شد، در نتیجه حذف جزئیات نه چندان مهم باعث شد قصه با ریتم مناسبی آغاز شود. فارغ از این که مخاطب رمان اصلی را خوانده باشد یا از ماجرا مطلع نباشد، در قسمت اول تعدادی از شخصیتهای مهم داستان یعنی خانواده «محبوبه» معرفی شدند، فضای کلی قصه ترسیم و مخاطب با سریال همراه شد. اولین دیدار «محبوبه» با «رحیم» در بازار، برای رساندن یک پیغام نیز موقعیت مناسبی برای پایان قسمت اول بود و کشش لازم برای پیگیری قصه را ایجاد کرد.
فضاسازی باورپذیر
قصه سریال از دهه ۶۰ آغاز شد و با روایتگری «عمه محبوبه»، داستان به سال ۱۲۹۸ رفت. شاید فضای دهه ۶۰، گریم بازیگران و طراحی صحنه این بخش از سریال، به اندازهای که انتظار میرفت حال و هوای آن دوران را برای مخاطب تداعی نمیکرد، اما دوران گذشته سریال که اصل داستان در آن زمان میگذرد، با طراحی صحنه و لباس خوب همچنین پرجزئیات، فضای باورپذیری را شکل داده است. حرکت دوربین نیز نسبت به سریال «سووشون» که مورد انتقاد است، آرام و قرار بیشتری داشت و مخاطب را کلافه نمیکرد.
غافلگیریهای بازیگران
یکی از امتیازهای سریال «بامداد خمار»، ترکیب جالب و غیرتکراری بازیگران است. ترلان پروانه و نوید پورفرج نقشهای اصلی را ایفا کردهاند؛ لاله اسکندری، علی مصفا و گلاره عباسی اعضای خانواده «محبوبه» هستند، مرجانه گلچین دایه آنها و بهنوش بختیاری خدمتکار این خانواده است. پریوش نظریه، رضا کیانیان، گلاب آدینه، بهناز جعفری، المیرا دهقانی و لیندا کیانی نیز در سریال ایفای نقش کردهاند. حضور حمید صفت خواننده رپ در جمع بازیگران این مجموعه نیز جالب است. درباره عملکرد پروانه و پورفرج در ادامه قصه و با حضور پررنگ آنها در سریال بهتر میتوان قضاوت کرد، اما این دو بازیگر فعلا در قدم اول، از نظر ظاهری با توصیف رمان از شخصیتها و تصویر ذهنی مخاطب تناسب داشتند. لاله اسکندری، علی مصفا و مرجانه گلچین نیز نقشهای متفاوتی را تجربه کردهاند و با توجه به آنچه در شروع سریال دیدیم، به خوبی از پس ایفای نقش خود برآمدهاند. اسکندری انتخاب مناسبی برای مادر مغرور و سختگیر قصه بوده و علی مصفا نیز که با نقشهای آرام و درونگرا شناخته میشود، کاراکتری با جبروت، مقتدر و قاطع دارد. مرجانه گلچین نیز در نقش دایه پیر، کاراکتر متفاوتی دارد و حالتهای چهره او نسبت به دیگر نقشهای کمدیاش، کنترلشدهتر است. گلچین شخصیتی شیرین و دوستداشتنی را به نمایش گذاشته است.
معجزه اقتباس خوب
چگونگی اقتباس از آثار ادبی، ظرفیتهای ادبیات، باید و نبایدهای ساخت آثار اقتباسی در سینما، تلویزیون و نمایش خانگی همیشه مورد بحث بوده، اما آنچه بر سر آن اتفاق نظر وجود دارد، لزوم پیوند ادبیات با سینما و مدیوم تصویر است. اگر یک فیلم سینمایی، سریال تلویزیونی یا نمایش خانگی بتواند از یک اثر ادبی به عنوان پشتوانه قوی خود، به خوبی در روایت قصه بهره ببرد، هم آن اثر به سادگی نیمی از راه را برای جذب مخاطب طی میکند، هم نام منبع اقتباس دوباره زنده میشود و مخاطبان سراغ مطالعه آن خواهند رفت؛ اتفاق دو سر بُرد به نفع ادبیات و اثر نمایشی. مجموعه «بامداد خمار» نیز رمانی را به تصویر کشیده که به ویژه برای متولدین دهه ۶۰، اثری خاطرهانگیز است. «بامداد خمار» نوشته فتانه حاج سیدجوادی سال ۷۴ به بازار آمد و با قصه ساده و عامهپسند خود توانست نظر بسیاری از مخاطبان و علاقهمندان ادبیات را جلب کند، واکنشهای مثبت و منفی اهالی ادبیات را برانگیزد و به خاطرات مخاطبانش گره بخورد.