روس‌ها علیه تهران؛ تاریخ ایران پر از خیانت‌های آن‌هاست!

یک فعال سیاسی گفت: روس‌ها همواره در پی تضعیف و محدودیت تهران بوده اند.

به گزارش تازه‌نیوز، به طور مشخص ایران همواره از روسیه به عنوان شریک استراتژیک یا متحد راهبردی یاد کرده و این کشور را در بالاترین سطح روابط با خود قرار داده است. اما در طرف مقابل روس ها هیچ گاه ایران را در قامت یک شریک استراتژیک یا متحد راهبردی ندیده‌اند. به همین جهت نیز در زمان‌های مختلف مواضعی اتخاذ می‌کنند که چندان خوشایند ایران نیست. مثل بیانیه اخیری که مشترکا با کشورهای عربی در خصوص جزایر 3گانه ایرانی در مراکش ارائه شد و روس‌ها نیز پای آن را امضا کردند. حال پرسش اینجا است که آیا باید در قبال روس‌ها همان سیاست و رفتار سابق را پیش بگریم ؛ در نحوه رفتار خود تجدید نظر کرده و تغییر رویه بدهیم یا اینکه به طور کلی در سیاست خارجی نوعی توازن ایجاد کنیم. مهدی مطهرنیا تحلیلگر مسائل بین‌الملل و آینده پژوه سیاسی در گفت و گو با«آرمان ملی آنلاین » به این پرسش‌ها پاسخ داده  و نوع مواجهه دو کشور را تحلیل گرده است.

لغزندگی مفاهیم در ادبیات سیاسی

یک تحلیلگر مسائل بین‌الملل در خصوص نوع مناسبات و مواجهه ایران و روسیه اظهار داشت: در ادبیات سیاسی سرزمین ما فهم مفاهیم با لغزندگی روبرو است. وقتی از استراتژی و شریک استراتژیک صحبت می‌شود دارای تعریف نظری، عملیاتی ، شاخص گذاری و چارچوب‌های معین است. استراتژی را راهبرد تعریف کرده‌اند و در ادبیات ایران به راهبرد ترجمه می‌شود در حالی که دور را دُور نگری است. چرا که باید در آن به گونه‌ای محیط بازی و میدان عمل را گسترده دید، همه چیز را در آن مشاهده کرد و سپس با آینده اندیشی و آینده نگری راهبردی را پیش گرفت که با کمترین منابع بیشترین منافع را ببار بیاورد. مهدی مطهرنیا به «آرمان ملی آنلاین» گفت: این در حالی است که در رویکرد ما استراتژی‌ها مانند مفاهیم دیگر حتی مفهوم سیاست، فرهنگ و دیانت لغزندگی پیدا کرده است. شریک استراتژیک، استفاده از فرصت‌های استراتژیک یا دام‌های استراتژیک همه مفاهیمی تخصصی است که قالب بندی‌ها و روش‌های خاص خود را دارد. ولی شور بختانه در نظام تفکر ما و نظام برنامه ریزی در وضعیت کنونی ما در چند دهه اخیر تنها این واژه‌ها به کار می‌رود ولی دارای خمیر مایه صحیح در حوزه فهم و مهم‌تر از آن در حوزه اقدام نیست. وی افزود: از این منظر باید گفت ما در بافت موقعیتی قرار داریم که تنها به خاطر آنکه احساس آن را داریم که وضعیت را به سمت و سوی آمال خود سوق بدهیم مفاهیم را به استخدام می‌گیریم و بدون توجه به منطق کاربردی آنها مصادیقی را برایش رقم می زنیم که اساسا خارج از معیارهای منطق مفهومی و شاخص گذاری‌های عینی آن است.

روس‌ها همواره در پی تضعیف و محدودیت تهران بوده اند

این آینده پژوه سیاسی و اجتماعی بیان کرد: سال‌ها است که از زبان بسیاری از مسئولان کشور می‌شنویم که روسیه شریک استراتژیک ایران است. این در حالی است که باتوجه به جایگاه روسیه در نظام بین‌المل و وضعیت روسیه در حال حاضر  با توجه به رقایت روسیه در بازار انرژی جهانی با تهران هیچ گاه روس‌ها نمی‌توانند شریک استراتژیک ایران باشند. شرکای استراتژیک باید در یک نوع هماهنگی محتوایی راهبردهای اساسی برای رسیدن به موفقیت‌هایی را دنبال کنند که در قالب اتحاد یا (alliance) به وجود می‌آید.  اتحاد یعنی همکاری و رقابت توأمان و نمی‌توانیم بدون توجه به این مفاهیم دور  را دّورنگری کنیم. مطهرنیا عنوان کرد: به عبارت دیگر چشم اندازی بسیار دور را از نزدیک تا منتها الیه ممکن ببینیم و تفکر سیستمی داشته باشیم. نمی‌توانیم دّور نگری کنیم در عین حالی که دور را می‌بینیم با تفکر انتقادی ریزه کاری‌ها را در دوره زدن‌های هدفمند مورد توجه قرار دهیم  و نگرشی  آینده اندیشانه را با آن همراه نکنیم.  لذا راهبردی که متکی بر این سه ستون نباشد استراتژیک نیست.

رئیس اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ اظهار کرد: از طرف دیگر اگر از شریک استراتژیک سخن می‌گوییم روس‌ها به واسطه ایجاد فضایی که از منظر دوّر نگری یعنی محاط شدن بر اساس تفکر انتقادی بر محیط بازیشان در جهت تضعیف ایران در ما بین دو دریا و دریاچه خلیج فارس و خزر همواره در پی تضعیف و محدودیت تهران در طول تاریخ بوده اند.  جنگ اول ایران و روس، جنگ دوم ایران و روس، ماجراهایی که بارها در ارتباط با هواداری از حزب توده و نفوذ مارکسیسم  در ایران انجام شده و مطالبی که در این باب در دوران‌های گوناگون با اولتیماتوم‌های مختلف قدرت‌های بزرگ برسر ایران شکل گرفت به گونه‌ای که ایران به شمال و جنوب توسط همین مسکو  و لندن تقسیم شد همگی درتاریخ ایران به یادگار مانده است.

اصلاحات در نگرش به روسیه

 این استاد دانشگاه تصریح کرد: لذا گفتن اینکه روس‌ها شریک استراتژیک ما هستند تا بتوانیم خود را از انزوای سیاسی ناشی از برخورد با غرب برهانیم نتیجه‌اش آن می‌شود که اکنون شاهد ایجاد فضایی هستیم که در آن تمام تحرکات نشان دهنده محدود سازی قدرت ایران و بازی روسیه  براساس مکتب رئالیسم قدرت در جهت تنظیم و ضعیتی است که بتواند بیشترین منافع را با کمترین منابع از بازی با قدرت‌های بزرگ و قدرت‌های منطقه‌ای با برگ ایران حاصل کند و این را دیگر نمی‌توان کتمان کرد.

مطهرنیا ابراز داشت: می‌توان از منظر جایگاه قدرت با مردم سخن گفت و توجیه سیاسی کرد، اما این تحلیل سیاسی در برابر دیدگان مردم  حتی بسیاری از باور‌مندان به نظام فکری که به هر روی تلاش دارد روسیه را به عنوان شریک استراتژیک معرفی کند در جامعه  ما دیده می شود. از این رو باید این نوع نگرش را مورد توجه جدی قرار داد و به گونه ای در باز خورد عملی آن اصلاحات ضروری را به انجام رساند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.