به گزارش تازهنیوز، داستان زندگی مردی که به خست مشهور بود، در شبکههای اجتماعی خبرساز شد. روایتی که اینگونه آغاز میشود: دوستی درباره یکی از ثروتمندان مطرح ایران گفت که لباس مندرس میپوشد، برای او داستان «جی. پال گتی» را تعریف کردم که اینجا به اشتراک میگذارم؛ ثروتمندترین مرد تاریخ در دهه ۶۰ میلادی و البته یکی از خسیسترین ثروتمندان تاریخ!

جورج گتی در پاییز سال ۱۹۱۴، ۱۰هزار دلار سرمایه در اختیار جان پال قرار داد، در حالی که در آن لحظه و تا آخر عمرش تصور میکرد پسرش داراییاش را بر باد میدهد. جان پال گتی ۲۳ ساله در ۱۹۱۶ یعنی ظرف دو سال سرمایهاش را به یک میلیون دلار رساند. رقمی معادل ۲۲میلیون دلار کنونی!

گتی با سهم ۵۰۰هزار دلاریاش از میراث ۱۰میلیون دلاری پدرش، کسب و کارش را پی گرفت و سپس با مادرش در سال ۱۹۳۶ یک هدلینگ ۳٫۳میلیون دلاری را تشکیل داد. در دوران رکود بزرگ، گتی سرمایهگذاریهای شجاعانهای با خرید سهام شرکتهای بزرگ نفتی در آن دوران، پایه امپراتوریاش را گذاشت.

گتی در جریان جنگ جهانی دوم حوزه فعالیتش را به تولید قطعه برای هواپیمای جنگی توسعه داد و در اسلحهسازی سود قابل توجهی کرد. از این منظر، او یکی از پیشگامان «اسلحهسازی خصوصی» محسوب میشود.

پس از جنگ جهانی دوم، به اروپا نقل مکان کرد، زیرا در نیمه راه بین حوزههای نفتی ایالات متحده و خاورمیانه قرار داشت. او ترس از پرواز داشت و کم و بیش در اروپا ماندگار شد. در اواخر دهه ۴۰ و ۱۹۵۰، در اتاقهای هتل زندگی می کرد؛ عمدتا در جورج پنجم در پاریس و ریتز در لندن.

این آمریکایی برای ساخت یک نفتکش عظیم با فرم امروزی سرمایهگذاری کرد. از سویی دیگر در ۱۹۴۹ امتیاز ۶۰ ساله استخراج نفت در مرز عربستان و کویت را از ملک عبدالعزیز به ۹٫۵میلیون دلار (حدود ۱۰۰میلیون دلار به پول امروز) گرفت و صادرکننده خصوصی عمده نفت از خاورمیانه شد.

از ۱۹۵۳ یعنی چهار سال بعد از توافق با ملک عبدالعزیز، او از زمینی که سعودیها تصور میکردند بیارزش است سالیانه ۱۶میلیون بشکه نفت استخراج کرد اما این فقط شروع ماجرا بود. او اینقدر در خاورمیانه نفت استخراج کرد و تبادل تجاری با اعراب داشت که به عربی تسلط یافته بود.

گتی در ۱۹۵۷ یعنی چهار سال پس از شروع صادرات نفت خاورمیانه ثروتمندترین آمریکایی با یک میلیارد دلار ثروت (۸٫۷میلیارد دلار امروزی) شد و سالها بعد ثروتمندترین مرد جهان شد. او بیوقفه از تبعات این ثروت ناله میکرد و میگفت نمیداند کدامیک از اطرافیانش برای خودش دوستش دارند.

او به شدت خسیس بود. وقتی این خانه را در ۱۹۵۹، ۸۴۰هزار دلار (۷٫۵میلیون دلار کنونی) خرید، تلفن سکهای نصب کرد تا مهمانانش با این تلفن تماس بگیرند! اینکه یکی از همسرانش درباره علت جداییاش گفته بود «اولین عشق گتی تجارت است»، تعبیر اشتباهی برای مردی نبود که ۱۸ ساعت در روز کار میکرد.

او کت و شلوارهای مچاله و ژاکتهای فرسوده میپوشید و لباسهایش را خودش میشست! وقتی همسر پنجمش کلاس بازیگری رفت، مجبورش کرد کل پول کلاس را پس دهد. مشهور است دوستانش را متقاعد کرد صبر کنند تا بلیت تخفیفخورده نمایشگاه سگهای کرافتس را بخرند؛ آن زمان سه میلیارد دلار ثروت داشت!

گتی در عین حال به شدت علاقمند به جمعآوری آثار هنری و تاریخی بود و مجموعهای ۶۰۰ قلمی به ارزش میلیاردی از آثار رامبرانت، تینتورتو، مونه و... را داشت که اکنون در موزه گتی در کالیفرنیا در دسترس است.

در ۱۹۷۳، نوه او جان پل گتی سوم توسط یک گروه مافیایی در ایتالیا ربوده شد و آنها درخواست ۱۷میلیون دلار (۹۴میلیون دلار کنونی) کردند؛ معادل یک روز درآمد میادین نفتیاش. با این استدلال پول را نداد: «من ۱۴نوه دیگر دارم و اگر اکنون یک پنی بپردازم، پس ۱۴ نوه ربوده شده خواهم داشت!»

وقتی مافیای ایتالیا، گوش نوهاش را برید و به همراه بخشی از موهایش برای یک روزنامه ایتالیایی فرستاد، او بالاخره حاضر شد بخشی از پول را به شکلی بدهد که به جای مالیاتش محاسبه شود و بخش دیگر را به پسرش وام داد تا با سودش پس بدهد!

گتی البته با یک واسطه با گروگانگیران بر سر رقم مذاکره و چانهزنی کرد و فقط ۲٫۹ میلیون دلار از درخواست گروه مافیایی را پرداخت کرد. نوهاش پس از آزادی کارش به بیمارستان روانی کشید، مخدر مصرف کرد، سپس سکته کرد و تا آخر عمر یعنی ۲۰۱۱ روی ویلچر نشسته بود!

او در حالی در ۱۹۷۶ در ۸۳ سالگی مرد که ثروت ۴میلیارد دلاری (۱۷٫۳میلیارد دلار امروزی) باقی گذاشته بود. موسسات بسیاری پس از او نیز توسط خاندانش ایجاد شد که آژانس عکس گتی ایمجز مشهورترین آنهاست.
گتی نماد ثروتمندی است که از ثروتش هیچ بهرهای نبرد و به بستگانش در زمان حیات نیز هیچ نداد و تنهایی را به سخاوت ترجیح داد. پس از مرگش، خانوادهاش در مقطعی با ۵٫۴میلیارد ثروت، ثروتمندترین خانواده آمریکا شد!

این مطالب را هم ببینید: