اگر مورد خیانت واقع شدیم، چه کنیم؟

هیچ شک و تردیدی در ناخوشایند بودن بعضی اتفاقات وجود ندارد ولی آنچه میزان آسیب افراد را در برابر حوادث ناگوار تعیین می‌کند، نوع برداشت و واکنش آنها در چنین مواقعی است.

به گزارش تازه‌نیوز، یکی از تلخ‌ترین اتفاقات در روابط عاطفی بی‌وفایی، خیانت و دورویی است اما بهتر است در چنین موقعیتی فراموش نکنیم اگر به ما خیانت شده، این اشتباه و ضعف فرد مقابل بوده، نه صرفا ضعف یا کوتاهی‌های ما که هیچ توجیهی برایش وجود ندارد. چگونه می‌توانیم در مقابل حوادث تلخ و ناگواری مانند خیانت خودمان را سرزنش نکنیم و مقصر ندانیم؟ در ادامه مطلب به این موضوع پرداخته‌ایم.
اشتباه نکنید!
توجه داشته باشیم هنگامی که کسی رفتار ناعادلانه‌ای مانند خیانت مقابل ما دارد، قبل از اینکه دنبال دلایل آن بگردیم بهتر است بدانیم حتی اگر ما زشت‌ترین و بداخلاق‌ترین آدمی باشیم که روی این سیاره وجود دارد، هیچ کس حق ندارد به این بهانه‌ها ما را تحقیر یا به ما خیانت کند.
تنها حقی که می‌شود به این قبیل افراد داد این است که اگر کنار ما حالشان خوب نیست، محترمانه خداحافظی کنند، بروند و به رابطه با ما پایان بدهند اما این افراد حق ندارند بمانند، نقاب بزنند و با خیال راحت به ما خیانت کنند و به دیگران هم بگویند همسرمان در انجام وظایفش کوتاهی کرده و چنین و چنان است و… اما چون او هنوز مادر یا پدر فرزندان ماست یا چون نمی‌توانیم مهریه‌ بپردازیم یا بهانه‌هایی از این قبیل نمی‌توانیم از یکدیگر جدا شویم.

خیانت و بی‌وفایی
تمام رفتارها و عملکرد‌های فرد متعهد خارج از چارچوب خانواده که منجر به یک ارتباط عاطفی، دوستانه یا عاشقانه شود، به گونه‌ای که هیجان‌های خاصی برای شخص به وجود بیاورد، حتی اگر منجر به رابطه جنسی هم نشود، آسیب‌رسان است و به نوعی خیانت محسوب می‌شود اما اصطلاح «بی‌وفایی» به معنای از بین رفتن حس اعتماد است؛ یعنی عنصر مهم در رابطه «اعتماد» است؛ اعتماد به اینکه زن‌وشوهر فقط با همدیگر نزدیکی عاطفی داشته باشند و شخص دیگری در این بین شریک نباشد اما هنگام بی‌وفایی با برقراری روابط پنهانی یا هر نوع سردی چنین پیمانی از بین می‌رود. می‌توان گفت بی‌وفایی اغلب مقدمه‌ای برای خیانت است ولی دست کشیدن از آن آسان‌تر و عوارضش هم کمتر است. ضمن اینکه بخشیدن آن نیز آسان‌تر به نظر می‌رسد. البته بی‌وفایی یکی از عمده‌ترین دلایل طلاق شمرده شده چون با بی‌وفایی به تدریج اعتبار و اعتماد نزد طرف مقابل از بین می‌رود که در موارد زیادی هم منجر به خیانت می‌شود.

تقسیم‌بندی خیانت
خیانت چند نوع است؛ یکی خیانت رفتاری است؛ یعنی به صورت رفتاری و ارتباط برقرار کردن با شخصی دیگر. گاهی خیانت فقط در حد ذهن باقی می‌ماند و فرد خائن فقط در فکر و تخیل به شخص دیگری فکر می‌کند اما همین موضوع باعث می‌شود فرد همسرش را با ایده‌آل‌های ذهن خود مقایسه کند بنابراین رابطه او با همسرش سرد می‌شود. گاهی هم خیانت به صورت کلامی است و به گفت‌وگو در فضاهای مجازی محدود می‌شود اما در خیانت عشقی رابطه صمیمانه‌ای وجود دارد که زندگی زناشویی را با مشکل زیادی مواجه می‌کند. در مواردی هم خیانت جنسی به وجود می‌آید. بعضی مواقع هم خیانت به دلیل بروز مشکلات عاطفی است؛ به این صورت که فرد مشکلات عاطفی خود و خانواده‌اش را به جای همسرش با شخص دیگری مطرح می‌کند.
روابط مثلثی
این روزها روابطی که بسیار هم شایع شده، روابط عاشقانه مثلثی است؛ یعنی بعضی افراد به دلایل مختلف و ترس‌هایی مانند ترس از بروز مشکلات اقتصادی، تنهایی یا حرف دیگران قبل از اینکه از همسرشان جدا شوند وارد روابط دیگری می‌شوند که نه‌تنها برای خودشان، بلکه برای فرزندانشان هم بسیار آسیب‌زاست. نگرانی در مورد طلاق باعث می‌شود افراد همچنان در روابط قبلی خود بمانند، در حالی که هیچ تلاشی برای بهبود آن نمی‌کنند. در واقع، ادامه همین روابط احساسات منفی را بیشتر می‌کند. البته شاید توجیه‌شان این باشد در این روابط به نیازهایشان پاسخ داده می‌شود اما بیشتر مواقع طرف مقابل یا خبر ندارد یا شک می‌کند و ترجیح می‌دهد حرفی نزند و سکوت کند. در بعضی موارد افراد نسبت به هم بی‌تفاوت می‌شوند که می‌توان گفت این بی‌وفایی به نوعی «بی‌وفایی تلافی‌جویانه» است. نوعی «بی‌وفایی کاوشگرایانه» هم وجود دارد که در آن فرد داوطلبانه و حساب‌شده عمل می‌کند. به این صورت که خودش فهمیده در ازدواجش مشکلات زیادی وجود دارد ولی از آنجا که تصمیم قطعی نگرفته می‌خواهد گام‌های حساب‌گرایانه‌ای بردارد تا به تصمیم درستی در این زمینه برسد.
عوامل بروز بی‌وفایی
عواملی که منجر به بی‌وفایی همسران یا خیانت می‌شود در مردها و زن‌ها با هم متفاوت است. عواملی که اغلب در مردها باعث بروز سردی و بی‌تفاوتی می‌شود شامل سردی در رابطه، اختلاف با همسر، مشکلات اقتصادی و شغلی و دلزدگی در زندگی زناشویی مانند دوران بارداری همسر یا نیازهای ارضانشده، اختلاف در نوع عقیده و اصول اخلاقی، بحران میانسالی و… است که حین رابطه مشخص می‌شود. عوامل سردی در زن‌ها بیشتر شامل عشق و علاقه به یک مرد، بیماری همسر، نیازهای مالی، وابستگی‌های شدید عاطفی، مشکلات جنسی، تلافی‌جویی و انتقاد از همسر و… می‌شود. طرز تفکری هم که افراد در مورد جنس مخالف دارند، تا حدود زیادی در خراب شدن روابط آنها موثر است، مثلا مردانی که فکر می‌کنند زن‌ها را باید شکار کرد یا آنها بدون مردها چیزی نیستند نمی‌توانند ارتباط زناشویی خوبی داشته باشند؛ ارتباطی که همسرشان سزاوار آن باشد. ناآگاهی از نوع ارتباط و خواسته‌های طرف مقابل هم تا حدود زیادی در چگونگی برقراری رابطه زناشویی موثر است. بسیاری از زن‌ها فکر می‌کنند با وارد شدن در ارتباط زناشویی دیگر هیچ گاه نباید احساس تنهایی کنند و همسرشان همیشه همراه و کمک آنها خواهد بود، در حالی که چنین انتظارات غیرواقع‌بینانه‌ای فقط باعث دلسرد شدن و ناامیدی بیشتر آنها می‌شود. شاد نبودن، تایید یا تمجید نشدن بجا و به موقع و ناهماهنگی در هیجانات، علایق و سرگرمی‌های دو طرف رابطه هم باعث می‌شود به تدریج علاقه‌ای به ادامه ارتباط نداشته باشند.
نشانگان آشیانه خالی
رسیدن به بحران میانسالی باعث می‌شود افراد گذشته خود را مرور و میزان رضایت خود را از سیر و گذشت زندگی خود ارزیابی کنند. در چنین مواقعی بچه‌ها هم معمولا به سنی رسیده‌اند که هر کدام یا جدا شده‌اند یا سرگرم کارهای خودشان هستند. به این ترتیب همسران احساس تنهایی بیشتری می‌کنند. وقتی آنها به چنین مرحله‌ای می‌رسند و این احساسات را تجربه می‌کنند، به جای ترمیم رابطه اغلب دنبال یافتن عشق و علاقه در شخص دیگری می‌گردند.
البته در این میان هوسرانی بعضی مردها موضوع متفاوتی است که بیشتر به علت پوشش دادن به احساس نیازهای خود و همچنین احساس حقارت‌شان است و معمولا هر کدام برای ادامه دادن به چنین کارهایی برای خود توجیهاتی دارند. به این ترتیب هوسرانی برای این افراد به تدریج مانند سرگرمی می‌شود. متاسفانه این افراد در بسیاری موارد توپ را به زمین طرف مقابل می‌اندازند و با مقصر دانستن او باعث می‌شوند همسرشان احساس گناه و تقصیر بیشتری کند، در صورتی که هیچ کس نمی‌تواند تقصیر و کوتاهی‌اش را در شانه خالی کردن خود از زیر بار مسوولیت‌ها و تعهداتش گردن طرف مقابل بیندازد چون این موضوع باعث می‌شود طرف مقابل عزت نفس خود را از دست بدهد. آسیبی که در بسیاری اوقات جبران‌ناپذیر است.
وقتی خیانت می‌بینیم…
نخستین موضوع در مورد کسی که در روابط عاطفی به او خیانت می‌شود این است که فکر می‌کند به اندازه کافی خوب نبوده و حتما همسرش فرد دیگری را به او ترجیح داده است. وقتی به این موضوعات فکر کنیم، این گونه افکار و احساسات باعث آسیب زیادی به ما می‌شود، به گونه‌ای که نمی‌توانیم به خود بقبولانیم ما هرچقدر هم مقصر باشیم و کوتاهی کرده باشیم طرف مقابل نباید با ما این گونه رفتار کند. در واقع خیلی اوقات پایین بودن عزت نفس ما باعث می‌شود چنین آسیب‌هایی به مدت طولانی آزارمان بدهد و نتوانیم از آنها رهایی یابیم بنابراین به جای فریب خوردن و تسلیم شدن در برابر توجیهات طرف مقابل باید با آگاهی به این باور برسیم که کسی که خیانت می‌کند ممکن است مشکلات و حتی بیماری‌هایی داشته باشد پس این موضوع ربطی به ما ندارد، بلکه این او است که باید به فکر درمان خود باشد. البته ما هم می‌توانیم بیشتر به رفتارهای خود دقت کنیم و ببینیم کجا مقصر بوده‌ایم. درواقع، یکی از کارهای مهم مشاوره‌های قبل ازدواج هم همین است؛ اینکه می‌تواند مانع از برقراری روابط ناسالمی شود که دو طرف رابطه به جای یاری رساندن به همدیگر باعث رنجش و آزار همدیگر می‌شوند. مراجعه به مشاور این آگاهی را به ما می‌دهد که خودمان متوجه شویم و به این درجه از آگاهی برسیم که تا چه حد توانایی شروع یک رابطه را داریم. ضمن اینکه رابطه ما با کسی که انتخاب کرده‌ایم تا چه حد می‌تواند پایدار باقی بماند.

منبع: سلامت

بیشتر بخوانید:

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.