چند پرسش مهم درباره مهاجران افغانستانی؛ آیا درست است مردم را از سر سفره پدری بلند و جای آنان را به مهمانان ناخوانده دهیم؟

این کار درست مثل این است که جمعی بر سر سفره پدری نشسته‌اند و ما بدون کسب اجازه از صاحبان سفره، تعداد انبوهی از رهگذران را بر سر سفره دعوت می‌کنیم! و از صاحبان سفره می‌خواهیم جمع‌تر بنشینند و جای‌شان را به میهمانان ناخوانده بدهند!

به گزارش تازه‌نیوز، «ماجرای اتباع و پرسش‌های بی‌پاسخ» عنوان یادداشت ناصر ذاکری برای روزنامه اعتماد است که در آن آمده: سرپرست اداره‌کل امور اتباع و مهاجرین خارجی استانداری تهران چندی پیش گفته است که تعداد اتباع غیرمجاز جمع‌آوری‌شده از تفرجگاه‌های استان در نوروز امسال نسبت به سال قبل سه‌برابر شده است. وی همچنین ضمن اعلام این خبر که سال گذشته بیش از ۷۰هزار تبعه غیرمجاز گردآوری شده‌اند، گفته است گردآوری اتباع غیرمجاز تا آخرین نفر ادامه خواهدداشت. به دنبال این اظهارات، مسوولان دیگری نیز به موضوع اتباع غیرمجاز پرداخته‌اند، از جمله فرماندار ری جدیت نهادهای مسوول را در برخورد با این معضل خواستار شده است.

به نقل از عصر ایران، با توجه به این‌گونه اظهارنظرها می‌توان برداشت کرد که انعکاس نگرانی‌های مردمی از افزایش تعداد مهاجران افغانستانی در رسانه‌ها و فضای مجازی مسوولان را وادار کرده با جدیت بیشتری به این پرونده توجه کنند. هرچند این امر مایه امیدواری است، اما به‌راستی آیا این مشکل در مسیر حل شدن است؟ قدری تامل در جملات نقل‌شده از سرپرست محترم در ابتدای یادداشت، نگرانی‌ها را بیشتر می‌کند. او از سه‌برابر شدن آمار گردآوری اتباع سخن می‌گوید، اما اشاره‌ای به افزایش تعداد تیم‌های گشت نمی‌کند. معلوم نیست این افزایش ناشی از تلاش بیشتر ماموران است یا ناشی از افزایش بی‌رویه تعداد اتباع غیرمجاز. اگر تلاش ماموران بیشتر شده، این سوال مطرح می‌شود که چرا این تلاش بیشتر خیلی دیر آغاز شده و چرا همان سال گذشته این جدیت به کار گرفته‌نشده است و اگر تعداد اتباع غیرمجاز افزایش یافته که این افزایش تعداد گردآوری دیگر مایه فخرفروشی و خوشحالی نیست.

ظاهرا این مسوول محترم درک درستی از مفهوم شاخص‌های مثبت و منفی و اینکه به چه تغییراتی می‌توان دل خوش کرد، ندارد. نکته‌ای که از سخنان این مقام مسوول و دیگران برداشت می‌شود، این است که هیچ آمار قابل‌اتکایی در مورد ورود اتباع غیرمجاز و توزیع آن در کشور نداریم. گفتنی است فرماندار ری از راه‌اندازی مرکز تخصصی غربالگری اتباع و مهاجران خارجی در روزهای آتی خبر می‌دهد که مشکل نبود اطلاعات مستند و امکان نظارت را رفع خواهدکرد.

در مورد مهاجران افغانستانی مسوولان ذی‌ربط ابتدا باید به چند پرسش بسیار مهم پاسخ بدهند:  ۱- چرا در طول این همه سال به فکر راه‌اندازی سامانه‌ای برای گردآوری آمار و اطلاعات نبوده‌اند و تازه به اهمیت این امر پی برده‌اند؟  ۲ – در طول چند سال گذشته دقیقا چه اقداماتی برای کنترل ورودهای غیرمجاز از مرز شرقی انجام داده‌اند و نتیجه این اقدامات چه بوده است؟  ۳- چه برنامه‌هایی برای جلوگیری از ورود غیرمجاز برای امسال و سال‌های آینده طراحی شده است؟ و به بیان دیگر چگونه می‌توان یقین پیدا کرد که سرعت افزایش اتباع غیرمجاز بیشتر از گذشته نخواهدشد؟

۴ – چرا بدون تدوین هیچ‌گونه برنامه‌ای به پذیرش اتباع اقدام کرده‌ایم؟ به بیان دیگر چرا مطالعه‌ای برای تعیین سقف مجاز پذیرش اتباع انجام نگرفته و آثار مثبت و منفی آن در اقتصاد کلان کشور و به‌ویژه در بازار کار ارزیابی نشده است؟ نگارنده هرگز انتظار ندارد که متولیان امر پاسخ قانع‌کننده‌ای به این‌گونه پرسش‌های منطقی داشته‌باشند. اما به نظر می‌رسد مشکل بسیار فراتر از این است. گفتنی است چندی پیش مسوولان اجرای برنامه دادن مجوز اقامت در مقابل تعهد سپرده‌گذاری صدمیلیون‌تومانی (با عنوان سرمایه‌گذاری) را آغاز کردند. در شرایطی که هیچ مطالعه‌ای در مورد آثار اقتصادی و اجتماعی اتباع مجاز و تعیین سقف قابل‌تحمل آن نشده است، اجرای چنین برنامه‌هایی را فقط می‌توان یک شوخی تلخ تلقی کرد. فکرش را بکنید در چنین فضایی اگر یک تشکیلات هدف اعزام اعضای خود را به داخل مرزهای ما (با هدف‌هایی چون تشدید بحران اجتماعی، افزایش نارضایتی مردم، برهم زدن نظام بازار کار، گسترش تلقی ناامنی و …) داشته‌باشد، با تقبل هزینه ناچیز ۱۷ میلیون دلاری مجوز آوردن یک لشکر ده‌هزارنفری را دریافت می‌کند.

نکته قابل‌تامل دیگر فراهم آوردن فرصت استفاده از خدمات بیمه و تامین‌اجتماعی است. گویا متولیان امر می‌پندارند که با چنین تدبیر داهیانه‌ای کفه درآمدهای صندوق‌های بیمه اجتماعی بر کفه هزینه‌ها خواهدچربید و امکان خارج شدن این صندوق‌ها از بحران فراهم خواهدشد. البته بررسی این تصور نادرست فرصتی دیگر می‌طلبد. به باور نگارنده پرسش اساسی که باید پاسخ آن از متولیان امر خواسته‌شود، این است که آیا در شرایط کنونی جهان، کشور دیگری را سراغ دارید که با پرونده مهاجرت سیل‌آسا از کشور همسایه این‌گونه با تساهل و تسامح افراطی برخورد بکند؟! کدام کشور با به‌اصطلاح سرمایه‌گذاری ۱۷۰۰دلاری مجوز اقامت می‌دهد؟! کدام کشور بازار کار خود را در مقابل توفان مهاجرت همسایگان تنها و بی‌پناه رها می‌کند؟ کدام کشور در مقابل پدیده تغییر ترکیب جمعیتی در استان‌های مرکزی خود گرفتار بی‌عملی شگفتی‌آور می‌شود؟ و برای این بی‌عملی تاسف‌بار حتی هزینه سرسام‌آوری چون گسترش نارضایتی عمومی را با سخاوتمندی تمام پرداخت می‌کند؟

اما نکته پایانی: در سال ۹۶ و بعد از وقوع زلزله در استان کرمانشاه مسوولان از ورود تیم پزشکان بدون مرز که برای کمک به زلزله‌زدگان آمده‌بودند، جلوگیری کرده و آنان را برگرداندند. اما اینک خبر رسیده که مذاکرات با سازمان پزشکان بدون مرز برای دریافت کمک و جلوگیری از گسترش بیماری‌های واگیردار از طریق ورود اتباع کشور همسایه شروع شده و استان کرمان در این زمینه پیشقدم شده است. البته این تجدید نظر را باید  به فال نیک گرفت و آن را نشانه‌ای از درک بهتر مناسبات جهانی دانست، اما در شرایط فعلی همین تجدید نظر مطلوب نشان از جدیت مسوولان در اجرای برنامه پذیرش مهاجرین و ضروری تلقی نکردن مهار جریان مهاجرت دارد.

به‌راستی وقتی مهاجرت تا بدین‌حد انبوه و چشمگیر باشد که در برخی مناطق کشور ترکیب جمعیتی را تغییر بدهد، آیا اخلاقا و شرعا اشکالی ندارد که بدون پرسش صریح از مردمی که صاحبان اصلی این سرزمین هستند و بدون جلب رضایت آنان چنین تصمیم مهمی را بگیریم؟ این کار درست مثل این است که جمعی بر سر سفره پدری نشسته‌اند و ما بدون کسب اجازه از صاحبان سفره، تعداد انبوهی از رهگذران را بر سر سفره دعوت می‌کنیم! و از صاحبان سفره می‌خواهیم جمع‌تر بنشینند و جای‌شان را به میهمانان ناخوانده بدهند!

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.