شرایط کشور با به نتیجـه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات تفاوتی نمی‌کند/ «پوپولیسم» پس از احیای برجام تکرار نشود

نداشتن برنامه در دولت سیزدهم مشهود بوده و این وضعیت برای دوران پس از احیای برجام نیز احتمالا وجود خواهد داشت. دولت باید از همه فرصت‌های موجود برای رشد و توسعه کشور استفاده کند. این در حالی است که تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است.

به گزارش تازه‌نیوز، روزنامه آرمان‌ملی نوشت: دوران پس از احیای برجام چه تفاوتی با قبل از آن دارد؟ دولت چه برنامه‌ای برای مدیریت دوران پس از احیای برجام دارد؟ آیا احیای احتمالی برجام می‌تواند تغییرات ملموسی در زندگی مردم ایجاد کند؟ برای پاسخ به این سؤالات با مهندس سید مصطفی هاشمی طبا گفت‌وگو کرده ایم.

با توجه به اخبار منتشرشده از جریان مذاکرات وین این احتمال وجود دارد که ایران و کشورهای غربی به‌زودی به توافق دست پیدا کنند. به نظر شما مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی و سیاسی این توافق برای ایران چه خواهد بود؟
اگر ایران و کشورهای غربی به توافق دست پیدا کنند همه‌چیز به شرایط پس از احیای برجــام دارد. اینکه ایران به چه میزان می‌تواند از این فرصــت به سود خود استفاده کند بستگی به طرح و برنامه‌ای دارد که دولت برای این دوران در نظر گرفته است. تجربه تاریخی نشان داده ما از فرصت‌هایی تاریخـــی که به دســـت می‌آوریم به‌خوبی استفاده نکرده و یا کمتر استفــاده کرده‌ایم. من فکر می‌کنم اگر برجام نیز احیا شود به‌جای اینکــه صادرات تقـــویت شود ما همچنان با افزایش وارد مواجه خواهیم بود. از ســوی دیگر احیای برجــام فرصتی برای سیاست‌هــای پوپولیستی خواهـــد بود و به‌جای اینکه از این فرصت در راستای توسعه و پیشرفت کشور استفاده شود به سیاست‌های پوپولیستی اکتفا خواهد شد. در شرایط کنونی ما با چالش‌های جدی در زمینه محیط‌زیست و کشاورزی مواجه هستیم. با این‌وجود بیشتر وقت و انرژی دولت صرف رسیدگی به امور روزمره و خرد می‌شود و به مسائل بنیادین کمتر توجه می‌شود. به‌عنوان‌مثال دولت به مسأله آبخیزداری که از اهمیت زیادی در کشور برخوردار است توجه نمی‌کند. به همین دلیل اگر مذاکرات وین نیز به نتیجه برسد و توافق حاصل شود بیم این وجود دارد که میزان واردات افزایش پیدا کند و بیشتر وقت دولت صرف امور روزمره شود. من امیدواریم بتوانیم از این فرصت استفاده کنیم هرچند زیاد نسبت به این موضوع خوشبین نیستم.

طرح و برنامه‌ای برای مدیریت دوران پس از احیای برجام در دولت مشاهده نمی‌کنید؟
واقعیت این است که نداشتن برنامه در دولت سیزدهم مشهود بوده و این وضعیت برای دوران پس از احیای برجام نیز احتمالا وجود خواهد داشت. دولت باید از همه فرصت‌های موجود برای رشد و توسعه کشور استفاده کند. این در حالی است که تاکنون چنین اتفاقی رخ نداده است. من معتقدم چه توافق صورت بگیرد و چه نگیرد تفاوت زیادی ندارد و رشد و توسعه کشور در اولویت نخست قرار نمی‌گیرد. تجربه تاریخی به ما می‌گوید که در صورت حصول توافق یا عدم نتیجه‌گیری در مذاکرات تفاوت چشمگیری در نوع سیاست‌ورزی‌های ما رخ نداده است. مهم‌ترین نکته در این زمینه استفاده از فرصت‌ها برای رشد و توسعه کشور است که تاکنون محقق نشده است. امروز ما با چالش‌های جدی در زمینه آینده کشاورزی و آینده سرزمین خود مواجه هستیم. این در حالی است که توجهی به این مسائل نمی‌شود و دولت طرح و برنامه‌ای برای عبور از این چالش‌ها ارائه نمی‌کند. اولویت‌های دولت مسائلی است که با آینده و توسعه کشور ارتباط ندارد و یا کمتر ارتباط دارد. بیشتر دغدغه دولت حول امور روزمره و سیاست‌های پوپولیستی می‌گذرد. اگر به وضعیت بودجه نگاه کنیم متوجه می‌شویم که بودجه کشور به‌جای اینکه به چالش‌های بنیادین اختصاص داده شود به مسائل دیگر داده می‌شود. به همین دلیل به گشایش در دوران پس از احیای برجام خوشبین نیستم و معتقدم درصورتی‌که توافق نیز حاصل شود دوباره همین سیاســت‌ها دنبــال خواهد شد. به‌عنوان‌مثال در تولید محصولات کشاورزی در ایران میـــزان سم‌های مورداستفاده از استانداردهای جهانی بالاتـــر است. ایــن وضعیت درباره کودهـــایی که برای تولید محصولات کشاورزی مورداستفاده قرار می‌گیرد نیز وجود دارد. این سم‌ها و کودها به شکل‌های مختلف به درون میوه نیز نفوذ می‌کند. در چنین شرایطی وزارت کشاورزی همواره به دنبال این بوده که میزان تولید محصولات کشاورزی را در کشور بالا ببرد و به موضوعات دیگـــر توجه نمی‌کنـــد. بـــا این‌وجود برای وزارت کشاورزی این مسأله مهم نیست که آب کشــور در چه شرایطی قرار دارد یا وضعیت آب‌های زیرزمینی به چه صورت است. همه وزرای کشاورزی به دنبال ارائه آمار و ارقام بودند که عملکرد خود را برای افکار عمومی جامعه توجیه کنند. سیستم کشاورزی ما در طول سال‌های اخیر هیچ تغییری نکرده است.

چرا سیاست‌های دولت را پوپولیستی می‌دانید؟
دولت‌های گذشته نیز همین وضعیت را داشته‌اند و به‌جای اینکه به اصلاح ساختارها و به امور زیربنایی توجه کنند همواره تلاش کرده‌اند به نیازهای روزمره مردم پاسخ بدهند و رویکردهای کوتاه‌مدت را به بلندمدت ترجیح داده‌اند. در این زمینه تفاوتی بین دولت‌ها وجود ندارد و این وضعیت تنها مختص به دولت رئیسی نیست. نشانه‌های این رویکرد این است که دولت‌ها به‌جای اینکه منابع کشور را سرمایه‌گذاری کنند آنها را خرج کردند. به همین دلیل نیز کشور به‌مرور زمان ثروت خود را از دست ‌داده است. اگر از سوءاستفاده‌هایی که در این زمینه صورت می‌گیرد عبور کنیم بخش قابل‌توجهی از سرمایه کشور صرف امور روزمره شده تا مردم را راضی نگه‌داریم. نکته جالب این است که مـــردم در چنین شرایطی ناراضی‌تر از گذشته شده است. یک کشور زمانی می‌تواند به سمــت توسعه حرکت کند که ثروت کشور اضافه شود. ما در سال‌های اخیر به سمتی حرکت کرده‌ایم که ثروت کشور کاهش پیداکرده است. اگر به وضعیت آب، گاز، جنگل و نفت کشور نگاه کنیم متوجه می‌شویم که این ثروت‌ها روزبه‌روز در حال کم شدن است. سؤال اینجاست که از درآمد نفتی که در اختیار داشتیم چه میزان از آن به ثروت کشور اضافه کرده و در مقابل چه میزان از این ثروت به هدر رفته است؟ آیا وضعیت کشاورزی ما نسبت به گذشته بهتر شده است. در شرایط کنونی ما سالیانه در حدود۱۵ میلیارد دلار واردات در بخش کشاورزی داریم که رقم کمی نیست. به نظر می‌رسد اگر در آینده نیز تحریم‌ها برداشته شود و پول به اقتصاد ایران تزریق شود تفاوتی در سیاست‌ها مشاهده نخواهیم کرد، بلکه این وضعیـــت همچنان ادامه خواهد داشت. نکته مهم در این زمینه این است که عده‌ای انتظار دارند رئیس‌جمهور همه مشکلات کشور را حل کند که ایــن انتظار منطقـــی و صحیــح نیست. اگر رئیس‌جمهور نیز عنوان می‌کند قصـــد دارد همه مشکلات را حـــل کند این اظهارات را بدون محاسبه مطرح می‌کند. برخـــلاف برخی که گرانی و مشکلات معیشتی را مهم‌ترین مشکل امروز ایران می‌دانند معتقدم مهم‌ترین مشکل امــروز ما تخریب زیست‌محیطی است که ممکن است همــه‌چیز را نابود کند. اگر دولت این مشکلات زیرساختی و مهم را حل کند به‌مرور زمان مشکلات دیگر و ازجمله گرانی نیز حل خواهد شد. به‌عنوان‌مثال اگر دشت‌هایی که دکل‌های برق در آن قرار دارد نشست کند دکل‌ها با مشکل مواجه می‌شود و لوله‌های گاز از بین می‌رود. متأسفانه وارد چرخه‌ای از مشکلات و مسائل شده‌ایم که ممکن است در آینده غیرقابل‌حل باشد. مسائلی که امروز برای دولتمردان در اولویت قرار گرفته در مقابل مشکلات اصلی و مهم ما از اهمیت کمتری برخوردار است. امروز زیربناهای خدماتی، صنعتی و کشاورزی کشور درخطر است. وزرای اقتصاد همواره به دنبال اعداد و ارقام هستند و به‌جای رسیدگی به امور زیربنایی و اساسی به دنبال حل مشکلات روزمره کشور هستند. وزیر کشور باید دلسوز و دلواپس اقتصاد کشور باشد و نه چیز دیگر.

 راهکار شمـــا برای عبور از این چالــش‌ها و استفاده از فرصت دوران پس از احیـــای برجام چیست؟
ما باید در مسیری حرکت کنیم که ثروت کشور اضافه شود و کشور به سمت توسعه و پیشرفت حــرکت کنـــد. این مهم‌ترین جهت‌گیــری است که باید در دستور کار دولت قرار بگیرد. واقعیت این است که امروز زمان گرفتن تصمیمات سخت است. اگر آقای روحانی برنامه ششم توسعه را اجرا کرده بود پیامدهای مثبتی برای کشور داشت. با این‌وجود این اتفاق رخ نداد و برنامه پنج‌ساله از دستور کار دولت خارج شد. احمدی‌نژاد به‌صراحت عنوان می‌کرد که قانون را خمیر کرده است. آقای روحانی چنین حرفی نزد اما به آن عمل نیز نکرد. امروز نیز برنامه پنج‌ساله ششم در کشور وجود دارد. با این‌وجود موردتوجه دولت نیست و دولت سیزدهم در دستور کار خود قرار نداده است. آیا دولت بودجه سال آینده را بر اساس برنامه پنج‌ساله ششم نوشته است؟ خیر؛ دولت چنین کاری نکرده و در تدوین بودجه به سند چشم‌انداز توجهی نکرده است. به همین دلیل معتقدم نباید زیاد به نتیجه مذاکرات دلخـــوش بود. به‌هرحال شرایـــط مدیریت کشور به شکلی است که با به نتیجـه رسیـــدن یا نرسیدن مذاکرات تفـــاوتی حاصل نخواهد شد. هرچند معتقدم شرایــط برای پیش‌بینـــی نتایج مذاکرات دشوار است. با این‌وجود ممکن است ایران به‌جایی برسد که برخــی از شروط طرف مقابل را بپذیرد. اینکه مذاکرات بدون نتیجه روشن و قطعی همچنان بــه دلایل مختلف ادامـــه پیدا کند اتفاق جالبی نیسـت. اگر قرار است مذاکرات به نتیجه برسد بهتر است درصورتی‌که طرفین در کلیات به توافـــق دست پیدا کردند افکــــار عمومی را در جریان قـــرار بدهند. این در حالی است که در شرایط کنونی این وضعیت وجود ندارد و مذاکرات بدون اینکه همراه با نتیجه روشنی باشد ادامه پیدا می‌کند و به دور بعد کشیده می‌شود. تاریخ نشان داده کسانی که در مذاکرات منعطف نبودند پس از مدتی به یکباره موضع آنها تغییر کرده است. کسی که وارد یک مذاکره می‌شود درنهایت به یک رویکرد تعدیلی دست پیدا می‌کند. این درک متقابل به‌مرور زمان شکل خواهد گرفت. رویکردها و تصمیماتی که درباره برجام و مذاکرات گرفته می‌شود حتی در سطح مقامات جمهوری اسلامی نیز قابل‌تغییر است و ممکن است تغییر کند.

بیشتر بخوانید:

۱ نظر
  1. محمد

    اقای امیر عبدالهیان به شعور مردم توهین نکن شما وتیمتون هیچ پیشرفتی در مذاکرات نداشتین،جنابعالی مهمترین گزینه مورد تاکید رهبری یعنی تضمین رو از امریکا نگرفتی مسئولیت خودت رو هم از گردن خودت انداختی به گردن امریکا.شما توهمون نقطه صفری وهیچ پیشرفتی هم در مذاکرات نداشتی وفقط دور باطل زدی و کاملا واضح وقابل پیش بینیه چند روز دیگه که درمذاکرات به بن بست برسی ومذاکرات شکست بخوره اخر سر هم خواهی گفت خوب امریکا تضمین نداد مذاکرات شکست خورد وکوتاهی خودت رو به گردن امریکا خواهی انداخت .اقای امیر عبدالهیان حق گرفتی است دادنی نیست ،تضمین گرفتن از امریکا هم گرفتنی است دادنی نیست این که جنابعالی دنبال راحت طلبی باشی و پاهات رو بزاری روی هم ومثل ملکه انگلیس بیانه صادر کنی حق ملت ایران گرفته نمیشه وامریکا به تو تضمین نمی دهد جنابعالی با حربه وفریب دیپلماسی وهر روشی که بلدی باید امریکا را ترقیب ومجبور به دادن تضمین به ایران کنی این هنر دیپلماسیست اگر این هنر وشجاعت رو نداری برو از وزارت خارجه بیرون جنابعالی مثل یک سرباز مجبوری به قلب دشمن بزنی وامر رهبری را اطاعت وفرمان برداری کنی واز امریکا تضمین بگیری حتی به زور یا فریب نه اینکه پاهات رو بزاری روی هم که امریکاییها خودشون ضمانت نامه رو بیان دو دستی تقدیم جنابعالی کنند. زمان نمانده وباید تلاش کنی وبه عمل کار براید نه حرف وبیانیه وتهدید وخط ونشان کاذب برای ابر قدرتها. مقصر ومسئول هرگونه شکست وعدم توافق برجام امریکا واسرائیل نخواهد بود مقصر اصلی جنابعالی آقای امیر عبدالهیان خواهی بود وباید به ملت ونظام پاسخگو باشی و شکست جنابعالی در کارنامه شغلیت ثبت ودرج خواهد شد. وبرای همیشه یک وزیر خارجه ناکار امد وبه درد نخور وراحت طلب خواهی ماند.

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.