ایران میان درگیری آذربایجان و ارمنستان؛ جنگ سوم قره‌باغ در پیش است؟

طی روزهای اخیر، تصاویری از انتقال جنگ‌افزارهای باکو به مناطق مرزی با ارمنستان در فضای مجازی دست به دست شده که نشان از افزایش تحرکات نظامی در این منطقه است؛ واکنش ایران به این تحولات چه خواهد بود؟

به گزارش تازه‌نیوز، درست سال گذسته در همین روزها، تسلیحات باکو، طی حمله‌ای شبانه، مواضع ارمنستان در مرزهای شرقی را مورد هجوم توپ‌خانه‌ای و پهپادی قرار داد. ارمنستان، باکو را به حمله غیر‌قانونی در ۱۳ سپتامبر متهم کردو مقامات باکو نیز گفتند که این حرکت، در انتقام «اقدامات خراب‌کارانه» ارمنستان صورت گرفته است. گویا این درگیری محدود که جان ۴۹ سرباز را گرفت، پایان ماجرا نبود.

با گذشت حدود یک سال، «جیحون بایراموف» وزیر خارجه باکو روز جمعه، ۱۷ شهریورماه، در دیدار با سفرای کشورهای خارجی مقیم باکو، ارمنستان را به «ماجراجویی در منطقه» متهم کرده و گفته: «ارمنستان خندق‌های جدید حفر می‌کند، استحکامات دفاعی تشکیل می‌دهد و پرسنل و تجهیزات را برای ماجراجویی نظامی بعدی خود جمع‌آوری می‌کند». در سویی دیگر، «نیکول پاشینیان» نخست‌وزیر ارمنستان در جلسه کابینه این کشور گفت: «آذربایجان روزها در خط تماس قره‌باغ و مرز ارمنستان و آذربایجان نیروهایش را تقویت کرده است. سیاست دست‌اندازی آذربایجان به خاک ارمنستان ادامه دارد».

باکو چه می‌خواهد؟

پس از جنگ سال ۲۰۲۰، ارمنستان از مناطق تحت احتیار باکو عقب‌نشینی کرد اما همچنان به کنترل قره‌باغ، ادامه داد. بنابراین بسیاری، افزایش تنش‌های نظامی در قره‌باغ را، حتی با وجود توافق صلحی که در سال ۲۰۲۰ و به میانجی‌گری ترکیه میان دو کشور امضا شد، پیش‌بینی کرده بودند. یک دلیل مهم عدم دستیابی به صلح در این منطقه شاید، اقتضای ژئوپلیتیک باشد. وضعیتی که علاوه بر باکو و ارمنستان، بازیگران مستقیم و غیرمستقیم بسیاری را به خود درگیر کرده است.

پیروزی باکو در جنگ پیشین قره‌باغ، از سویی دسترسی ایران به ارمنستان را با مشکلاتی مواجه کرده و از سوی دیگر، عزم باکو را برای احداث کریدور «زنگزور» جدی‌‌تر کرده است. به عبارت دیگر، این هدف در تمامی روزهای بعد از جنگ دوم قره‌باغ، با جدیت هرچه بیشتر توس باکو دنبال شده است. کریدور «زنگزور» برای باکو، در گام نخست ابزاری مهم در جهت بازپس‌گیری قره‌باغ و در گام‌های بعدی، مسیری برای تسلط بر جاده‌های ترانزیتی و راه‌آهن، شبکه لوله‌های انرژی، زیرساخت‌های تجاری و خطوط فیبر نوری است. البته برخی کارشناسان مسایل قفقاز معتقدند که احداث این کریدور، در یک شرایط مطلوب و عادی، می‌تواند به بهبود روابط بین باکو و ارمنستان بینجامد. حاکمیت باکو اما، با جاه‌طلبی برای تسلط یک‌جانبه بر این کریدور، از دستیابی به این «شرایط عادی» جلوگیری می‌کند و همین، نشانه‌ای جدی از ماجراجویی باکو برای تغییر در مرزهای منطقه است.

زنگزور؛ یک دنیا موافق و فقط یک مخالف!

آنچه واضح است اما این است که جمهوری باکو، با پشتیبانی ترکیه و اسرائیل و حتی حمایت برخی از بازیگران بین‌المللی، گام‌هایی جدی در راستای اجرای طرح بزرگ راه‌اندازی کریدور زنگزور برداشته است. در مدت اخیر، پروازهای متعدد نظامی از باکو به اسرائیل در جریان بوده و بررسی گزارش‌ها نشان می‌دهد که در روزهای اخیر، هواپیماهای ترابری رزمی ارتش جمهوری آذربایجان اقدام به پرواز به پایگاه‌های نظامی در سرزمین اشغالی کرده‌اند. ترکیه نیز با پیگیری احداث کریدور زنگزور، به دنبال دسترسی بیشتر به آسیای مرکزی است. اهمیت زنگزور برای ترکیه به حدی است که عده‌ای، این کریدور را یکی از سه عنصر اصلی استراتژی جدید ترکیه می‌دانند.

از سوی دیگر، اهمیت بازیگری روس‌ها در تحولات قفقاز نیز قابل انکار نیست. پیش‌تر، «شعیب بهمن»، کارشناس مسایل قفقاز در گفت‌وگو با فراز خاطرنشان کرده بود که روسیه از دریچه منافع ملی خود به این موضوع نگاه می‌کند. روسیه‌، در سال‌های گذشته، اعتقادی به راه‌اندازی طرحی به نام کریدور نداشت اما جنگ اوکراین و مسدود شدن مسیر‌های احتمالی دسترسی روسیه به غرب، معادلات را به هم زد. به عقیده «شعیب بهمن، راه‌اندازی کریدور زنگزور این امکان را فراهم می‌کند که روسیه بتواند از طریق آن به ترکیه و پس از آن دریای مدیترانه و کشور‌های افریقایی و اروپایی دسترسی داشته باشد. با این حال به نظر می‌رسد که احداث این کریدور در صورتی برای روس‌ها رویایی خواهد بود که در نهایت، کنترل آن را به دست بگیرند.

 

با این اوصاف، به نظر می‌رسد که تنها مخالف جدی احداث کریدور زنگزور، ایران است. کشوری که علی‌رغم مخالفت صریح با هرگونه تغییر در مرزهای ژئوپلیتیک، همچنان صراحتی در اعلام مخالفتش با تحرکات اخیر در قفقاز نداشته است. برخی معتقد بودند که سیاست ایران، مماشات با «الهام علی اف» رییس جمهوری باکو به امید کاهش تنش‌ها و البته کمرنگ‌تر شدن روابطش با اسراییل است. گذشت زمان اما نشان داده که این تساهل، به افزایش روزافزون روابط باکو و رژیم صهیونیستی انجامیده است. باکو، حدود ۴۰ درصد از نفت اسراییل را تامین کرده و میزان تبادلات و شراکت نظامی نیز بین این دو کشور، روز به روز در حال افزایش بوده است. دو نشانه‌ای که افزایش و بهبود روابط بین این دو دولت را تایید می‌کند.

واکنش ایران چه خواهد بود؟

با بررسی همه قطعات پازل، می‌توان چند سناریو از واکنش احتمالی ایران به تحولات و تحرکات اخیر در قره‌باغ در نظر گرفت.

آرش رئیسی‌نژاد، کارشناس مسایل قفقاز در توییتر خود در این مورد نوشته: «‌ایران ضمن تامید بر حق حاکمیت باکو بر قره‌باغ، باید محور پارس‌آباد-اردبیل-تبریز-ماکو را جایگزین زنگزور مطرح کند که نیازمند ایجاد راه‌آهن پارس‌آباد-میانه و بازرگان-ایغدیر و تبدیل اردبیل به بندر خشک است. همچنین ایران باید راه‌اندازی جاده ترانزیتی و خطوط انرژی تبریز-ایروان با گذر از عمق سیونیک را دنبال کند. چرا که امروزه، جاده و خط لوله همچو دژ دفاعی ورای مرزها عمل می‌کند». این کارشناس معتقد است که «راه‌اندازی کریدور زنگزور در کنار از دست رفتن جزایر ۳ گانه ایران» ضرباتی است که در آینده نزدیک، تمایمت ارضی ایران را بر هم خواهد زد.

سناروی دوم اما، سناریوی «جنگ» است. آن طور که از شرایط منطقه پیداست و آن طور که از حامیان تندرو باکو، از اسراییل تا ترکیه بر می‌آید و باتوجه به افزایش قدرت نظامی باکو به حمایت اسراییل در سال‌های اخیر، جنگ سوم قره‌باغ، نسبت به جنگ پیشین خونین‌تر و پرتلفات‌تر خواهد بود. از این جهت، پیامدهای جنگ احتمالی نیز می‌تواند برای ایران، پررنگ‌تر باشد. برخی کارشناسان معتقدند که اگر دولت باکو با پشتیبانی ناتو، قصد عبور از خطوط قرمز حاکمیت ایران مبنی بر عدم تغییر مرزها و تغییرات ژئوپلیتیکی را دشاته باشد، به احتمال زیاد با واکنش چند بعدی ایران مواجه خواهد شد. در این صورت، باید صبر کرد و دید که پاسخ ایران به چنین اقدامی چه خواهد بود؟ بدون شک، یکی از این واکنش‌ها می‌تواند واکنش نظامی باشد.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.